بیوگرافی امیرحسین قیاسی: از روزهای سخت شروع تا اوج درخشش در برنامههای پربیننده
زندگینامه امیرحسین قیاسی؛ از ورود به دنیای طنز و استندآپ تا بازیگری و نویسندگی در تلویزیون ایران
امیرحسین قیاسی، نویسنده، مجری و استندآپ کمدین ایرانی است که با حضور در برنامه «خندوانه» به شهرت رسید و توانست جایگاه ویژهای در دل مخاطبان پیدا کند. او با زبان طنز، شوخطبعی و توانایی بالای بیان، لحظات شاد و متفاوتی را برای بینندگان رقم زده است.
مسیر کاری امیرحسین قیاسی تنها به کمدی و استندآپ محدود نشد؛ او در حوزه نویسندگی و اجرا نیز فعالیتهای متعددی داشته و نشان داده که استعدادش فراتر از یک بُعد هنری است. تلاش او برای ارائه نگاهی تازه به طنز و سرگرمی، باعث شده بهعنوان یکی از چهرههای ماندگار نسل جدید شناخته شود. در ادامه در بخش زندگینامه ماگرتا همراه ما باشید.

باکس پروفایل (مشخصات فردی و هنری)
عنوان | اطلاعات |
---|---|
نام و نام خانوادگی | امیرحسین قیاسی |
تاریخ و محل تولد | ۲۸ آبان ۱۳۷۱، تهران |
اصالت | لر، اهل بروجرد |
تحصیلات | کارشناسی مهندسی عمران (دانشگاه صنعتی قم)، کارشناسیارشد عمران (دانشگاه علم و صنعت تهران) |
حوزه فعالیت | کمدین، مجری، نویسنده/طراح محتوا، تهیهکننده اجرایی |
شناختهشده با | استندآپ در «خندانندهشو»، تاکشوی «نیمهشب»، برنامه اینترنتی «پامپ» |
مهارتهای کلیدی | ریتمسنجی دیالوگ، بداههپردازی کنترلشده، گفتوگو و مصاحبه، طراحی ساختار اپیزود |
امضای سبکی | کمنمایی مؤثر، شوخی مشاهدهمحور، احترام به قاب و «اقتصاد بیان» |
سایر فعالیتها | حضور در ویژهبرنامههای اینترنتی/نوروزی، تولید محتوای کوتاه، ویدئوکست/پادکست جانبی |
کودکی و خانواده
تهرانِ چندلایه و گوش اجتماعی
زیستن در تهرانِ دهه هفتاد و هشتاد برای نوجوانی کنجکاو، کلاس زندهای از «زبان بدن» و «ریتم گفتار» است. قیاسی در چنین شهری بزرگ شد؛ شهری که تضادهای طبقاتی و فرهنگیاش، مواد خام فراوانی برای شوخیهای مشاهدهمحور فراهم میکند. این تجربه در استندآپهای او بهوضوح دیده میشود: شوخیها از دل روزمره میآیند، نه از ادا و اغراق.
ریشههای خانوادگی و سرمایه اعتماد
اصالت بروجردی و پیوند با خانوادهای همدل، به او «سرمایه اعتماد» داده است؛ سرمایهای که در کار رسانهای از نان شب واجبتر است. وقتی مجری/کمدین در صحنه بهایستد، آنچه پنهان میماند «پشتوانه عاطفی» و «نظم رفتاری» است که از خانه شروع شده: وقتشناسی، پیگیری و احترام به کار گروهی.
عادت به مشاهده و روایت
روزیمرههای خانه، مدرسه و خیابان، تمرینهای نخستین روایت برای قیاسی بودند. او از نوجوانی «آدمها را نگاه» کرده و تفاوتهای ریز میان لحنها، مکثها و حرکات دست را به حافظه سپرده است. این بانک مشاهده، بعدها در طراحی متن استندآپ و اجرای تاکشو به کارش آمد.
مرزبندی حرفهای
او از همان ابتدا یاد گرفت میان «خودِ خصوصی» و «خودِ رسانهای» مرز بگذارد. این مرزبندی بهویژه در دوران شبکههای اجتماعی—یک انتخاب استراتژیک است که از پرهیز از حاشیه تا تمرکز بر کیفیت را ممکن میکند. 🙂

تحصیلات و علاقه به هنر
مهندسیِ نظم؛ هنرِ ریتم
تحصیل در مهندسی عمران، فارغ از بیربط بودن ظاهریاش به هنر، برای قیاسی یک تمرین نظم و حل مسئله بود: چطور با محدودیتها—زمان، منابع، چارچوب پخش—به بهترین طراحی برسیم. همین ذهن مهندسی، بعدها در «چینش ضرب شوخی»، «پلبندی بین بخشها» و «زمانبندی اپیزود» به کار آمد.
از کلاس تا کارگاه
مسیر او آکادمیکِ کلاسیکِ بازیگری نبود؛ ترکیبی بود از مطالعه آزاد، دیدنِ فراوان اجرا و فیلم، و مهمتر از همه «کارگاههای عملی» در میدان ضبط/اجرا. این یادگیری میدانی، «اقتصاد بیان» را به یک اصل بدل کرد: در قاب نزدیک، هر حرکت، هر کلمه و هر مکث باید دلیل داشته باشد.
موسیقیِ جمله و گوش اجتماعی
گوش موسیقایی—نه لزوماً به معنای نوازندگی، بلکه درک «ریتم جمله»—در بازی و اجرای قیاسی پیداست. در استندآپ، شوخی اگر ضرب درست نگیرد، نمینشیند؛ در تاکشو، سؤال اگر «بهجا» نیاید، گفتوگو نمیگیرد. او این ریتم را جدی گرفته است.
علاقه به قصههای شهری
قیاسی به روایتهای شهری و خانوادگی گرایش دارد؛ قصههایی که در مرز شوخی و واقعیت حرکت میکنند. این علاقه، در انتخاب سوژههای استندآپ و نیز مهمانگزینیِ تاکشوهایش قابل مشاهده است: از چهرههای هنری تا ورزشکاران و استندآپکمدینها.

شروع فعالیت حرفهای
نقطه شروع: استندآپ در «خندانندهشو»
او نخستینبار در قاب اصلی مخاطبان با استندآپ در بخش «خندانندهشو» شناخته شد؛ سکویی که برای دهها کمدین جوان، درگاه ورود به جریان اصلی بوده است. قیاسی در این میدان، بهجای سردادنِ شوخیهای دمدستی، از «مشاهدههای دقیق» و «دیالوگسازی» استفاده کرد.
عبور از صحنه کوتاه به ساختار بلند
قدم بعدی، گذار از اجراهای ۷–۱۰ دقیقهای به برنامههایی با ساختار چندبخشی بود: تکگویی آغازین، گفتوگو با مهمان، آیتمهای میانی و پایانبندی. این گذار سختترین امتحان برای یک استندآپکمدین است، چون مخاطب را باید ۴۵–۶۰ دقیقه «نگه داشت».
شکلدادن به یک تاکشو امضادار
«نیمهشب با امیرحسین قیاسی» تاکشویی بود که لحن شخصی او را ثبت کرد: مونولوگهای نیشدار اما مودب، گفتوگوهای دوستانه با چهرهها، و آیتمهایی که بهجای خودنماییِ مجری، «رابطه» را محور میکردند. اینجا «آدمِ تیم بودن» او به چشم آمد: احترام به مهمان، تیم نویسندگی، و ریتم کلی برنامه.
تجربه پلتفرم بازتر: «پامپ»
در «پامپ»، قیاسی اجرای خود را در بستری آزادتر و اینترنتی تجربه کرد: گفتوگوهای طولانیتر، شوخیهای موقعیتمحور، و نزدیکی بیشتر به زبان روز کاربران. مهمانهای پرتردد و وایرالشدن بخشهایی از گفتوگوها، نشان داد که «پرسونای گفتگوگرِ شوخطبع» او کار میکند.

مسیر شهرت و محبوبیت
شهرتِ آرام و انباشتی
شهرتِ قیاسی جهشی نبود؛ بهتدریج از «چند دقیقه استندآپ» به «چند ده دقیقه تاکشو» رسید. این مدل شهرت، بادوامتر است چون بر کیفیت تکرارشونده بنا میشود، نه بر یک انفجار رسانهای.
سرمایه اعتمادِ پشتصحنه
گروههای تولید وقتی به مجری/کمدینی اعتماد کنند که بداند «کارِ اثر» مهمتر از «خودنمایی» است. قیاسی با پاسدادن شوخی به مهمان، رعایت ریتم گفتوگو و وفاداری به لحن برنامه، این اعتماد را بهدست آورده است؛ اعتمادی که در تداوم پروژهها نقش کلیدی دارد.
پیوند با مخاطبِ پلتفرمی
تجربه پلتفرمهای آنلاین (از نماوا تا یوتیوب) باعث شد او زبان مخاطبِ امروز را بشناسد: کلیپهای کوتاه، ریتم تند، و شوخیهای موقعیتی که «بهسرعت» قابل اشتراکاند. این پیوند، حلقه مخاطبانش را وسیعتر کرده است. 🙂
همافزاییِ حضورهای رسانهای
شرکت در برنامههای ترکیبی، اجرای ویژهبرنامهها و همنشینی با چهرههای محبوب، بازتاب اجتماعی نام او را تقویت کرده است؛ اما او تعادل را نگه داشته و اجازه نداده «حاشیه» بر «متن» چربش پیدا کند.
آثار هنری شاخص
خندانندهشو (بخش رقابتی استندآپ)
اهمیت این حضور در «کیفیتِ ضربِ شوخی» و «تعادلِ بداهه و متن» بود. قیاسی بهجای شلوغکاری، صحنه را با چند مشاهده دقیق و جمعبندیهای خلاقانه میگرداند؛ شوخیهایی که در عین تندیِ نرم، نجابت اجرایی را حفظ میکردند.
نیمهشب با امیرحسین قیاسی (تاکشو)
«نیمهشب» به او امکان داد امضای گفتوگویی خود را تثبیت کند: مونولوگ افتتاحیه کوتاه و پخته، گفتوگوهای صمیمی و آیتمهای سبُک اما هدفمند. مزیت او، «گوشدادن» است؛ مهمانی که حس میکند شنیده میشود، راحتتر میدرخشد.
پامپ (برنامه اینترنتی)
در «پامپ»، لحن خودمانیتر و دست بازتر در انتخاب سوژهها، اجرا را به زبان روز نزدیک کرد. ترکیب شوخیهای مشاهدهمحور با گفتوگوهای نیمهجدی، باعث شد بخشهایی از برنامه در شبکههای اجتماعی دستبهدست شود و نام مجری بیش از پیش بین مخاطبان پلتفرمی تکرار گردد.
ویژهبرنامهها و پروژههای جانبی
حضور در ویژهبرنامههای نوروزی/اینترنتی، همکاری در مستند سرگرمکننده و ویدئوکست/پادکستهای مرتبط با فضای برنامهها (مثل نسخه صوتی/ویدئویی گفتوگوها)، گستره فعالیتهای او را تکمیل کرده است.

تحلیل نقشهای ماندگار
استندآپهای «خندانندهشو»: نیشِ نرمِ مشاهده
در این مرحله، قیاسی نشان داد که شوخی اجتماعی لزوماً به فریاد و ژستهای بزرگ نیاز ندارد. او از تفاوتهای ریزِ رفتاری—در خانواده، حملونقل عمومی، روابط کاری—شوخی میسازد و در لحظه، با یک مکث یا نیمنگاه، ضربه را مینشاند. راز اثرگذاری: ریتمسنجی و اعتماد به سکوتهای پُر.
میزبانِ «نیمهشب»: گفتوگو بهجای مونولوگ
در بسیاری از تاکشوها، مجری ناخودآگاه صحنه را تصاحب میکند. قیاسی برعکس، «موقعیتساز» است: سؤالِ کوتاه، بازکردن فضا برای مهمان، و جمعبندیِ خوشریتم. این سبک باعث میشود «خودِ مهمان» بدرخشد و برنامه حسِ «گپ نشسته» داشته باشد.
مجری «پامپ»: شوخی در لبههای امن
فضای اینترنت وسوسه اغراق را زیاد میکند، اما قیاسی در «پامپ» هم ترجیح داده «نیشِ نرم» را حفظ کند: کنایههایی که لبخند میآورند، نه جنجال. در مقابل مهمانهای متفاوت—بازیگر، خواننده، کمدین—زبان خود را کمی تنظیم میکند و این انعطاف، راز سازگاری برنامه با ذائقههای گوناگون است.

سبک بازیگری/اجرا
کمنماییِ مؤثر
امضای قیاسی «کمنمایی» است؛ نه کماثر. او به قاب اعتماد دارد، حرکتهای کوچک را درست میگذارد و بهجای بالا بردن حجم صدا، معنا را در لهجه جمله و مکثها مینشاند. این اقتصاد بیان، در قاب نزدیک بهترین نتیجه را میدهد.
ریتم و ضرب
چه در استندآپ و چه در تاکشو، ریتم ستون فقرات است. قیاسی ضرب شوخی را میشناسد، به مهمان «پاس» میدهد و از لذت واکنش طبیعی غافل نمیشود. همین شناخت، کمدی را «از دل زندگی» بیرون میکشد.
بداههپردازیِ کنترلشده
بداهه اگر بیمهار باشد، کیفیت را میبلعد. او بداهه را در محدوده امن نگه میدارد: یک تغییر لحن، یک شوخی کوتاه کنار سؤال اصلی، یا جمعبندیِ بهموقع. نتیجه، اجرای زندهای است که هم تازه میماند و هم فرو نمیپاشد.
احترام به مهمان و تیم
«آدمِ تیم بودن» یعنی فهم میزانسن، شنیدن نویسنده، و اولویت دادن به کلیت برنامه. قیاسی این خصلت را به امضا تبدیل کرده و بهجای مالکیت صحنه، «جریانسازی» میکند. 🎬
زندگی شخصی
حریم خصوصیِ آگاهانه
قیاسی بهطور کلی اهل نمایشدادن زندگی خصوصی نیست و ترجیح میدهد مخاطب او را از مسیر «کار» بشناسد. این کمحاشیهبودنِ انتخابی، در روزگار شبکههای اجتماعی، یک استراتژی حرفهای برای دوام است.
پیوند با مطالعه و دیدن
برای مجری/کمدین، مطالعه و دیدن از نان شب واجبتر است. قیاسی با رصد اخبار و رخدادهای فرهنگی/اجتماعی، مواد خام شوخیهای نرم و سؤالهای درست را تأمین میکند و همین «آگاهی محیطی» کیفیت گفتگوهایش را بالا نگه میدارد.
حساسیت به اخلاق حرفهای
وقتشناسی، احترام به عوامل و رعایت خط قرمزهای تولید از اصول اوست. این اصول نامرئی شاید تندیس نیاورند، اما در بلندمدت اعتبار میسازند و مسیر پروژههای بعدی را هموار میکنند. 🙂

حواشی و چالشها
مرز شوخی و حساسیت اجتماعی
شوخی اجتماعی خواهناخواه در مرز حساسیتها حرکت میکند. چالش همیشگی قیاسی، نگهداشتن «نیش نرم» است؛ یعنی گفتنِ حرفی که بخنداند اما نرنجاند. تاکنون نسخه او «اقتصاد در کلمه» و «جابهجایی هوشمند تأکید» بوده است.
تیپسازی در نقشهای شهری
خطرِ تکرار در کمدی همیشه هست: «دوستِ خوشصحبت»، «مجری خودمانی»، «کمدینِ مشاهدهگر». برای عبور از این دام، او جزئیات تازه میسازد: تغییرات کوچک در ریتم گفتگو، جاگذاری شوخی در نقاط غیرمنتظره، یا بازی با زبان بدن.
نوسان تولید/پخش
بازار امروزِ سریال/برنامه آنلاین با توقفها و تغییرات زمانبندی روبهروست. مدیریت این نوسانها برای هر مجری دشوار است. راهبرد قیاسی: ثبات کیفیت، انعطاف در قالبها و حفظ ارتباط با مخاطبِ پلتفرمی.
جوایز و افتخارات
- شناختهشدن سراسری با پیشروی در مراحل «خندانندهشو» و ثبت چند اجرای ماندگار نزد مخاطبان برنامه.
- اعتماد پلتفرمی برای تولید/اجرای تاکشوی اختصاصی («نیمهشب») و تداوم فصلها.
- موفقیت ویروسی بخشهایی از گفتوگوها و آیتمهای «پامپ» در فضای مجازی و تقویت سرمایه اجتماعی نزد مخاطبان. 🏆

تأثیرگذاری و میراث
پل میان استندآپ تلویزیونی و تاکشوی پلتفرمی
قیاسی یکی از چهرههایی است که «زبانِ استندآپ» را به «زبانِ گفتوگو» منتقل کرده: شوخی دیگر فقط اجرا نیست؛ بخشی از مکالمه است. این پل، الگوی بسیاری از مجریان جوان شد.
دفاع از اقتصاد بیان
در روزگاری که اغراقهای هیجانی سریعتر دیده میشوند، او از مینیمالیسم در اجرا دفاع میکند: جمله کوتاه، مکث دقیق، نگاه گویا. این سلیقه، سلیقهای «بلندمدت» است و به کیفیت قاب احترام میگذارد.
گفتوگو بهجای سخنرانی
تاکشو برای او منبر نیست؛ میزِ گفتوگوست. این تغییر زاویه، مهمان را «فاعل» میکند نه «مفعول»، و مخاطب را به مشارکت احساسی فرامیخواند. میراث این نگرش، محترمکردنِ «شنیدن» در مدیومهای تصویری است.
امکانهای پیشِرو
نقشهای جدیتر در قالبهای مستندنمایش یا تریلر اجتماعیِ طنزآلود، میتوانند مرزهای پرسونای او را جابهجا کنند. همچنین همکاری با نویسندگان چندصدا برای تنوع در لحن اپیزودها، افقهای تازهای میگشاید. ✨

جدول کامل آثار (تلویزیون، نمایش خانگی/اینترنت، پروژههای جانبی)
تلویزیون و مسابقات/شوی تلویزیونی
سال تقریبی | عنوان | نقش/سمت | یادداشت |
---|---|---|---|
۱۳۹۶–۱۳۹۷ | خندانندهشو (بخش رقابتی «خندوانه») | استندآپکمدین (شرکتکننده) | اجرای چند استندآپ شاخص با محور مشاهدهگری شهری |
۱۳۹۸–۱۴۰۰ | حضورهای اپیزودیک در برنامههای ترکیبی | مهمان/اجرا | گفتوگوهای کوتاه و آیتمهای طنز |
نمایش خانگی/پلتفرم
سال | عنوان | نقش/سمت | پلتفرم/یادداشت |
---|---|---|---|
۱۴۰۱–۱۴۰۳ | نیمهشب با امیرحسین قیاسی | مجری/طراح بخشها | تاکشوی اپیزودیک؛ مونولوگ افتتاحیه، گفتوگو و آیتمهای میانی |
۱۴۰۳–۱۴۰۴ | پامپ (فصل ۱ و ۲) | مجری/گفتوگو | برنامه اینترنتی آزادتر با گفتوگوهای پرتعداد و وایرالشدن کلیپها |
۱۴۰۲–۱۴۰۴ | ویژهبرنامهها و آیتمهای کوتاه | اجرا/تهیه محتوای کوتاه | ویژهبرنامههای مناسبتی و گفتوگوهای کوتاهِ مجازی |
پروژههای جانبی
سال | عنوان | نقش/سمت | توضیح |
---|---|---|---|
۱۴۰۲–۱۴۰۴ | ویدئوکست/پادکست مرتبط با برنامهها | میزبان/هممیزبان | نسخههای صوتی/تصویریِ گفتوگوها و گفتوگوهای تعاملی با مخاطبان |
۱۴۰۱–۱۴۰۴ | همکاریهای محتوایی | نویسندگی/طراحی آیتم | مشارکت در تدوین سوژه و نگارش شوخیهای برنامهای |
سؤالات متداول
۱) امیرحسین قیاسی از کجا مشهور شد؟
از اجرای استندآپ در بخش «خندانندهشو» و سپس با تاکشوی «نیمهشب» و برنامه اینترنتی «پامپ» به شهرت سراسری رسید.
۲) سبک شوخی او چیست؟
مشاهدهمحور و کمنمای؛ بهجای اغراق، با جزئیات رفتاری و ریتم دقیق جمله میخنداند و مرز حساسیتهای اجتماعی را رعایت میکند.
۳) در تاکشو چه مزیتی دارد؟
گوشدادن و پاسدادن درست. او گفتوگو را «دوطرفه» میکند و اجازه میدهد مهمان بدرخشد؛ همین، برنامه را طبیعی و دیدنی میکند.
۴) رابطهاش با فضای آنلاین چگونه است؟
با «پامپ» و محتوای کوتاه، زبان مخاطب پلتفرمی را جدی گرفته و از ظرفیت وایرالشدن برای دیدهشدن هوشمندانه استفاده میکند.
۵) افقهای کاری آینده چیست؟
حضور در تریلرهای اجتماعیِ طنزآلود، مستندنمایشهای قصهگو، و گسترش همکاری با تیمهای نویسندگی چندصدا برای تنوع بخشیدن به لحن اپیزودها.
سخن پایانی
کارنامه امیرحسین قیاسی روایت «رشدِ انباشته» در رسانه است: از صحنههای کوتاه استندآپ تا تاکشوی اپیزودیک و برنامه اینترنتی آزادتر. وجه مشترک همه این ایستگاهها «اقتصادِ بیان» و «احترام به مخاطب» است.
نسبت با مخاطب
قیاسی از «توضیحِ احساس» پرهیز میکند و آن را «زندگی» میکند. مخاطب نه با فریاد و ادا، که با جزئیات دیده میشود؛ به همین دلیل، اجرای او دیرتر کهنه میشود و در حافظه جمعی میماند.
نگاه به آینده
اگر وسواس در انتخاب سوژه و تمرین ریتم ادامه یابد، نقشهای جدیتر در قالبهای نو (مستندنمایش، تریلر اجتماعیِ طنزآلود) میتواند پرسونای او را ارتقا دهد. همکاریهای بینارشتهای با موسیقی و هنرهای تجسمی نیز میتواند جهان برنامهها را تازه کند. ✨
نظر شما چیه؟
- بهنظر شما امیرحسین قیاسی در کدام قالب بیشتر میدرخشد: استندآپ، تاکشوی کلاسیک یا برنامه اینترنتی آزادتر؟ چرا؟
- کدام گفتوگوی «نیمهشب» یا «پامپ» برای شما ماندگارتر بوده و بهخاطر چه جزئیاتی؟
- آیا «کمنمایی» در اجرا را مزیت میدانید یا دنبالِ انرژیهای اغراقآمیز هستید؟ تجربه خودتان را بنویسید.
- اگر قرار باشد فصل تازهای ساخته شود، دوست دارید چه آیتم یا مهمانی به برنامه اضافه شود؟