پاسخ تند خراسان به پیشنهاد ابطحی و اصلاحطلبان؛ مذاکره با آمریکا تاکتیکی است نه استراتژیک
رویداد۲۴| در آستانه سفر رئیسجمهور ایران به نیویورک، فضای سیاسی و رسانهای کشور پر از توصیهها و پیشنهادهاست. روزنامه خراسان در گزارشی با عنوان «نسخههای ساده برای گرههای پیچیده» نوشته است که برخی صداها، بهویژه از سوی چهرههایی، چون محمدعلی ابطحی، ایده مذاکره مستقیم با آمریکا را بهعنوان راهحلی فوری مطرح میکنند.
ابطحی در اظهارات اخیر خود گفته بود: «اگر رئیسجمهور در روزهای باقیمانده تا سفر، مجوزهای لازم برای گفتوگوهای سطح بالا با آمریکا از موضع برابر اخذ کند، دستاوردهای سفر به حداکثر خواهد رسید.» به تعبیر خراسان، این سخنان عملاً به معنای پیشنهاد دیدار مستقیم میان رئیسجمهور ایران و دونالد ترامپ است.
سادهانگاری در برابر واقعیتهای ساختاری
این روزنامه مینویسد: «پیشنهاد مذاکره مستقیم در این سطح، بیش و پیش از آن که راهحل باشد، نوعی سادهانگاری نسبت به ساختار سیاست خارجی آمریکاست.» به باور نویسنده، خروج یکجانبه آمریکا از برجام، بیاعتنایی به تعهدات امنیتی در افغانستان و بدعهدی در پیمانهای تجاری با اروپا نشان داده که «اتکای بیش از حد به میز مذاکره با آمریکا، نوعی خوشخیالی سیاسی است.»
خراسان در ادامه به نمونههای منطقهای اشاره کرده و مینویسد: «مصر با دههها همکاری امنیتی و اقتصادی با آمریکا، همچنان درگیر بحرانهای مزمن داخلی است و نه امنیت سیاسی دارد و نه رفاه اقتصادی. اردن که رابطهای نزدیکتر از بسیاری دیگر با واشنگتن دارد، در حساسترین بحرانها شاهد کمترین حمایت عملی آمریکا بوده است.»
در بخشی دیگر این تحلیل آمده است: «حتی قطر که معاهده رسمی تأمین امنیت با آمریکا دارد، در روز روشن هدف حملات اسرائیل قرار گرفت. رخدادی که خط بطلانی بر هرگونه امید به اراده واقعی واشنگتن برای صلح و ثبات در غرب آسیا بود.»
خطر امیدسازی واهی در جامعه
خراسان هشدار میدهد که اصرار بر مذاکره مستقیم با آمریکا «نوعی امیدسازی واهی در جامعه ایجاد میکند» و در صورت شکست یا عدم تحقق، «به سرخوردگی و بیاعتمادی عمومی چندبرابر خواهد انجامید.»
این روزنامه در عین حال نفی مطلق دیپلماسی را نیز رد کرده و نوشته است: «ممکن است در چارچوبی محدود و هدفمند، تماس یا گفتوگویی میان دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی در سطح کارشناسی یا فنی ضرورت یابد. اما تفاوت بنیادین میان مذاکره تاکتیکی و مذاکره استراتژیک با هدف حل مشکلات کشور نباید نادیده گرفته شود.»
نویسنده در پایان نتیجه میگیرد: «در شرایطی که رئیسجمهور عازم نیویورک است، طرح ایده مذاکره مستقیم با آمریکا بهعنوان راهحل مشکلات کشور، بیش از آن که واقعبینانه باشد، نوعی خطای تحلیلی و حتی سیاسی است. تجربه شکستخورده همسایگان، بدعهدیهای مکرر واشنگتن و ترجیح دایمی امنیت اسرائیل بر هر تعهد دیگر، همگی نشان میدهند که تکیه بر چنین گزینهای بهمعنای بازتولید یک توهم سیاسی است.»