بازیکنانی که گذشته‌شان را فراموش کرده‌اند؛ هر منتقدی دشمن شما نیست

در نقد خودشیفتگی به سبک نسل فعلی؛ آقای بیرانوند، هیچکس با آوردن اسم شما معروف نمی‌شود!

علیرضا بیرانوند دروازه بان تیم ملی

بازیکنان تیم ملی پذیرای انتقاد نیستند و گویا فقط به تعریف و تمجید عادت کرده‌اند. هرکسی انتقاد کند، دشمن است؛ هرکسی به به و چه چه کند، دوست!

طرفداری | اینکه نسل فعلی تیم ملی ایران باور کرده‌اند بهترین نسل تاریخ فوتبال ایران هستند، جالب است! باید این موضوع را از ریشه بررسی کرد؛ شاید همه ما در این اتفاق مقصر باشیم. از رسانه‌ها گرفته تا خود مردم که گاهی بیش از آنچه بوده از تیم ملی فعلی تعریف و تمجید کرده‌ایم و سقف خواسته و آرزوهای خود را پایین آورده و بازیکنان فعلی را در نقش بهترین دیدیم!

تیم ملی ایران در سال‌های اخیر به راحتی راهی جام جهانی شده و این موضوع قابل تقدیر است. کسی شک ندارد کاری که بازیکنان تیم ملی کرده‌اند کوچک نبوده و شایسته تمجید است، تمجیدی که شاید گاهی بیش از حد بوده و برخی بازیکنان تیم ملی را دچار توهم خود بزرگ بینی کرده است!

اینکه بازیکنان تیم ملی خودشان بیایند و بگویند بهترین نسل تیم ملی هستیم اصلا جالب نیست. اینکه مدام قیاسی بین آن‌ها و نسل‌های قبلی شکل می‌گیرد هم جالب نیست. در سال‌های اخیر دیدیم حتی آتش این اتفاق شعله‌ورتر هم شده است. برخی پیشکسوتان با کنایه و متلک، نسل فعلی را هدف قرار می‌دهند و بازیکنان تیم ملی هم همینکار را تکرار می‌کنند.

سوال اولی که به وجود می‌آید این است که چرا باید چنین اتفاقی رقم بخورد؟ مگر هر دو نسل به نام تیم ملی ایران وارد میدان نشده‌اند؟ مگر درنهایت هرآنچه انجام داده‌اند، به نام تیم ملی ایران تمام نشده است؟ پس چطور است که هرکدام خود را تافته جدا بافته می‌دانند و اعتقاد دارند خودشان بهترین هستند و نسل دیگر، هزار اشکال مختلف دارد! ایراد اینجاست هر کس خودش را در یک قایق جدا می‌بیند، آن هم در حالی که همه آن‌ها در یک کشتی بوده و هستند.

تیم ملی ایران فوق العاده کار کرده و کسی منکر نتایجش نیست. اینکه تیم ملی ایران در در سال 2024 از 16 مسابقه خود موفق شده 13 پیروزی را به دست آورد، بیانگر همه چیز است. اما مساله‌ای که وجود دارد به مورد دیگری برمی‌گردد. اینکه گویا برخی بازیکنان تیم ملی تصور می‌کنند تیم ملی ملک شخصی‌شان است و هیچکس حق ندارد جز تعریف، کار دیگری انجام دهد.

کوچکترین انتقادها با واکنش تند و تیز بازیکنان همراه می‌شود. مگر می‌شود تیمی در دنیا باشد که هیچ نقدی به آن نباشد؟ چنین چیزی شدنی است؟ حتی رئال مادریدی که هر سال قهرمان اروپا می‌شود هم گاهی با انتقادات نشریات اسپانیایی همراه می‌شود. آیا بازیکنان رئال مادرید هم شمشیر را از رو می‌بندند و می‌گویند چون ما قهرمان هستیم، پس هیچ ایرادی به عملکردمان وارد نیست؟

در همه جای دنیا همین است. در همه کارها و شغل‌ها، حتما همیشه ایراداتی هست. اصلا مگر می‌شود شما کار یا انسانی بی‌نقص را ببینید؟ مهم این است نقدها را گوش دهیم و برای بهتر شدن تلاش کنیم. موضوعی که در تیم ملی دیده نمی‌شود و هرکس منتقد است، دشمن تیم ملی نام می‌گیرد و آن‌هایی که به به و چه چه می‌کنند، دوستان و دلسوزان تیم ملی می‌شوند!

حالا سوال این است وقتی تیم ملی خوب نتیجه می‌گیرد و حمایت‌ها را هم پشت خودش می‌بیند، چه نیازی به غرور این چنین است؟ چطور می‌شود بازیکنان خودشان از خودشان تعریف می‌کنند؟

تیم ملی ایران
تیم ملی ایران

مثلا این بخش از صحبت‌های علیرضا بیرانوند در تاریخ 19 بهمن سال 1402 را بخوانید؛

من با قدرت می‌گویم. این نسلی که من بودم بهترین نسل تاریخ فوتبال ایران است و در این 10، 12 سالی که در تیم ملی بودم، هیچ تیمی را مثل این تیم یکدل ندیدم. راحت می‌توانستیم یک اتفاق بزرگ را رقم بزنیم. واقعا خیلی سخت بود. این اتفاقی که برای من و تیم ملی افتاد، تا یکی دو ماه فراموش نمی‌شود. می‌توانستیم راحت قهرمان بشویم ولی برخی مواقع اتفاقاتی می‌افتد، تمرکز آدم از دست می‌رود.

چطور می‌توان نسلی که حتی یک بار هم قهرمان آسیا نشده را با چنین قاطعیتی، بهترین نسل تاریخ تیم ملی ایران دانست؟ جالب اینکه وقتی کسی از عملکرد خط دفاعی و علیرضا بیرانوند انتقاد می‌کند که چرا از تیم‌هایی مثل قرقیزستان و کره شمالی در نیمه‌های دوم، چهار گل خوردیم، بیرانوند مدعی می‌شود عده‌ای برای معروف شدن، اسم او را می‌آورند!

خطاب به علیرضا بیرانوند باید گفت آیا به عملکرد خط دفاعی تیم ملی و خود شما در این مسابقات نقدی وارد نیست؟ چهار گل خورده از کره شمالی و قرقیزستان جای دفاع هم دارد؟ وقتی تیم ملی کلین شیت می‌کند، شما از تعریف‌ها کیف می‌کنید ولی به وقت گل خوردن، تحمل انتقاد را ندارید؟ بازهم باید تعریف شود؟ باید بگوییم ممنون که بیشتر از این گل نخوردید؟

بازیکنان تیم ملی شکافی بین خودشان و مردم ایجاد کرده‌اند که روز به روز بیشتر می‌شود. کسی منکر این نیست که تیم ملی از لحاظ آماری خوب نتیجه گرفته ولی وقتی ایران به جام جهانی می‌رود و این همه تمجید و تعریف انجام می‌شود، گویا بازیکنان بد عادت شده‌اند! وقتی ظرفیت وجود نداشته باشد، همین هم می‌شود. چرا این فضا ایجاد شده که کسی حق انتقاد ندارد؟ حشمت مهاجرانی در گفتگو با طرفداری حرف زیبایی زد؛ این انتقادها از دلسوزی است، نه غرض ورزی.

اگر کسی می‌گوید تیم ملی در دفاع بد است و باید بازنگری شکل بگیرد، می‌بیند که تیم ملی راحت از تیم‌های درجه چند آسیا گل می‌خورد. پس وقتی مشکلی هست، چرا باید آن را انکار کرد و به کسانی که دلسوز تیم ملی هستند حمله کرد؟

خطاب به علیرضا بیرانوند و سایر بازیکنان تیم ملی باید گفت هیچکس با اسم بردن از شما، معروف نمی‌شود. خیال‌تان راحت. گویا فراموش کرده‌اید خود شما روزگاری با اسم بردن از سایر نفرات معروف شدید و حالا که به نقطه‌ای رسیده‌اید، فراموش کرده‌اید از کجا به کجا رسیده‌اید. محبوب شدن مهم نیست، محبوب ماندن مهم است. کاش علیرضا بیرانوند ببیند چند سال پیش کجا بود و چقدر محبوبیت داشت و امروز کجاست و چقدر محبوبیت دارد!

نتایجی که تیم ملی کسب کرده، قابل احترام است ولی برخورد بازیکنان نه. خطاب به بازیکنان تیم ملی؛ نگاهی به رفتار و مصاحبه‌های خود داشته باشید. اگر اکنون جایگاهی دارید به خاطر همین مردم است و اگر همین رویه را پیش بگیرید، خیلی زود در دل تاریخ فراموش می‌شوید. نتایج خوب و درخشان، خوش نامی نمی‌آورد. و چند سال دیگر به جای اینکه از شما به نیکی یاد شود، مردم به شکل دیگری به یادتان می‌آورند.

پیشنهادی باخبر