به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده تهران در مطلبی نوشت:

دو هفته پس از انتخابات ششمین دوره پارلمان عراق، پنج جریان اصلی اهل سنت (لسیاده، تقدم، حسم، عزم و ‏جماهیر) با مجموع ۶۵ کرسی «شورای ملی سیاسی» را تشکیل دادند. این اقدام یک هفته پس از آن صورت ‏گرفت که «چارچوب هماهنگی شیعی» با نزدیک به ۱۹۰ کرسی خود را فراکسیون اکثریت معرفی کرد. شورای ‏سنی به ابتکار خمیس الخنجر و با هدف یکپارچه‌سازی مواضع، تقویت عمل مشترک و افزایش توان چانه‌زنی ‏اهل سنت در دولت آینده شکل گرفت. گردهم آمدن رهبران پراختلاف سنی زیر یک چتر، خود رخدادی ‏کم‌سابقه در سیاست عراق است.‏

شرایط شکل‌گیری شورای سنی

ایجاد شورا در فضایی صورت گرفت که نتایج انتخابات به تقویت جریان‌های نزدیک به ایران و فعال‌سازی ‏مجدد چارچوب هماهنگی شیعی انجامید. این تحول نگرانی رهبران سنی از کاهش سهم و نفوذشان را افزایش ‏داد.‏ اهل سنت از ۲۰۰۳ تاکنون معمولاً دچار تشتت بوده‌اند: رقابت‌های قبیله‌ای، اختلافات شخصی، وابستگی‌های ‏خارجی و فقدان راهبرد مشترک، مانع هرگونه اجماع پایدار بوده است. پس از برکناری الحلبوسی در ۲۰۲۳ این ‏اختلافات تشدید شد.‏

به همین دلیل شکل‌گیری شورا دو محرک اصلی داشت:‏

واکنش به قدرت‌گیری شیعیان و بیم از کاهش نقش سنی‌ها در تشکیل دولت و تقسیم مناصب.‏

فشار و هماهنگی بازیگران خارجی که از نتایج انتخابات ناراضی بودند و ایجاد یک جبهه منسجم سنی را ‏ضروری دیدند.‏ در فقدان چنین فشار بیرونی، کنار هم نشستن رهبران سنی-با حجم بالای رقابت و بی‌اعتمادی-بعید به نظر ‏می‌رسید.‏

پایداری یا فروپاشی؟

خمیس الخنجر پس از نشست نخست شورا ابراز امیدواری کرد که فعالیت آن در دوره پارلمانی ادامه یابد؛ ‏عبارتی که خود تردید نسبت به پایداری ساختار را نشان می‌دهد. تحلیلگران و حتی بخش مهمی از جامعه سیاسی ‏سنی نیز نسبت به دوام آن خوش‌بین نیستند.‏ برخی مانند هیثم الهیتی معتقدند شورا محصول جاه‌طلبی رهبران و فشار خارجی است نه نماینده منافع واقعی اهل ‏سنت. دیگران می‌گویند رهبران سنی از بیم پیوستن رقبای خود به شیعیان یا کردها مجبور به حضور در این شورا ‏شده‌اند.‏

دو تهدید اصلی، آینده شورا را زیر سؤال می‌برد:‏

نبود تجربه همکاری مشترک؛ بر خلاف چارچوب هماهنگی شیعی که سابقه طولانی مشارکت دارد، رهبران سنی معمولاً ساختارهای خود را ‏به‌سرعت از دست می‌دهند.‏

شدت اختلافات و منافع شخصی؛ شورا ترکیبی از اضداد است: اختلافات میان حلبوسی و خنجر، میان سامرائی و ابومازن، و بی‌اعتمادی فراگیر. ‏روحیه زعامت‌طلبی قبیله‌ای نیز مانع همکاری پایدار می‌شود.‏

چالش‌های حقوقی نیز وجود دارد. پرونده قضایی حلبوسی و مخالفت شدید شیعیان و کردها با بازگشت او به ‏ریاست پارلمان، احتمال خروجش از شورا را افزایش می‌دهد. خنجر نیز تحت تحریم‌های آمریکا قرار دارد که بر ‏نقش‌پذیری‌اش اثر می‌گذارد.‏

علاوه بر این‌ها، پیوستن احتمالی هر یک از رهبران به ائتلاف‌های شیعی یا کردی در ازای امتیاز، انسجام شورا را ‏تهدید می‌کند؛ تجربه‌ای که در دو دهه گذشته بارها تکرار شده است. همچنین فقدان یک افق فکری مشترک و ‏واکنشی بودن شکل‌گیری شورا نیز شکنندگی آن را افزایش می‌دهد.‏

عوامل استمرار

با وجود تهدیدهای پرشمار، سه عامل می‌تواند به بقای شورا کمک کند:‏

مدیریت اختلافات داخلی؛ اگر رهبران بتوانند از رقابت‌های شخصی عبور کنند، شورا شانس تداوم خواهد داشت.‏

تدوین سازوکارهای نهادی همکاری؛ ایجاد روندهای ثابت مذاکره با شیعیان و کردها می‌تواند وزن شورا را در چانه‌زنی حفظ کند.‏

کاهش زعامت‌طلبی فردی؛ گذار به سمت کار نهادمحور می‌تواند شورا را از یک پروژه موقت به ساختاری پایدارتر تبدیل کند.‏

با این حال تحقق این عوامل دشوار است. وابستگی‌های خارجی متعارض رهبران-از ترکیه تا امارات- می‌تواند ‏اختلافات بیرونی را به شکاف‌های درونی تبدیل کند. تجربه گذشته اهل سنت نشان می‌دهد هرگاه رقابت ‏شخصی و نفوذ خارجی افزایش یافته، ساختارهای سیاسی آنها دوام نیاورده است.‏ نخستین آزمون واقعی شورا روند مذاکرات تشکیل دولت خواهد بود. اگر در همین مرحله دچار شکاف شود، ‏احتمالاً به سرنوشت ابتکارهای ناکام گذشته اهل سنت دچار خواهد شد. اما اگر بتواند حداقلی از انسجام را حفظ ‏کند، برای نخستین‌بار امکان شکل‌گیری یک چارچوب نسبتاً پایدار اهل سنت در عراق وجود خواهد داشت.‏

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

پیشنهادی باخبر