مراسم «یاجُلی چَغِل» یکی از آیینهای کهن بارانخواهی در نواحی مرکزی خراسان است که پیشینهاش به روزگاران بسیار دور باز میگردد؛ روزگاری که مردم به نیروی طبیعت و اراده آسمان باور عمیقی داشتند. طبق روایتهای محلی، زمانیکه خشکسالی به طول میانجامید و چشمهها از آب میافتادند، اهالی روستا گرد هم میآمدند تا با اجرای آیینی نمادین، از آسمان طلب باران کنند.
در این مراسم، کودکان نقش اصلی را برعهده دارند. مادر بزرگها تعریف میکنند که یکی از پسر بچههای روستا را در پوستین یا کیسهای از کاه و شاخههای تازه میپوشانند و او را «چَغِل» مینامند که یعنی پیک باران. این کودک در حالیکه با طنزی کودکانه و چهرهای گلآلود از کوچهای به کوچه دیگر میرود، اشعاری ریتمیک میخواند و مردم بر سر او آب میپاشند. آبپاشی هم نمادی برای طلب رحمت است و هم یادآور کرامتی که از یکدیگر انتظار دارند.
در گذشته، زنان روستا همزمان با حرکت گروه کودکان، در خانهها نان میپختند و بخشی از آن را میان اهالی تقسیم میکردند. این تقسیم نان، نوعی نذر آیینی بود که باور داشتند با بخشندگی، برکت و باران همراه میآید. در پایان مراسم، دریچههای کوچک آبانبارها گشوده و چند کاسه آب بر بام خانهها پاشیده میشد تا زمین و آسمان به هم آشتی کنند.
جواد روشندل، پژوهشگر فرهنگ عامه خراسان رضوی، در گفت و گو با ایسنا، به بررسی پیشینه تاریخی و ویژگیهای آیین بارانخواهی «یاجُلی چَغِل» پرداخت و گفت: آیینهای بارانخواهی در فرهنگ خراسانیها سابقهای کهن دارند و در مناطق مختلف به اشکال گوناگون اجرا میشدهاند. این آیینها معمولاً در فصلهای بهار و تابستان که نیاز به باران برای کشاورزی بیشتر احساس میشود، برگزار میشوند.

وی با اشاره به غنای آیینهای بارانخواهی در خراسان، افزود: به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط خاص اقلیمی این منطقه، آیینها از تنوع و غنای ویژهای برخوردار بودهاند. مراسم «یاجُلی چَغِل» در روستای گاچ یکی از اصیلترین و کمدست خوردۀ این آیینهاست که توانسته است تا دوره معاصر تداوم یابد.
روشندل تشریح کرد: اهالی روستای گاچ این آیین بارانخواهی را با خلاقیت و نمادپردازی خاصی اجرا میکنند. در قدیم، جمجمه یک الاغ بر سر چوبی نصب میشد و با پوشاندن لباسهای کهنه، عروسکی به نام «یاجُلی چَغِل» ساخته میشود. این عروسک نمادی از خشکسالی و قحطی و سختیهای ناشی از آن است. انتخاب جمجمه الاغ به عنوان پایه عروسک، به نقش این حیوان در کشاورزی و زندگی روستایی و همچنین نماد مقاومت در برابر سختیها اشاره دارد.
این پژوهشگر اضافه کرد: گروهی از مردم، به ویژه کودکان و نوجوانان، به صورت دستهجمعی و با آهنگی موزون در روستا راه میافتادند.
وی اظهار کرد: آنها اشعاری خاص میخوانند که محتوای آن التماس و درخواست باران از درگاه الهی است. این اشعار که به زبان محلی و با مضامین عاطفی سروده شدهاند، بیانگر عمق نیاز مردم به نزولات آسمانی است.
چاولی چغَل بارون کو
وِر سَر دِه بارون کُو
گندم دِ زیرخاکا از تِشنیا هَلاکا
خدا بته رحمت صلی علی محمد صلوات بر محمد
بارون دِه و بارون دِه وِر چُو به چُو بارون دِه
وِر زیر دِه بارون دِه خدا بده تو رحمت صلی علی محمد صلوات بر محمد
چوپان پنیر مایا
بزغاله شیر مایا
صل الا محمد صلوات بر محمد
روشندل ادامه داد: با شنیدن صدای گروه بارانخواهان، صاحبان خانهها از منزل خارج شده و با پاشیدن آب بر روی عروسک، نمادین بودن درخواست باران را تأکید میکنند.
وی افزود: هرچند در روزگار کنونی، شکل برگزاری این آیین سادهتر شده است، اما معنای جمعی بودن و امید به آسمان در دل نسلهای جدید همچنان زنده است.
روشندل با اشاره به تلاشهای اخیر برای ثبت این آیین در فهرست میراث ناملموس استان خراسان رضوی، افزود: گروهی از پژوهشگران و اهالی فرهنگ در سالهای اخیر برای مستندسازی این آیین و حفظ آن در برابر تهدیدات فرهنگی و اجتماعی تلاش کردهاند. این تلاشها شامل مستندسازی شفاهی از سالمندان، گردآوری اشعار و ثبت تصاویر مراسم است که به عنوان بخشی از برنامههای فرهنگی محلی در نظر گرفته شده است.
«یاجُلی چغل» در اصل روایت پیوند انسان با طبیعت است؛ پیوندی که هرچند گاه از سر نیاز شکل گرفته، اما در بطن خود احترام به زمین، آب و آسمان را میپروراند. از دیدگاه مردم روستا، هر بار که این آیین برگزار میشود، روح اجدادشان هم در بادها و ابرها حاضر است و زمزمهشان را به درگاه پروردگار میبرد.
این پژوهشگر تأکید کرد: این مراسم که از نسلهای گذشته به ارث رسیده، نه تنها نشان دهنده فرهنگ غنی و ریشهدار مردم خراسان است، بلکه امید و همبستگی را در دلهای آنان زنده نگه میدارد.
روشندل اظهار امیدواری کرد: با حفظ و تقویت این آیینها، بتوان به نسلهای آینده نیز این میراث فرهنگی ارزشمند را منتقل کرد و آنها را به ارتباط با طبیعت و هویت فرهنگی خود آشنا ساخت.
این پژوهشگر در پایان به نقش این آیین در جهان معاصر اشاره و اظهار کرد: در عصر حاضر، با توجه به تغییرات اقلیمی و تشدید بحران کمآبی، بازخوانی و احیاء چنین آیینهایی میتواند دارای ارزشهای متعددی باشد. این آیینها به عنوان بخشی از میراث فرهنگی ناملموس نیاز به حفاظت و ثبت دارند و میتوانند الهامبخش رویکردهای نوین در مدیریت بحران کمآبی باشند.

حفظ و ثبت چنین آیینهایی نه تنها به عنوان بخشی از میراث فرهنگی ناملموس اهمیت دارد، بلکه میتواند درسهای ارزشمندی برای جوامع امروزی در مواجهه با بحرانهای محیطی ارائه دهد. این سنت کهن به ما یادآوری میکند که در مواجهه با چالشهای بزرگ، همبستگی اجتماعی، تعاون و عمل جمعی میتواند راهگشا باشد.
آیین یاجُلی چَغِل نه تنها یک مراسم کهن، بلکه نمادی زنده از مقاومت فرهنگی و انسجام اجتماعی در برابر سختیهای طبیعی است. این آیین نشان میدهد که چگونه فرهنگ میتواند به عنوان منبعی برای مقابله با بحرانها عمل کند و چگونه سنتهای بومی میتوانند در خدمت تابآوری اجتماعی قرار گیرند. آیین بارانخواهی یاجُلی چَغِل در روستای گاچ، نمونهای بارز از چگونگی مواجهه فرهنگ بومی با چالشهای محیطی است.
انتهای پیام


