به گزارش خبرگزاری ایمنا، امروز، سیزدهم آبان، در تقویم ملی ایران به نام «روز دانشآموز» و «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» ثبت شده است؛ روزی که نه فقط یادآور یک واقعه، بلکه نماد یک مسیر تاریخی است؛ مسیر بیداری، ایستادگی و نفی سلطه. در چنین روزی، در سال ۱۳۵۷، دانشآموزان ایرانی در اعتراض به رژیم پهلوی و دخالتهای گسترده آمریکا در سرنوشت ملت ایران به خیابانها آمدند تا فریاد استقلال و آزادی سر دهند. اما پاسخ رژیم وابسته به واشنگتن، گلوله بود؛ گلولههایی که بر سینههای نوجوانان نشست و خاک وطن را با خون فرزندانش رنگین کرد.
حماسه نوجوانان در خیابانهای خونین
سیزدهم آبان یادآور نسلی است که به جای سکوت، فریاد زد؛ نسلی که درس آزادی را در کلاس خون آموخت و به ملت خود فهماند که حتی نوجوانی میتواند طومار یک امپراتوری پوشالی را به لرزه درآورد. در آن روز، دانشآموزان همپای قشرهای مختلف مردم، فریاد «مرگ بر آمریکا» و «استقلال، آزادی» سر دادند تا نشان دهند که مبارزه با ظلم و استبداد، سن و سال نمیشناسد. از همان روز، حماسه حضور نوجوانان و دانشآموزان به الگویی الهامبخش برای نسلهای بعدی تبدیل شد؛ نسلی که در ادامه، در دفاع مقدس و میدانهای علم و پیشرفت، ادامهدهنده همان راه شد.
سه واقعه، یک مسیر
سیزدهم آبان تنها یادآور قیام دانشآموزان نیست؛ این روز در حافظه ملت ایران با سه رویداد تاریخی گره خورده است: ۱. تبعید حضرت امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۳ به دلیل اعتراض به قانون ننگین کاپیتولاسیون؛ ۲. شهادت دانشآموزان مظلوم در مقابل گلولههای رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷؛ ۳. تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸ به دست دانشجویان پیرو خط امام.
این سه واقعه در سه مقطع زمانی متفاوت اما در یک مسیر مشترک قرار دارند: مبارزه با استبداد، استعمار و استکبار. تبعید امام، نقطه آغاز آگاهی ملت بود؛ شهادت دانشآموزان، شعله انقلاب را فروزانتر کرد؛ و تسخیر لانه جاسوسی، طومار هیمنه آمریکا را در ایران درهم پیچید.
لانهای که ویران شد
از آن روز، ملت ایران به جهان فهماند که استقلالش را نه در کاخهای سفارتخانهها، بلکه در خیابانهای خونین و فریادهای دانشآموزانش جستوجو میکند. تسخیر سفارت آمریکا، نقطه افشای ماهیت واقعی «شیطان بزرگ» بود و نشان داد که انقلاب اسلامی نه تنها بر ضد یک رژیم داخلی، بلکه بر ضد شبکهای جهانی از سلطه و توطئه شکل گرفته است.
سخنان رهبر انقلاب در آستانه روز سیزده آبان
در آستانه این روز تاریخی، حضرت آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی، صبح دیروز در دیدار هزاران دانشآموز و دانشجو و جمعی از خانوادههای شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، با تأکید بر اهمیت ماندگار این روز، فرمودند: سالروز تسخیر سفارت امریکا به عنوان مرکز توطئه و نقشهپردازی بر ضد انقلاب اسلامی، در سیزدهم آبان سال ۱۳۵۸، روز «افتخار و پیروزی» و روز «روشن شدن هویت حقیقی دولت استکباری امریکا» است.
ایشان با تأکید بر ضرورت ثبت این روز در حافظه ملی، سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران را یادآور شدند و فرمودند که این دشمنی از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آغاز شد و تا امروز ادامه دارد.
تقابل دو جبهه؛ ماهیتاً نه موقتاً
رهبر انقلاب با تبیین ریشههای تقابل جمهوری اسلامی با آمریکا افزودند: اختلاف جمهوری اسلامی و امریکا، اختلافی ذاتی و تقابل منافع دو جریان امریکا و جمهوری اسلامی است و تنها در صورتی که امریکا پشتیبانی خود را از رژیم ملعون صهیونیستی بهطور کامل قطع و پایگاههای نظامی خود را از منطقه جمعآوری کند و در امور آن نیز دخالت نکند، درخواست امریکاییها برای همکاری با ایران نه در آینده نزدیک بلکه برای بعدها، قابل بررسی خواهد بود.
این سخنان، ترجمان همان روح استکبارستیزی است که از سیزده آبان ۱۳۵۷ در خیابانهای تهران و دیگر شهرها طنینانداز شد و امروز نیز در سینه نسل جدید جاری است.
خوشخیالی در برابر واقعیت دشمنی
با این همه، هنوز در گوشهوکنار سیاست و رسانه، صداهایی شنیده میشود که از «امکان دوستی با آمریکا» سخن میگویند؛ صداهایی که یا تاریخ را نخواندهاند یا فراموش کردهاند که لبخند آمریکا، مقدمهی خنجر است. خوشخیالانی که از رفاقت با واشنگتن حرف میزنند، گویی نمیدانند همان دستِ به ظاهر بازِ آمریکایی، روزی به خون همین ملت آغشته شد؛ از کودتای ۲۸ مرداد تا حمایت از صدام و ترور دانشمندان ایرانی. سیزده آبان برای همین است که بماند: تا یادمان نرود در این میدان، سادهدلی بزرگترین خطاست
سیزده آبان؛ از خیابان تا تاریخ
سیزدهم آبان، نه تنها روایت گذشته است بلکه نشانه راه آینده نیز هست؛ روزی که نشان داد «استقلال» هزینه دارد اما «وابستگی» بهای سنگینتری میطلبد. در این روز، ایران به جهانیان آموخت که میتوان بدون تکیه به شرق و غرب، با تکیه بر ایمان مردم، تاریخ را ورق زد.
امروز، در سال ۱۴۰۴، فریاد آن دانشآموزان همچنان در گوش جهان میپیچد؛ فریادی که از مدرسهای ساده آغاز شد اما به انقلاب بزرگ اسلامی انجامید. همان نسلی که خون داد تا ما بتوانیم در سایه پرچم «استقلال و آزادی» نفس بکشیم، امروز در چهره نوجوانانی ادامه دارد که در میدان علم، جهاد و عدالت، پرچمدار آرمانهای انقلاباند.
فریادی که هرگز خاموش نمیشود
سیزده آبان، روز دانشآموز، روز استقلال و بیداری است؛ روزی که ملت ایران یکصدا اعلام کرد: «ما ملت تسلیم نیستیم؛ نه در برابر شاه، نه در برابر آمریکا، و نه هیچ قدرتی در جهان.»
آمریکا به هیچ تعهدی پایبند نیست؛ صهیونیسم دو قرن است نظام آمریکا را اداره میکند
جواد منصوری نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفت و گو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: جمهوری اسلامی از ابتدای تأسیس، با توجه به ویژگیهایی که دارد، میبایست در نظام آموزشی، رسانهای و پژوهشی کشور، بخش استعمارشناسی، استکبارشناسی و بهویژه مختصات استکبار آمریکایی را در سطح ملی بهطور جدی پیش میبرد. امروز بخش قابلملاحظهای از مردم ما واقعیتهای اساسی نظام آمریکا را نمیدانند. یعنی مثلاً تصور میکنند آمریکا یک دولت مانند دولت هند یا مصر است، در حالیکه اصلاً اینگونه نیست؛ هیچ تشابهی وجود ندارد و قابل قیاس نیست. این موضوع بسیار مهم است و من واقعاً تعجب میکنم که چگونه بخش آموزشی، رسانهای و پژوهشی ما در این خصوص کار نمیکند.
وی افزود: در صورتیکه قرآن، از ابتدا تا انتهایش، موضوع دشمنشناسی را با دقت و به اشکال مختلف برای مردم توضیح میدهد تا آنان تا قیامت فریب دشمن را نخورند. این بسیار مهم است.
نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: موضوع دوم این است که واقعیت اینگونه است حتی بخش عمدهای از مردم ما ویژگیهای ایران را نمیدانند؛ یعنی نمیدانند ایران چگونه سرزمینی است، چه ویژگیهایی دارد و به چه دلیل در طول دو هزار سال گذشته، هر قدرتی در هر جای دنیا پیدا شده، تسلط بر ایران جزو اهداف اساسی و استراتژیکش بوده است. این مسئله بسیار مهم است.
منصوری تصریح کرد: ما در چهارراه جهان قرار گرفتهایم. ثروتهای طبیعی و تمدنی فراوانی داریم. شما ملاحظه کنید، از دو هزار سال پیش، از یونانیها گرفته تا مغولها، تزارها، انگلیس، فرانسه، آمریکا و عثمانیها، همه تلاش کردهاند بر ایران مسلط شوند. و با یقین میگویم تا صد سال دیگر هم این مسئله قطعاً ادامه خواهد داشت. این موضوع وابسته به یک دولت در ایران یا آمریکا نیست.
وی عنوان کرد: ویژگی دولت آمریکا، علاوه بر ماهیت استکباری آن، این است که اینها سیستمی بسیار منسجم دارند که طی دویست سال گذشته، صهیونیسم آن را با دقت اداره کرده است. این سیستم اصولی تغییرناپذیر دارد؛ علاوه بر سیاستهای متغیر جاریشان، در سیاستهای تغییرناپذیرشان یک اصل وجود دارد: میگویند ما به هیچ تعهدی در دنیا عمل نمیکنیم مگر آنکه به منافع ما باشد. بنابراین اصلاً قابل اعتماد نیستند و به تعهداتشان عمل نمیکنند.
نخستین فرمانده سپاه پاسداران گفت: اگر فقط در همین پنجاه سال گذشته نگاه کنید، میبینید چه ضربات سنگینی به همه کشورهای دنیا زدهاند.
منصوری ادامه داد: در قضایای لیبی، عراق، سودان، ویتنام و امروز هم با ونزوئلا همان کار را میکنند. امروز ونزوئلا را به این دلیل که بیشترین ذخایر نفت دنیا را دارد، میخواهند اشغال کنند تا نفت آن را چپاول کنند و ببرند. این کافی نیست؛ حتی به نیجریه هم گیر دادهاند چون آن کشور نیز بیشترین نفت را در آفریقا دارد. حال سوال این است: چقدر از مردم ما این واقعیتها را میدانند؟ واقعاً کم میدانند.
منصوری اظهار کرد: بنابراین، این ویژگی آمریکاست. در اساسنامه سازمان «سیا» (CIA) در اصل اول آن نوشته شده است: «ما در سراسر جهان کار تبلیغاتی و فرهنگی برای استحاله فرهنگهای دنیا انجام میدهیم، اما هیچگاه درباره آن صحبت نمیکنیم.» آیا تا حالا شنیدهاید بگویند «سیا» کار فرهنگی در دنیا انجام میدهد؟ نه. اما در اساسنامهاش آمده است. بسیاری از شبکههای تلویزیونی، سینماها، روزنامهها، مجلات، سبک زندگی، مسابقات، هنرپیشهها، مراسم اسکار و امثال آن، تحت نفوذ سازمان سیا هستند. بااینحال هرگز درباره آن سخنی گفته نمیشود، در حالیکه این اصل اول تشکیلاتشان است.
وی تصریح کرد: پنج روز پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، پنج افسر عضو سازمان سیا که متخصص در کار فرهنگی بودند، وارد تهران شدند. آنها در دوازده رشته فرهنگی، بدون سقف بودجه، فعالیت خود را آغاز کردند تا ایران را از درون استحاله کنند و برای همیشه در اختیار خود نگه دارند.
نخستین فرمانده سپاه پاسداران گفت: به همین دلیل، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، رئیس سازمان سیا گفت: «آنچه در ایران اتفاق افتاد، یک واقعه مهم و فوقالعاده نیست، بلکه عجیب و باورنکردنی است، زیرا ما ایران را بهگونهای ساخته بودیم که قرار بود برای همیشه در اختیار ما باشد.» حالا فهمیدید چرا باید با ما اینطور رفتار کنند؟ بله، تا صد سال دیگر هم ما را رها نخواهند کرد.
منصوری گفت: من واقعاً تعجب میکنم از کسانی که میگویند «برویم مذاکره کنیم»، «معاشات و معامله کنیم»، «بدهبستان کنیم»، یا «برد-برد داشته باشیم». این حرفها واقعیت ندارد. حتی اگر تمام این بحثها را کنار بگذاریم، نخستین قراردادی که پس از انقلاب با آمریکا امضا کردیم چه بود؟ بیانیه الجزایر.
وی عنوان کرد: در این بیانیه، که برای آزادی گروگانها امضا شد، طرف آمریکایی سه تعهد داد: ۱. تمام اموال منقول و غیرمنقول ایران را بازگرداند. ۲. در امور داخلی ایران دخالت نکند. ۳. به هیچیک از دشمنان و مخالفان ایران کمک نکند. آیا به این تعهدات عمل کردند؟ هیچکدام را انجام ندادند. من نمیدانم کسانی که امروز دم از مذاکره میزنند، مگر اینها را نمیدانند؟!
منصوری در پایان گفت: هرچه فکر میکنم، نمیفهمم با چه منطقی میگویند باید با آمریکا مذاکره کنیم. شما ببینید، همین رئیسجمهور فعلی آمریکا با متحدان خودش چگونه رفتار میکند. متحدانی که در دنیا برای او خرج میکنند، مانند عربستان سعودی که از ثروتش برای نفوذ آمریکا در منطقه هزینه میکند، اما باز هم گاهی با آنها برخورد میشود.
بنابراین، سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۲ آبان ۱۴۰۶، به نظر من، باید بهعنوان یک سند تاریخی ثبت شود. این سخنان اتمام حجتی است برای همه کسانی که درباره مناسبات با آمریکا و اروپا درگیر بحث هستند. این سخن فقط برای ایران نیست؛ تمام کشورهای دنیا باید این متن را پیش روی خود بگذارند و به آن استناد کنند. این سخنان بسیار اساسیاند. نباید آن را تنها سخن یکروزه یا صرفاً مربوط به ایران دانست؛ این یک سند است که میتواند در سطح جهانی ارائه شود و بگوید: «این استدلال ماست، و دلیل داریم.»
