نگاهی به جنبش کارگری چین/ پیمانکاران فاجعه‌اند!

نگاهی به جنبش کارگری چین/ پیمانکاران فاجعه‌اند!

با توجه به نقش استراتژیک و حیاتی چین در اقتصاد جهانی، تحولات طبقه کارگر این کشور مستقیماً بر وضعیت کارگران سراسر دنیا تأثیرگذار است. در همین راستا، ترجمه بخش‌هایی از مصاحبه "مانفرد الفستروم"، استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا، با نشریه International Viewpoint منتشر می‌شود.

به گزارش ایلنا و به نقل از مجله‌ی ویوپوینت، جنبش کارگری چین برای طبقه کارگر جهانی اهمیت استراتژیک دارد. مانفرد الفستروم، استاد علوم سیاسی در دانشگاه بریتیش کلمبیا، تحقیقاتش را بر اعتراضات کارگری در چین، واکنش‌های اقتدارگرایانه دولت و چگونگی تأثیر جنبش بر فضای عمومی متمرکز کرده است. او نویسنده کتاب «کارگران و تغییر در چین: مقاومت، سرکوب و پاسخگویی» است. 

الفستروم در گفتگو با سرهی شلیاپنیکوف برای نشریه «سوسیالیست رینیوال (LINKS)»، به بررسی مبارزات کارگری اخیر در چین پرداخت.

بخش اول: شکل‌گیری اعتراضات و واکنش دولت

چگونه کتاب «کارگران و تغییر در چین» را برای تمرکز پژوهشی خود انتخاب کردید؟ 

پیش از بازگشت به محیط آکادمیک، با سازمان‌های غیرانتفاعی «دیده‌بان کار چین» و «مجمع بین‌المللی حقوق کار» همکاری می‌کردم. من مدیریت برخی از برنامه‌های آن‌ها در چین را بر عهده داشتم و به مراکز کارگری محلی و کلینیک‌های حقوقی در دانشکده‌های حقوق چین کمک می‌کردم. ایده اصلی کتاب از این علاقه نشأت گرفت که بدانم خروجی و دستاورد این حجم از فعالیت‌ها در نهایت چه بوده است. 

من در اواخر دهه ۲۰۰۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰ با این گروه‌ها کار می‌کردم. در آن زمان، دولت چین به فعالان جامعه مدنی داخلی و خارجی مشکوک بود، اما سخت‌گیری‌های امروز را نداشت. آن دوره با موجی فوق‌العاده از فعالیت‌های کارگری همراه بود و نسبتاً دوره‌ای از گشایش محسوب می‌شد. حتماً اعتصابات بزرگی چون اعتصاب کارخانه هوندا در سال ۲۰۱۰ را به یاد دارید که توجه جهانی را جلب کرد. کارگران فقط حقوق‌های معوقه یا غرامت آسیب را نمی‌خواستند، بلکه خواستار افزایش دستمزد بودند؛ چیزی که من آن را «مطالبات کارگری تهاجمی» می‌نامم. به همین دلیل، دولت چین دریافت که تبادل نظر با کارشناسان کارگری خارجی می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا این درگیری‌های رو به رشد را جذب و مدیریت کنند و زیرساخت قانونی برای رسیدگی به اختلافات صنعتی به وجود آورند. 

حدود ۱۵ سال پیش، بورلی سیلور پیش‌بینی کرد که اعتراضات کارگری در چین گسترده‌تر می‌شود. 

در آن زمان، چین واقعاً یکی از مراکز مهم جهانی ناآرامی‌های کارگری بود. اعتصابات، اعتراضات در سطحی بی‌سابقه رخ می‌داد. با این حال، به نظر می‌رسد اوج این فعالیت‌ها در اوایل تا اواسط دهه ۲۰۱۰ بوده و پس از آن کاهش یافته است. این کاهش تا حدی به دلیل محدودیت‌های شدید بر پوشش اختلافات کارگری در رسانه‌ها و همچنین قرنطینه‌های سختگیرانه کووید-۱۹ بود که هر نوع فعالیت جمعی را متوقف کرد. اما پس از برداشته شدن محدودیت‌ها، اعتصابات تا حدی دوباره اوج گرفتند، به‌ویژه توسط افرادی مانند رانندگان تحویل کالا که تحت تأثیر مستقیم همه‌گیری بودند. 

مهم‌ترین اعتصابات کارگران چینی در دهه‌های گذشته کدام بودند؟ 

* اعتصاب هوندا (۲۰۱۰): این اعتصاب چشمگیر بود، زیرا کارگران جوان با خواسته‌های بلندپروازانه برای افزایش حقوق وارد عمل شدند. این اعتصاب به دلیل سیستم تولید «بهنگام» هوندا، به سرعت در زنجیره تأمین پخش شد. نکته قابل توجه این بود که اتحادیه کارگری شهرداری در این مورد، از روند چانه‌زنی حمایت کرد. 

* اعتصاب بزرگ کارخانه کفش دونگوان: چند سال بعد رخ داد و یکی از بزرگترین اعتصابات تاریخ معاصر چین به شمار می‌رود. 

* اعتصابات هماهنگ: اعتصاباتی نظیر رانندگان کامیون و اپراتورهای جرثقیل بندری به صورت ملی هماهنگ شدند، در حالی که معمولاً اعتصابات چین به یک کارخانه محدود می‌شوند. 

* اعتراضات کارخانه جاسیک (۲۰۱۸): این یک جنبش اعتراضی بود که پس از اخراج فعالان کارگری در شنژن شکل گرفت. دانشجویان چپ‌گرا از دانشگاه‌های مختلف برای حمایت از کارگران وارد عمل شدند. دولت با سرکوب شدید پاسخ داد: دانشجویان بازداشت و سازمان‌هایشان تعطیل شدند. 

بخش دوم: ساختار اقتصاد، نابرابری و سرنوشت داده‌ها

درباره مجموعه داده‌های اعتصاباتی که جمع‌آوری کرده‌اید، توضیح دهید. 

من گردآوری داده‌ها را از سال ۲۰۱۰ شروع کردم که دوره ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۲ را در بر می‌گیرد. این داده‌ها از وب‌سایت‌های سازمان‌های کارگری و همچنین مقایسه با نقشه اعتصابات بولتن کار چین به دست آمد. این مجموعه داده ضروری است، زیرا رسانه‌های رسمی محلی پوشش بسیار اندکی از فعالیت‌های کارگری می‌دهند و معمولاً بر حل‌وفصل مشکلات (مانند اختلافات ساختمانی) تمرکز دارند، نه انتقاد از دولت. 

متأسفانه، خبر تعطیلی «بولتن کار چین» یک ضایعه جدی برای دسترسی به داده‌های فعالیت‌های کارگری و صدای مستقل کارگران چینی است. 

دلیل انتخاب و مقایسه ناآرامی‌های کارگری در دو دلتای «یانگ‌تسه» و «مروارید» چه بود؟ 

این دو منطقه از جهات زیادی مشابه هستند (ثروتمند، صادرات‌محور و پر از کارگران مهاجر)، اما در ناآرامی کارگری تفاوت‌های قابل توجهی داشتند. استدلال من این بود که تفاوت در تعداد و سطح خواسته‌ها بود؛ دلتای مروارید هم اعتصابات بیشتری داشت و هم کارگران آن خواسته‌های بلندپروازانه‌تر و سازماندهی پیچیده‌تری داشتند. 

البته تفاوت‌های ساختاری (مانند سابقه طولانی‌تر ادغام دلتای مروارید با بازار جهانی) وجود داشت، اما نکته کلیدی این بود که این اقدامات خود کارگران بود که تفاوت اصلی را رقم زد. مقامات محلی نحوه مدیریت خود را در واکنش به سطح ناآرامی‌های کارگری تغییر دادند. 

نقش استراتژیک کارگران الکترونیک و مشکل پیمانکاری فرعی چیست؟ 

برخی از کارگران الکترونیک موقعیت استراتژیکی دارند. شرکت‌های چندملیتی، زنجیره تأمین خود را حول تعداد محدودی تأمین‌کننده کلیدی مانند فاکس‌کان متمرکز کرده‌اند که تولید آیفون را انجام می‌دهد. جابجایی این حجم از تولید برای شرکت‌هایی مانند اپل آسان نیست. 

اما در سوی دیگر، پیمانکاری فرعی یک مشکل ساختاری گسترده است. شرکت‌های دولتی (SOE) نیز اکنون برای کاهش تعهدات خود، به شدت به پیمانکاران فرعی وابسته شده‌اند. این امر در بخش ساخت‌وساز فاجعه‌بار است؛ زیرا پروژه‌ها بارها دست‌به‌دست می‌شوند و اغلب کارگران در انتهای زنجیره، حقوق خود را دریافت نمی‌کنند. این مشکل در آستانه «جشنواره بهار» (عید چینی) که کارگران منتظر تسویه حساب سالانه خود هستند، به اوج خود می‌رسد.

 

انتهای پیام/

پیشنهادی باخبر