چرا صندوقهای سرمایهگذاری در روزهای افت بورس محبوب شدند؟ | اعلمی: دامنه نوسان اثر معکوس دارد و سرمایهگذاران را تهییج میکند

به گزارش اقتصادنیوز، در چند سال گذشته تنوع ابزارهای سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس زیاد شده و صندوقهای سرمایهگذاری زیادی ایجاد شده اند، در دوره ای به سرمایهگذاران توصیه میشد که به صورت غیرمستقیم از این طریق در بازار سرمایهگذاری کنند.
اما حالا این صندوقها در کنار ریزش شدید ارزش سهام، افت و خیز زیادی دارند، بهخصوص صندوقهای سرمایهگذاری اهرمی که سرعت افت آنها بیشتر از سرعت افت سهام است.
اقتصادنیوز این موضوع را با محمدرضا اعلمی، کارشناس بازار سرمایه در میان گذاشته است که در ادامه می خوانید؛
*****
آقای اعلمی! به نظر شما بازار سرمایه، کشش این تعداد صندوق سرمایهگذاری که در سالهای اخیر ایجاد شده را دارد؟
بعد از سال ۹۹ و ریزشی که در بورس رخ داد، بیاعتمادی زیادی بین مردم درباره بورس و بازار سهام شکل گرفت. یکی از دلایلی که باعث اتفاقات سال 99 شد این بود که بسیاری از کسانی که وارد بازار بورس شده بودند، سواد سرمایهگذاری، تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و استراتژی درستی نداشتند تا بتوانند مدیریت سرمایه را بر اساس مدیریت ریسک درست انجام بدهند.
از آنجا به بعد، سیاستگذاریها به این سمت رفت که صندوقهای سهامی ایجاد شوند. به این دلیل که افرادی که علاقه به سرمایهگذاری در بازار دارند، سرمایهگذاری غیرمستقیم انجام دهند و وارد صندوقهای سهامی شوند و ریسکشان را بهتر مدیریت کنند.
هر چقدر بتوانیم از ابزارهای جدید مثل اوراق مشتق که یکی از کاربردهایش پوشش ریسک است، استفاده کنیم یا از ابزارهای مالی دیگر و تنوعبخشی در صندوقها بهره ببریم و به بازار عمق دهیم، باعث میشود رفتار هیجانی در بازار مقداری کنترلشدهتر باشد. بنابراین، این تنوع بخشی جذابیت ایجاد میکند و افراد بیشتری را برای سرمایهگذاری در بازار ترغیب خواهد کرد.
در حال حاضر به نظر میرسد بازار کشش این تعداد صندوق را از صندوقهای درآمد ثابت گرفته تا صندوقهای طلا و غیره دارد و باید به این سمت برویم که به بازار سرمایه عمق بیشتری بدهیم.
بعضی مواقع که بازار نزولی میشود و سرمایهگذاران در حال فروش سهام و صندوق هستند، مدیران صندوقها هم مجبور میشوند سهام پرتفوی خود را کم کنند که همین اقدام فشار فروش بازار را بیشتر میکند. این موضوع باعث نمیشود بازار در شرایط منفی، از صندوقها هم ضربه بخورد؟
الان 2 موضوع با هم داریم. نخست نگاه مدیران صندوقهای سهامی هست و دوم نگاه افرادی که به صورت مستقیم شروع به خرید و فروش میکنند. موضوع ما برای منفی شدن بازار در واقع این نیست. اثر این موضوع آنقدر نیست که بخواهیم درباره آن صحبت کنیم.
دامنه نوسان جلوی ریزش بازار را نمیگیرد
مشکل اصلی بازار ما محدودیت سه درصد دامنه نوسان است. طبق آخرین تحقیقات دانشگاهی که انجام شده، دامنه نوسان جلوی ریزش بازار را نخواهد گرفت، همانطور که سال ۱۳۹۹ جلوی ریزش بازار را نگرفت. دامنه نوسان جلوی رفتار هیجانی سرمایهگذاران را نمیگیرد؛ اتفاقا رفتار سرمایهگذاران را تهییج میکند.
به خاطر اینکه دامنه نوسان دارای 2 خاصیت است؛ نخست خاصیت آهنربایی است که قیمت را به سمت خودش میکشد و دیگری، خاصیت سرایتپذیری است. خاصیت آهنربایی، دامنه نوسان را تهییج و ایجاد صف در بازار را بیشتر میکند و ما شاهد صفهای بیشتری در بازار هستیم. خاصیت سرایتپذیری هم باعث میشود، این صفها از یک روز به روز دیگر منتقل شود و همچنین نقد شوندگی بازار را کم میکند.
اینها همه مواردی است که به اعتماد عمومی نسبت به بازار خدشه وارد میکند. به جای اینکه به سمت محدود کردن دامنه نوسان برویم و با این ابزار بخواهیم به جامعه القا کنیم که مواظب سرمایه شما هستیم؛ باید ببینیم دنیا چه تجربهای داشته و راهحلش در قبال اتفاقات سیستماتیکی که در کشورها افتاده، چه بوده است.
بعد از دوشنبه سیاه ایالات متحده، آنها دامنه نوسان را پایین نگه داشتند و از همه ابزارها استفاده میکردند. حتی سراغ سیستم توقف معاملات رفتند، به جای استفاده کردن از محدودیت دامنه نوسان. اینها همه مواردی هستند که باعث میشود بازار ما از حالت تحریکپذیری و هیجان خارج شود. وقتی یک روز منفی است و چهار روز مثبت، افراد نمیتوانند تصمیم درستی برای سرمایهگذاری بگیرند.
جذب سرمایه خرد با صندوقهای بخشی
تاسیس صندوقهای بخشی مثل صندوقهای فلزات، پتروشیمی و سیمانی و ... به معاملات نمادهای آن صنعت کمک میکند ؟ به طور کلی وجود این صندوقها مزیتی هم دارد؟
تنوعبخشی بین صندوقها اشکالی ندارد. گاهی اوقات، صندوقهای مخصوص محصولات شیمیایی یا مخصوص فلزات میآیند، اما پرتفویی از نمادهای مختلف درون خود ایجاد میکنند و سعی میکنند با یک نگاه درست، بازدهی خوبی بگیرند.
منِ سرمایهگذار که تصمیم دارم بنا بر رویکردی که دارم وارد بخشی از بازار شوم و نمیخواهم برای پول اندکی که دارم وقت صرف کنم و تک به تک همه نمادها را بررسی کنم چون توان و هزینه آن را ندارم، بنابراین صندوقهای خاص را انتخاب میکنم که بتوانم از آن صنعت بازدهی خوبی بگیرم.
این صندوقها کمک میکند افرادی که توانایی تحلیل ندارند یا پولشان به قدری نیست که ارزش این را داشته باشد که بخواهند بازار را بررسی کنند، جذب این صندوقها و البته رونق بازار شوند.
عامل تضعیف بازار سرمایه؛ اقتصاد بیمار یا صندوقهای درآمد ثابت؟
در مورد صندوقهای درآمد ثابت، بعضی از فعالان بازار معتقدند این صندوقها باعث افت بازار سهام میشود چرا که با سودهای جذابی که پرداخت میکنند، سرمایهها را از بازار سهام خارج میکنند. به نظر شما پرداخت سودهای جذاب توسط صندوقهای درآمد ثابت، ایراد محسوب میشود؟ و اگر ایرادی به آن وارد است، چگونه میتوان این موضوع را اصلاح کرد؟
ما داریم صورت مسئله را پاک میکنیم. من که فعال بازار سرمایه هستم، این سوال را از خودم میپرسم که برای پرتفوی باید چه استراتژی داشته باشم؟ آیا در یک بازار قوی قرار داریم و استراتژی من باید تهاجمی باشد و همه پولم را سهام خرید کنم یا وضعیت بازار منطبق بر استراتژی کلان کشور بازار ضعیفی است و من باید پول زیادی را وارد بازار کنم و پرتفوی را به سمت صندوق درآمد ثابت، طلا یا گواهی سپرده طلا ببرم و یک کمربند دفاعی برای خودم بچینم؟
فرض کنید صندوق درآمد ثابت یا صندوق طلا در بورس نداشتیم؛ آیا پول به سمت بازار سهام میرود؟ نه. پول از بازار خارج میشود و به بازار دیگری میرود. صندوقهای درآمد ثابت حداقل کاری که میکند این است که پول را در بورس نگه میدارد.
دوم اینکه ضعیف بودن بازار سهام به دلیل سودهای جذاب صندوقهای درآمد ثابت نیست. چون اقتصاد ما بیمار است، چون دلار چند نرخی داریم و اقتصادمان دستوری است که باعث تضعیف صنایع شده است.
به جای اینکه بیاییم مسئله را به شکل درست حل کنیم، دنبال این هستیم که این ایراد را گردن صندوقهای درآمد ثابت، صندوقهای سهامی یا اهرمی بیندازیم. به نظر میرسد ایراد اصلی در جای دیگری است و بازار ما با توجه به رکود تورمی اقتصاد، باید به همان شکل یعنی بازار ضعیف و بیمار بماند که رمقی برای بالا رفتن ندارد.