تولد ۱۵۰ توله یوز در ۲۰ سال؛ اما جمعیت همچنان کاهشی است

«در میان یوزهای حاضر در طبیعت، ۴ نر بالغ، ۴ ماده بالغ و ۲ یوز بالغ با جنسیت نامشخص شناسایی شدهاند. همچنین، ۱۰ توله یوز نیز در این جمعیت حضور دارند که ۴ توله شامل سه نر و یک ماده، بهتازگی از مادر جدا شدهاند و ۶ توله دیگر همچنان مادران خود را همراهی میکنند.»
مدیر ملی پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی گفت: از سال ۱۳۸۰ تاکنون، حداقل ۱۵۰ توله یوز در زیستگاههای کشور به دنیا آمدهاند. اما این روند به افزایش جمعیت تعداد آنها منجر نشده و حتی در مجموع شاهد کاهش جمعیت یوز بودیم.
به گزارش فارس، در میان تمام گونههای حیاتوحش ایرانی، یوز آسیایی تیتر همیشگی اخبار بوده و توجه افکار عمومی، رسانهها و نهادهای محیطزیستی را به خود جلب میکند. این گونهی کمنظیر که آخرین بازماندگان نسل یوز در قاره آسیاست، از سال ۱۳۸۰ در کانون یک پروژهی بینالمللی حفاظت قرار گرفت؛ پروژهای که با همکاری سازمان حفاظت محیطزیست ایران و نهادهای بین المللی آغاز و حتی دفتری ویژه در سازمان حفاظت محیط زیست به آن اختصاص یافت.
با وجود این حجم از حمایتهای ملی و بینالمللی، انتظار میرفت جمعیت یوز در ایران احیا و روند انقراض آن متوقف شود اما آمارها نشان میدهد که شرایط برعکس پیش رفته است.
برای پاسخ به این پرسش و بررسی دقیقتر وضعیت فعلی، با باقر نظامی، مدیر ملی پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، گفتوگو کردهایم تا از جزئیات برنامههای حفاظتی، چالشهای موجود و چشمانداز آینده این گونهی در خطر انقراض بیشتر بدانیم.
وضعیت فعلی جمعیت یوزپلنگ آسیایی در ایران چگونه است و آخرین برآورد جمعیتی چه عددی را نشان میدهد؟
جمعیت یوزپلنگ آسیایی در طبیعت کشور با احتساب نابالغین ۲۰ فرد شناسایی شده است. علاوه بر این ۶ یوزپلنگ دیگر در سایت تکثیر در اسارت نگهداری میشوند.
در میان یوزهای حاضر در طبیعت، ۴ نر بالغ، ۴ ماده بالغ و ۲ یوز بالغ با جنسیت نامشخص شناسایی شدهاند. همچنین، ۱۰ توله یوز نیز در این جمعیت حضور دارند که ۴ توله شامل سه نر و یک ماده، بهتازگی از مادر جدا شدهاند و ۶ توله دیگر همچنان مادران خود را همراهی میکنند.
از مجموع یوزهای مرکز تکثیر در اسارت، دو فرد از چرخه تولیدمثل خارج شده اند؛ و سرمایهگذاری ما بر روی چهار یوزپلنگ شامل یک نر و سه ماده است.
کدام زیستگاهها در حال حاضر اصلیترین مأمن یوز هستند و چه تفاوتهایی میان آنها وجود دارد؟
نظامی: مجموعه حفاظتی توران در استان سمنان، چه در گذشته و چه در حال حاضر، مهمترین و اصلیترین زیستگاه یوزپلنگ آسیایی به شمار میرود و نقش تعیینکنندهای در حفاظت از این گونه در معرض انقراض ایفا میکند.
مجموعه حفاظتی توران در شهرستان شاهرود استان سمنان، همچنان مهمترین و اصلیترین زیستگاه یوزپلنگ آسیایی در کشور به شمار میرود. این منطقه با ویژگیهای منحصربهفرد خود، نقشی کلیدی در بقای این گونه در معرض انقراض ایفا میکند. زیستگاههای این گونه به دو گروه مناطق منبع: مناطقی که زادآوری یوز در آنها صورت میگیرد و تعداد تولدها از آمار مرگومیر پیشی میگیرد و مناطق چاهک: مناطقی که جمعیت یوز از طریق مناطق منبع به آنها تامین میشود.
علاوه بر توران، منطقه میاندشت و حفاظتگاه مشارکتی یوزکنام نیز از زیستگاههای مهم یوزپلنگ آسیایی در کشور محسوب میشوند. همچنین، زیستگاههای اقماری غرب خراسان رضوی که به شرق توران متصل هستند و به عنوان بخشی از زیستگاههای قطعی یوز در این دوره شناخته میشوند.
با وجود این پراکندگی، توران همچنان زیستگاه اصلی و حیاتی یوزپلنگ آسیایی در ایران و خاورمیانه است و حفاظت از این منطقه، مهمترین اولویت در برنامههای حفظ و تکثیر این گونه ارزشمند به شمار میرود.
چه تهدیدهای طبیعی (کمبود طعمه، خشکسالی، تغییرات اقلیمی) بیشترین اثر را روی بقای یوز گذاشتهاند؟
نظامی: ترکیبی از عوامل انسانی و طبیعی، وضعیت این گونه ارزشمند را با خطر جدی مواجه کرده است. چرای بیرویه شترها در منطقه، یکی از مهمترین تهدیدات فعلی محسوب میشود. در حال حاضر بیش از ۱۰ تا ۱۵ هزار شتر در زیستگاه توران حضور دارند؛ این در حالی است که هر شتر معادل ۱۱ واحد دامی علوفه و آب مصرف میکند. این حجم بالای مصرف منابع طبیعی، فشار شدیدی بر پوشش گیاهی و ذخایر آبی و به طبع آن طعمههای یوز در منطقه وارد کرده است.
از سوی دیگر، خشکسالیهای پیاپی که بیش از یک دهه است این منطقه را درگیر کرده، در کنار چرای شترها به کاهش شدید پوشش گیاهی دامن زده است. این شرایط، ظرفیت زیستگاه برای نگهداری طعمههای وحشی یوز بهویژه در توران را بهشدت کاهش داده و زنجیره غذایی این گونه را تحت تأثیر قرار داده است.
علاوه بر آن کمبود نیروهای حفاظتی در مناطق زیست یوز در همه دورانها یک معضل اساسی بوده است. بهرغم اهمیت یوز و زیستگاههای آن، تعداد محیطبانان در این منطقه در مقایسه با سایر زیستگاههای کشور بسیار محدود است؛ موضوعی که روند حفاظت و پایش این گونه را با چالش جدی مواجه کرده است.
برای حفظ یوزپلنگ آسیایی، مدیریت جمعیت شترها، مقابله با پیامدهای خشکسالی و تقویت تیمهای حفاظتی در زیستگاههای اصلی، از جمله اقدامات فوری و حیاتی به شمار میرود.
در دهه اخیر چه اقدامات عملی مشخصی برای حفاظت از یوز انجام شده است و کدامها موفقتر بودهاند؟
نظامی: از ابتدای اجرای پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در سال ۱۳۸۰ تاکنون، حداقل ۱۵۰ توله یوز در زیستگاههای کشور به دنیا آمدهاند، اما این روند به افزایش جمعیت منجر نشده و حتی در مجموع شاهد کاهش جمعیت بودیم. بررسیها نشان میدهد که بخش زیادی از تلفات یوزها پس از جدایی تولهها از مادر و تلاش آنها برای ایجاد قلمروهای جدید رخ میدهد؛ چراکه این یوزها پس از خروج از مناطق تحت مدیریت و حضور در مناطق آزاد در معرض تهدیداتی همچون شکارچیان، حمله سگهای ولگرد، کمبود طعمه، خشکسالی و کاهش منابع آبی قرار میگیرند.
پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در دو دهه اخیر به نمایندگی از سازمان حفاظت محیطزیست اجرا شده و در ابعاد مختلف از جمله تحقیقات علمی، حفاظت میدانی، آموزش، جلب مشارکتهای محلی و حتی خرید حقوق عرفی دامداران اقدامات مؤثری انجام داده است. این پروژه در زمینههای یادشده به اهداف خود دست یافته و نقش مهمی در حفاظت از یوز و زیستگاههای آن ایفا کرده است.
نقش یوز در حفظ اکوسیستم بیابانی چیست؟
نظامی: یوزپلنگ آسیایی در اکوسیستم فلات مرکزی ایران نقشی کلیدی دارد. این زیستگاهها جزو خشکترین و کمآبترین مناطق کشور هستند و بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی که در این مناطق زیست میکنند، شرایطی مشابه یا حتی بدتر از یوز دارند. گونههایی مانند جبیر و بسیاری از گیاهان بومی که بهعنوان طعمه اصلی یوز و طعمههای آن شناخته میشوند، در معرض تهدیدات مشابه قرار دارند و حفاظت از یوز، بهطور غیرمستقیم به حفاظت از این گونهها و کل اکوسیستم کمک میکند.
پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در ایران با هدف نجات یوز و حفاظت از زیستبومهای فلات مرکزی طراحی شده است. نام رسمی این طرح، «پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و زیستبومهای مرتبط» است که نشان میدهد هدف اصلی تنها حفظ یوز نیست، بلکه صیانت از کل اکوسیستم و گونههای جانوری و گیاهی وابسته به آن در مناطق خشک و کمآب فلات مرکزی ایران است.
در صورت نبود برنامههای حفاظتی، زیستگاههای یوز با تهدیداتی گسترده مواجه میشوند؛ از جمله گسترش فعالیتهای معدنی، توسعه بیرویه کشاورزی، کمبود منابع آبی و افزایش فشار انسانی بر زیستگاهها. حذف یوز از این مناطق بهمعنای آغاز تخریب گسترده زیستگاهها خواهد بود؛ موضوعی که میتواند باعث افزایش گردوغبار، تشدید خشکسالی، مهاجرت اجباری ساکنان بومی و از بین رفتن تنوع زیستی شود.
وضعیت حفاظتی در زیستگاههای اصلی چگونه است؟ وضعیت تعداد محیط بانان چگونه است؟
نظامی: مجموع زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی در کشور حدود ۶ میلیون هکتار وسعت دارد، اما در این محدودهها تنها ۱۰۰ محیطبان یعنی حدود ۳ درصد محیط بانان کل کشور فعالیت میکنند. این موضوع در حالی است که زیستگاههای یوز بیش از یک سوم مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست را شامل میشوند و کمبود شدید نیروهای حفاظتی، روند پایش و مدیریت این مناطق را با دشواریهای جدی مواجه کرده است.
زیستگاههای یوز عمدتاً در مناطق کویری و شرایط سخت اقلیمی قرار دارند که علاوه بر کمبود منابع آب، حضور متخلفان و خطرات ناشی از اشرار، محیطبانان را با تهدیدهای جدی روبهرو میکنند. تجهیزات اندک، خودروها و موتورسیکلتهای بیکیفیت و گستردگی مناطق تحت حفاظت، فشار زیادی بر نیروهای حفاظتی وارد کرده است.
با وجود این، وضعیت حفاظتی یوز در درون مرز مناطق حفاظتشده مطلوب ارزیابی میشود. مادههای یوز بهطور متوسط دو سال تولههای خود را همراهی میکنند و پس از این مدت، تولهها از مادر جدا شده و مادهها برای زادآوری بعدی آماده میشوند. تمامی مادههای شناساییشده در کشور در چرخه زادآوری فعال هستند.
بزرگترین چالشهای شما در نگهداری یوزها چیست؟
نظامی: مهمترین چالش در مسیر حفاظت از یوز، تداخل اهداف حفاظتی با منافع سایر نهادهای دولتی و خصوصی است. در حالی که هدف اصلی پروژه، حفظ زیستگاهها و جلوگیری از تخریب آنهاست، سایر دستگاهها اهداف متفاوتی را دنبال میکنند. به عنوان مثال، وزارت صنعت و معدن در پی بهرهبرداری از منابع معدنی در مناطق زیست یوز است، وزارت راه و شهرسازی احداث جادههای جدید یا توسعه را در دستور کار دارد و وزارت جهاد کشاورزی بهدنبال تقویت معیشت محلی از طریق دامداری است. این تضاد منافع، روند حفاظت از زیستگاههای یوز را با چالشهای جدی روبهرو کرده و شاید کلید انقراض یوز است.
انقراض یوز در بخشهایی از مرکز ایران از جمله استانهای یزد، خراسان جنوبی و کرمان، بهطور مستقیم تحت تأثیر این تقابل منافع و چالشهای حفاظتی بوده است. در این مناطق، کاهش امنیت، فشار بر منابع طبیعی و گسترش فعالیتهای انسانی، از عوامل اصلی کاهش جمعیت این گونه محسوب میشود.
مشکلات امنیتی نیز در برخی از زیستگاههای یوز، بهویژه در استان کرمان، وضعیت را پیچیدهتر کرده است. ورود اشرار و حضور متخلفان در این مناطق، علاوه بر تهدید محیطبانان، امنیت زیستگاهها را با خطر مواجه ساخته است.
در حال حاضر، چالشهای حفاظتی بسیار متعددی وجود دارد که به شکل زنجیروار بر یکدیگر تأثیر میگذارند. از جمله این چالشها میتوان به خشکسالیهای پیاپی، کاهش پوشش گیاهی، کمبود بودجه، ضعف امکانات و نیروی انسانی اشاره کرد. تنها در محدوده زیستگاههای یوز، حداقل ۱۰ هزار شتر حضور دارند که چرای بیرویه آنها بخش وسیعی از پوشش گیاهی را نابود کرده و فشار مضاعفی بر طعمههای طبیعی یوز وارد کرده است.
یکی دیگر از مشکلات جدی، نبود ارتباط مؤثر میان زیستگاهها است. بسیاری از مناطق حفاظتشده در فلات مرکزی با فاصله از یکدیگر قرار دارند و یوزها برای انتخاب قلمرو جدید و جابهجایی میان این مناطق ناچار به عبور از زیستگاههای بینابینی هستند؛ زیستگاههایی که اغلب فاقد حفاظت کافیاند و این امر خطر مرگ یوزها را در مسیر مهاجرت افزایش میدهد.
محدودیتهای فنی نیز بر روند حفاظت تأثیر گذاشته است. بهدلیل شرایط تحریم و مشکلات بینالمللی، امکان استفاده از تکنولوژیهای نوین مانند گردنبندهای ماهوارهای برای ردیابی و پایش یوزها بهطور کامل فراهم نیست. علاوه بر این، در سالهای گذشته حدود شش سال پروژه حفاظت از یوز عملاً متوقف بوده و در حال حاضر بازراهاندازی آن نیازمند تأمین بودجه پایدار است. با وجود تدوین طرح پنجساله نجات یوز و ارسال آن به سازمان برنامه و بودجه، این طرح تاکنون بهعنوان یک برنامه مستقل پذیرفته نشده و پروژه فعلاً در قالب یکی از زیرمجموعههای طرح تنوع زیستی فعالیت میکند؛ موضوعی که باعث محدودیت منابع مالی شده است.
چشمانداز پنجساله پروژه چیست و اگر حمایت کافی نباشد، چه سناریوهایی در انتظار یوز آسیایی است؟
نظامی: چشمانداز پنجساله این پروژه، نجات یوزپلنگ آسیایی از خطر انقراض کامل در طبیعت ایران است. در حال حاضر، جمعیت شناساییشده در طبیعت تنها حدود ۲۰ فرد است که شامل ۴ ماده بالغ، ۴ نر بالغ و تعدادی توله میشود. این آمار نشان میدهد که یوزپلنگ آسیایی وارد مرحله انقراض اکولوژیک شده است؛ وضعیتی که در آن، جمعیت گونه به حدی کاهش مییابد که دیگر نقشی مؤثر در چرخه حیات اکوسیستم ندارد. پس از انقراض اکولوژیک، خطر انقراض کامل گونه بهطور جدی وجود خواهد داشت.
اهمیت حفاظت از هر یوز در این شرایط بسیار بالاست؛ بهویژه با توجه به اینکه تنها چهار ماده بالغ در طبیعت باقی ماندهاند. از دست دادن هر یک از این افراد بهمعنای نابودی بخشی از ذخیره ژنتیکی منحصربهفرد است؛ ذخیرهای که حاصل هزاران سال تکامل طبیعی بوده و در صورت نابودی، قابل بازسازی یا جایگزینی نخواهد بود.