۷ توصیه به دولت و سیاستمداران درباره بنزین
دولت چهاردهم پس از کشوقوسهای فراوان، سرانجام تابوی افزایش قیمت را شکست و در طرح جدید سهنرخی، افزایش قیمت بنزین را اجرایی خواهد کرد.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی پناهی* - دولت چهاردهم پس از کشوقوسهای فراوان، سرانجام تابوی افزایش قیمت را شکست و در طرح جدید سهنرخی، افزایش قیمت بنزین را اجرایی خواهد کرد. به نظر میرسد شرایط کشور عزم دولت را برای اجرای این طرح در میانه آذرماه، با وجود مخالفت برخی نمایندگان مجلس، جزم کرده است. در حالی که برخی نمایندگان اعلام کردهاند دولت قصد اصلاح این طرح را دارد، پیگیری برخی رسانهها از سازمان برنامه و بودجه نشان میدهد برنامهای برای اصلاح مصوبه بنزین سهنرخی در دستور کار دولت نیست.
از سوی دیگر رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی تلویزیونی اخیر خود بر لزوم حمایت از دولت و دشواری اداره کشور تأکید کردند و خطاب به مردم عزیز ایران گفتند: «از رئیسجمهور محترم و دولت خدمتگزار حمایت کنیم. کارهای خوبی را شروع کردهاند؛ برخی از کارهایی را که شهید رئیسی آغاز کرده و نیمهکاره مانده بود ادامه دادهاند.
این کارها در حال انجام است و انشاءالله نتایج آن را مردم در آینده خواهند دید. دولت بار سنگینی بر دوش دارد و اداره کشور کار آسانی نیست».
طبق برخی برآوردها ایران در سال ۱۴۰۴ روزانه ۲۵ میلیون لیتر کمبود بنزین دارد و این کسری با واردات تأمین میشود. هزینه واردات بنزین سالانه ۴.۵ میلیارد دلار است و با احتساب گازوئیل به ۸ میلیارد دلار میرسد. این مبلغ معادل درآمد نفت ایران در حدود ۹۰ روز فروش نفت است. اگر مصرف اصلاح نشود، کسری بنزین در بودجه ارزی دولت معادل یک فصل کامل فروش نفت خواهد شد و تأمین ارز آن ممکن است به حذف برخی مصارف ارزی مانند کالاهای اساسی یا دارو منجر شود.
حمایت و همراهی مردم در اجرای طرحهای بزرگی مانند اصلاح ناترازی بنزین، الزامات جدی دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
۱. از شوکدرمانی پرهیز کنید
ایران و اقتصاد کشور تجربههای تلخی از آزادسازی ناگهانی قیمتها دارد؛ تجربههایی که برخی تحلیلگران آن را «شوکدرمانی» نامیدهاند. از آبان ۹۸ تا اصلاحات اقتصادی دوران هاشمی رفسنجانی، و نیز نمونههای ناموفق جهانی در کشورهای جهان سوم، نشان میدهد چنین روشهایی میتواند به بحرانهای سیاسی یا اقتصادی منجر شود. لازم است دولت و کارشناسان شفافتر و صادقانهتر سخن بگویند و تفاوتهای جامعه ایرانی و شرایط کشور را با نظریههایی که صرفاً روی کاغذ یا با اهداف سیاسی تدوین شدهاند، در نظر بگیرند.
۲. مردم را مقصر ندانید
عامل اصلی ناترازی انرژی، تصمیمگیران و حکمرانان اقتصادی و سیاسی هستند. مسئله بنزین یکشبه ایجاد نشده که یکباره حل شود. بنابراین نظریههایی که مردم را «پُرمصرف» میدانند نادرست و تحریککنندهاند. مردم پرمصرف نیستند؛ خودروها پرمصرفاند، ناوگان حملونقل فرسوده است، سبد سوختی کشور دههها متنوع نشده و حملونقل عمومی توسعه کافی نیافته و مدل حملونقل نیز جادهمحور است.
۳. در شرایط جنگی بهانه به دشمن ندهند
سیاستمداران اگر به ایران علاقهمندند، درباره اصل حل مسئله ناترازی بنزین شبههافکنی نکنند و از انتقادات سیاسی پوپولیستی بپرهیزند. فراموش نشود در آبان ۹۸ برخی مسئولانی که خود تصمیمگیر افزایش قیمت بودند، در موضع منتقد قرار گرفتند و با اظهارات پوپولیستی افکار عمومی را ملتهب کردند. حرف کارشناسی با حرف سیاسی تفاوت بنیادین دارد.
۴. خودروها و موتورسیکلتهای فرسوده را دریابید
یکی از نکات مغفول در طرح دولت، خودروها و موتورسیکلتهای فرسوده است که عمدتاً به نام طبقه محروم اما به کام قاچاقچیان و پرمصرفها تمام میشود. چرا دولت سهمیه خودروهای فرسوده را کاهش نمیدهد و نظارت مؤثرتری بر کارت سوخت این خودروها اعمال نمیکند تا از استفاده غیرقانونی جلوگیری شود؟
۵. ابهامات را هرچه زودتر رفع کنید
یکی از پرسشهای جدی افکار عمومی این است که چرا خودروهای نوشماره سهمیه ۱۵۰۰ تومانی و ۳۰۰۰ تومانی ندارند؟ منطق این تصمیم چیست؟ خانوادهای که تازه با اقساط خودرو خریده است چرا باید بنزین ۵۰۰۰ تومانی بزند؟ آیا این تصمیم مقدمهای برای حذف نرخهای ۱۵۰۰ و ۳۰۰۰ تومانی است؟
۶. کار مردم را تسهیل کنید
صدور آنی کارت سوخت، کاهش مشکلات اداری مرتبط با بنزین و تعویض پلاک، و حفظ ذخیره بنزین مردم میتواند نارضایتی را کاهش دهد. دولت میتواند سهمیههای باقیمانده در کارتها را نسوزاند و در عوض جلوی استفاده قاچاق را بگیرد. سرپرست خانوار ممکن است ۳۶۰ لیتر ذخیره کرده باشد تا در تعطیلات یا نوروز سفر کند؛ سوزاندن این ذخیرهها یا کاهش ناگهانی آنها دردسرهای مردم را افزایش میدهد.
۷. از فرصت پیشآمده برای آگاهیبخشی استفاده کنید
همانطور که در توصیه شماره دو گفته شد، مردم مقصر ناترازی نیستند. بنابراین دولت باید درباره اصلاحات ساختاری اقتصاد و بخش انرژی صادقانه با مردم سخن بگوید. مردم ایران آگاهاند و در صورت اطمینان به صداقت مجریان، با سیاستهای اصلاحی همراهی میکنند.
اما وقتی بیصداقتی مانع میشود، اعتماد شکل نمیگیرد. برای نمونه تأکید دولت بر کاهش قاچاق بهعنوان هدف اصلی، آدرس غلط است؛ مسئله اصلی نبود بودجه کافی برای واردات بنزین است. چنین مواردی باید صریحاً برای مردم توضیح داده شود؛ از واقعیتهای پنهان و آشکار یارانه پنهان تا اهداف توسعهای، ضرورت اصلاح الگوی مصرف و لزوم ایجاد فرهنگ پیشرفتمحور. دولت نباید چشم خود را بر ناکارآمدیهایش ببندد و بار گرانی را فقط بر دوش مردم بگذارد.
*کارشناس اقتصادی
پیشنهادی باخبر


