در گفتگو با ایلنا مطرح شد؛
سینمای شاعرانه در ایران مورد بیتوجهی قرار گرفته است
جشنواره بینالمللی فیلم فجر با رویکرد سینمای شاعرانه در حال برگزاری است. این در حالی است که این نوع از سینما در ایران نه حمایتی از سوی دولت دارد و نه توجهی به آن میشود. تعداد فیلمسازانی که به این ژانر پرداختند نیز محدود است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، جشنواره بینالمللی فیلم فجر با رویکرد سینمای شاعرانه در حال برگزاری است. این در حالی است که این نوع از سینما در ایران نه حمایتی از سوی دولت دارد و نه از سوی مخاطبان توجهی به آن میشود. تعداد فیلمسازانی که به این ژانر پرداختهاند نیز محدود است.
علی قویتن، کارگردان، نویسنده و تهیهکننده سینما به ایلنا گفت: سینمای شاعرانه از نظر من درواقع آن دسته از آثار سینمایی است که از حالت روایی، خطی و داستانی فاصله گرفته و بیشتر بر تصویر و ریتم ساختاری تکیه میکند.
او افزود: این نوع از سینما بیشتر بر نمادها تکیه داشته و نماد در این سینما همان نقشی را ایفا میکند که واژه در اشعار. بنابراین میتوان گفت که سینمای شاعرانه به داستان و خط داستانی تکیه ندارد. سینمای شاعرانه خطی و داستانی نیست، بلکه روایت غیرخطی دارد یا داستان آن کمرنگ است، به قهرمانپردازی و مسائلی از این قبیل نمیپردازد.
سینمای شاعرانه مخاطب عام ندارد
قویتن گفت: سینمای شاعرانه مشخصات یک سینمای عامهپسند را ندارد بلکه بیشتر تصویر میزانسن نمادها است. قاببندی دوربین نیز فضای شاعرانه اثر سینمایی را تکمیل میکند. این نوع فیلمها ریتم آرامی دارند و گاهی اوقات بر صدا، گاهی اوقات بر سکوت تاکید میکنند.
او افزود: ساختار این نوع فیلمها معمولا بر استعاره تاکید میکنند. در فیلمهای شاعرانه داستان تماشاچی را تسخیر نمیکند و درگیر یک داستان نمیشود بلکه تماشاچی کاملا آزاد است، حتی میتواند وسط فیلم، سینما را ترک کند و به اختیار خود هر صحنه را تماشا میکند.
تارکوفسکی از نمونههای بارز سینمای شاعرانه
قویتن درباره نمونههای سینمای شاعرانه در دنیا بیان کرد: آثار آندره تارکوفسکی که مثال بارز سینمای شاعرانه است، بلاتار، کارگردان مجارستانی نیز از جمله کارگردانان این ژانر است. آنجلو پولوس، کارگردان یونانی و نمونه فیلمهایش همچون چشماندازی در مه، علفزار گریان، کارل تئودور درایر، کارگردان دانمارکی که مصائب ژاندارک از ساختههای اوست از نمونههای برتر سینمای شاعرانه است.
او افزود: در ایران نیز میتوان به عباس کیارستمی و فیلمهایی همچون طعم گیلاس و زیر درختان زیتون اشاره کرد.
پیوند قوی میان شعر و سینما
قویتن در پاسخ به این پرسش که سینما و شعر چه نسبتی میتوانند با یکدیگر برقرار کنند، بیان کرد: سینما و شعر ویژگیهای مشترک بسیاری دارند و از همین طریق میتوانند با یکدیگر پیوند برقرار کنند. زمانی که شما شعر میخوانید در ذهن خود تصویرسازی میکنید، در سینمای شاعرانه نیز کارگردان همین کار را انجام میدهد؛ مفاهیم فیلم و نمادهایی که در تصویر ایجاد میکند یک حالت شاعرانگی ایجاد میکند.
قویتن گفت: سینمای شاعرانه زمانی شکل میگیرد که مخاطب در مواجهه با تصویر، حسی مشابه خواندن یک شعر را تجربه کند؛ حسی که او را وادار به مکث، تأمل و ورود به لایههای معنایی پنهان میکند. شاعرانگی در سینما نه به معنای روایت شعر، بلکه در کیفیت تصویری است که ذهن تماشاگر را به اندیشه میکشاند.
کیارستمی، شاخصترین چهره سینمای شاعرانه ایران
او افزود: در تاریخ سینمای ایران، عباس کیارستمی شاخصترین چهره سینمای شاعرانه است. داریوش مهرجویی هم تلاشهایی در این مسیر داشته اما به دلیل پشتوانه فلسفی و سبک کاریاش، شاعرانگی در آثارش کمتر ظهور کرده است. سهراب ثالث به عنوان نمونهای مهم در دوره پیش از انقلاب است که آن زمان اساساً فرصتی برای استقبال گسترده از سینمای شاعرانه وجود نداشت.
قویتن گفت: سینمای شاعرانه مانند شعر، مخاطب خاص خود را دارد و طبیعی است که همه مردم نتوانند با آن پیوند برقرار کنند. اما این محدود بودن مخاطب، ارزش این سینما را کم نمیکند و نباید بهانهای برای حذف یا نادیده گرفتن آن باشد.
او افزود: امروز سینمای ایران دچار بحران عمیق است و در چنین فضایی توجه به آثار شاعرانه و مفهومی کمرنگ شده است. بسیاری از نهادها زمانی به فیلمسازان توجه میکنند که از دنیا رفته باشند و بیشتر از نامشان بهرهبرداری میکنند؛ همان اتفاقی که برای کیارستمی رخ داد، عکس او را در جشنواره نصب میکنند اما در دوران حیاتش حمایتی از آثارش صورت نگرفت.
او افزود: ماندگاری آثار شاعرانه به مراتب بیشتر از فیلمهای بازاری است. طبیعت بیجان پس از چند دهه همچنان در محافل دانشگاهی و هنری مطرح است، در حالی که بسیاری از فیلمهای پرفروش آن دوره امروز حتی قابلیت ارائه در کلاس درس را هم ندارند.
قویتن گفت: جشنواره جهانی فیلم فجر زمانی میتواند در تقویت سینمای شاعرانه نقش داشته باشد که فیلمسازان داخلی را بشناسد، با آنها گفتوگو کند و نیازهایشان را درک کند. دعوت از چهرههای خارجی یا هزینههای سنگین برای داوران بینالمللی، بدون توجه به بدنه اصلی سینمای ایران، تأثیری در کیفیت جشنواره ندارد.
او افزود: جشنواره باید چند هفته پیش از برگزاری، جلساتی با فیلمسازان جدی و صاحبسبک برگزار کند تا مسیر و رویکرد جشنواره مشخص شود. تعداد فیلمسازان موثر این حوزه زیاد نیست اما همین جمع محدود میتواند جهت فکری مشخصی ایجاد کند.
قویتن گفت: در جهان، سینمای شاعرانه جایگاهی محترم و تثبیتشده دارد و هرگز با سینمای تجاری مقایسه نمیشود. در کشورهای توسعهیافته هر اثر در جایگاه خودش ارزیابی میشود و فیلمساز برای ساخت اثر شاعرانه تحت فشار فروش یا دستهبندی بازار قرار نمیگیرد.
او افزود: کمتوجهی به سینمای شاعرانه تنها از سوی دولت نیست؛ نهادهای صنفی و غیردولتی نیز بیشتر به سینمای پرفروش بها میدهند.
قویتن گفت: سینمای شاعرانه هرچند تماشاگر محدود دارد، اما تاثیر عمیق، ماندگاری و هویت مستقل آن ارزش واقعیاش را شکل میدهد و بیتوجهی به آن، خسارت فرهنگی به همراه دارد.


