به گزارش خبرگزاری ایمنا، دادههای رسمی شرکت مدیریت منابع آب ایران نشان داده است که از ابتدای سال آبی ۱۴۰۴ (ابتدای مهر) تا کنون، میزان بارندگی کشور نسبت به میانگین بلندمدت حدود ۳۵ درصد کاهش پیدا کرده است، این افت قابلتوجه بارش در حالی رخ داده است که بخش بزرگی از استانهای مرکزی، شرقی و جنوبی کشور حدود هیچ سامانه مؤثری را تجربه نکردهاند و الگوی پراکنش بارشها بهصورت نامتوازن و کوتاهمدت بوده است، به این ترتیب ایران در نخستین ماههای سال آبی جدید وارد دورهای از خشکسالی پایدار و گسترده شده است که نشانههای آن در سطح منابع آب سطحی و زیرزمینی بهوضوح مشاهده میشود.
بر اساس گزارشها مجموع بارندگی ثبتشده در کشور در همین بازه زمانی کمتر از میانگین سال قبل بوده، در حالی که میانگین ۵۰ ساله حدود عدد بیشتر را نشان میدهد. در برخی حوضههای مهم نظیر فلات مرکزی، زاگرس جنوبی و شرق کشور، بارشها حدود صفر گزارش شده است، این دادهها تأیید کرده است که سال آبی جاری با تأخیر در ورود سامانههای بارشی و کاهش حجم رطوبت جوی آغاز شده است؛ پدیدهای که کارشناسان آن را نشانه تداوم چرخه خشکسالی بلندمدت کشور میدانند.
کارشناسان هواشناسی تأکید کردهاند که ایران در حال حاضر تحتتأثیر الگوی اقلیمی لانینا-النینیو و تغییرات دمای سطح آب اقیانوس آرام قرار گرفته است، این تغییرات مسیر حرکت جریانهای جوی و سامانههای بارشی را تغییر داده و موجب شده است که تودههای بارانزا کمتر به عرضهای میانی خاورمیانه برسند، همزمان افزایش میانگین دمای کشور در دو دهه اخیر بیش از ۱.۵ درجه سلسیوس بوده است؛ عاملی که میزان تبخیر را افزایش داده و ذخیره رطوبتی خاک را کاهش داده است.
بیشتر بخوانید: وضعیت بارندگی ایران در سال زراعی ۱۴۰۴
از سوی دیگر، ساختار مدیریت منابع آب کشور طی دهههای اخیر بر پایه توسعه سدها و شبکههای بزرگ انتقال آب بنا شده است؛ الگویی که در دورههای بارش نرمال کارآمد به نظر میرسیده، اما در رویارویی با خشکسالیهای پیدرپی ناکارآمدی خود را نشان داده است، برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی، افزایش چاههای غیرمجاز، و کشت محصولات پرمصرف آبی موجب شده است که ظرفیت بازیابی طبیعی آبخوانها بهشدت کاهش پیدا کند.
بر اساس برآورد وزارت نیرو، حدود ۷۰ درصد از سفرههای آب زیرزمینی کشور در وضعیت بحرانی قرار دارد و در بیش از نیمی از دشتهای ایران، فرونشست زمین به پدیدهای مداوم تبدیل شده است، این پدیده نهتنها خطر تخریب زیرساختهای شهری را افزایش داده، بلکه نشانهای است از فروپاشی تعادل طبیعی میان برداشت و تغذیه آبهای زیرزمینی.
کاهش بارشها بلافاصله خود را در شاخصهای مختلف نشان داده است. در بخش کشاورزی، کاهش آب در دسترس موجب شده است که سطح زیر کشت محصولات تابستانه و پاییزه در استانهای اصفهان، فارس، خوزستان و کرمان بهطور میانگین ۳۰ درصد کاهش یابد. این افت تولید بهطور مستقیم بر امنیت غذایی و قیمت محصولات اثر گذاشته است. همزمان، کاهش آورد رودخانهها و مخازن سدها موجب شده است که در برخی شهرها از جمله کرمان، یزد و بیرجند برنامههای جیرهبندی و قطع موقت آب اجرا شود.
از نظر زیستمحیطی، خشک شدن تالابها و دریاچههای داخلی از جمله بختگان، گاوخونی، جازموریان و هامون، شدت گرفته است، این پدیده منجر شده است که گرد و غبارهای ناشی از بستر خشکشده تالابها افزایش پیدا کند و کیفیت هوای مناطق مرکزی و شرقی کشور در فصل پاییز بهطور محسوسی افت کند، کارشناسان سازمان محیط زیست اعلام کردهاند که تراز منفی آب در تالاب گاوخونی اکنون به منفی ۳.۵ متر رسیده است، در حالیکه پنج سال پیش این عدد کمتر از منفی یک متر بوده است.
بیشتر بخوانید: پاییز سال جاری ششمین پاییز بسیار خشک متوالی است
کارشناسان پیشنهاد کردهاند که مدیریت آب کشور باید از الگوی «تأمینمحور» به سمت الگوی «مدیریت تقاضا» حرکت کند. این تغییر پارادایم بهمعنای اولویتدادن به کاهش مصرف، بازیافت و افزایش بهرهوری نه بهصرف توسعه سدها یا خطوط انتقال است. نخستین گام، اصلاح نظام تعرفهگذاری و قیمتگذاری آب است تا مصرفکنندگان صنعتی، کشاورزی و خانگی نسبت به ارزش واقعی آب آگاه شوند و انگیزه اقتصادی برای صرفهجویی ایجاد شود، در گام بعدی استفاده از فناوریهای نو مانند پایش ماهوارهای منابع آب، سیستمهای هوشمند آبیاری و هشدار زودهنگام خشکسالی باید گسترش پیدا کند، شرکتهای دانشبنیان داخلی در سالهای اخیر توانستهاند سامانههایی برای اندازهگیری تبخیر و تحلیل الگوهای بارشی در مقیاس محلی طراحی کنند که میتواند به تصمیمگیریهای مدیریتی کمک کند.
در سطح سیاستگذاری کلان، ضرورت دارد که شورای عالی آب کشور با حضور وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست و نمایندگان مجلس، برنامهای جامع برای «بازسازی منابع آبی کشور تا افق ۱۴۱۰» تصویب کند، این برنامه باید شامل جدول زمانی مشخص برای بازچرخانی فاضلاب شهری، مدیریت برداشت از چاهها، و احیای تالابهای حیاتی باشد.
وضعیت بارش در سال آبی ۱۴۰۴ نشان داده است که ایران در آستانه مرحلهای تازه از بحران آب قرار گرفته است؛ بحرانی که نهتنها متأثر از تغییرات اقلیمی جهانی است، بلکه نتیجه دههها سیاستگذاری ناهماهنگ، مصرف بیرویه و ضعف زیرساختی در مدیریت منابع طبیعی است. اکنون، تصمیمگیران ناگزیرند از نگاه کوتاهمدت فاصله بگیرند و به سمت برنامهریزی بلندمدت، پایدار و مبتنی بر داده حرکت کنند. اگر این تغییر نگرش بهسرعت آغاز نشود، هزینههای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی بحران آب در دهه آینده ممکن است از توان کشور برای جبران فراتر رود؛ آینده آب در ایران دیگر مسئلهای فنی نیست؛ بلکه آزمونی برای اراده ملی در بازسازی رابطه انسان با طبیعت است، اگر این اراده شکل بگیرد ایران هنوز فرصت دارد تا در مسیر «سازگاری هوشمند با کمآبی» حرکت کند و از چرخه خطرناک خشکسالیهای پیدرپی رهایی پیدا کند.

نشانههای پایداری خشکسالی
انوش نوری اسفندیاری کارشناس و پژوهشگر حوزه آب در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: شرایط نشان میدهد که خشکسالیهای اخیر پایدار هستند و نباید به بهبود شرایط فکر کنیم بلکه برنامهریزیها باید در مسیر ایجاد اطمینان بیشتر در مدیریت و بهرهبرداری از آب در شرایط سختتر باشد.
وی با اشاره به گذشته نزدیک به دو ماه از فصل پاییز خاطرنشان کرد: بر اساس آمارها اکنون در یک پاییز خشک قرار داریم اما در ماههای آینده از سال جاری به طور حتم بارشهایی در کشور اتفاق خواهد افتاد اما در درازمدت باید به فکر این باشیم که تابآوری کشور را به ویژه از نظر اقتصادی بر اساس شرایط واقعبینانهتر تنظیم کنیم.
کارشناس حوزه آب افزود: باید بپذیریم که منابع آب تجدیدشونده کشور حداقل ۳۰ تا ۴۰ درصد کمتر از گذشته خواهد بود، همچنین لازم است که یک برنامه دیگری برای کاهش برداشت آب در بخشهای مختلف وجود داشته باشد البته در برنامههای ششم و هفتم توسعه برای کاهش برداشت آب از منابع کشور برنامهریزیهایی وجود داشت که باید آن را به شکل واقعبینانه و جدیتری ادامه دهیم.
وی با تاکید بر اهمیت کاهش مصارف آب در شهرها، بخش صنعت و کشاورزی گفت: در سالهای اخیر بسیاری از این برنامهها به صورت جدی اجرا نشده تا جایی که به نظر میرسد هیچ اتفاقی نیفتاده و برخی مسئولان نیز سعی کردند که با خوشبینی به شرایط تغییر اقلیم و کاهش بارش نگاه کنند در نتیجه طرحهایی اجرا میشود که تأثیر زیادی روی میزان آب قابل دسترسی در مناطق مختلف کشور ندارد.
یک موضوع محلی به نام آب
اسفندیاری با اشاره به درخواست رئیس جمهور از پژوهشگران و اساتید دانشگاه تهران برای ارائه دیدگاههای جدیدتری در زمینه مدیریت منابع آب در کشور توضیح داد: در کنار پیشنهادات پژوهشگران در این زمینه لازم است که در شیوههای سنتی استفاده از منابع آب کشور بازنگری شود از جمله اینکه گفته میشود ۹۰ درصد منابع آب در بخش کشاورزی مصرف میشود در حالی که این موضوع با واقعیت همخوانی ندارد.
وی آب را یک موضوع محلی دانست و ادامه داد: به عنوان مثال در شرایطی که تهران برای تأمین آب مورد نیاز مشترکان خانگی با مشکل روبهرو است آیا بخش کشاورزی میتواند به جبران این کمبود کمک کند؟ خیر همچنین ناچیز دانستن سهم مصارف شرب از منابع آب کشور، موضوع نادرستی است.
کارشناس و پژوهشگر حوزه آب با اشاره به اینکه هر منطقهای از کشور در زمینه آب با مسائل و چالشهای متفاوتی روبهرو است، گفت: مشترکان بخش خانگی نیز در شرایط کنونی کاهش بارش و ادامه خشکسالی باید به سمت تابآوری بیشتر و کاهش مصارف حرکت کنند.
گامهای طلایی برای مدیریت بحران
وی نقش دولت در مدیریت منابع آب موجود را حیاتی توصیف کرد و افزود: این موضوع امکانپذیر نیست که بخواهیم به روند قبلی در برداشت از منابع آب ادامه دهیم، بهترین راه این است که تغییر الگوهای مصرف آب از تشکیلات دولتی آغاز شود و برنامه جدی و مشخص در این زمینه برای همه مصرفکنندگان اعلام شود.
اسفندیاری با انتقاد از نبود تنوع و تغییر در شیوههای مدیریت منابع آب یادآور شد: باید سبک گفتوگو و نحوه ارائه طرحها و اقدامات در این زمینه دچار تغییر و تنوع شود تا مردم به اهمیت موضوع توجه کنند.
وی تصریح کرد: اکنون در یک قدمی بحران و ته کشیدن منابع آب قرار داریم در صورتی که در برنامههایمان با همان شیوههای قبلی پیش میرویم که این موضوع پیامدهای نامناسبی حتی در تهران خواهد داشت.
به گزارش ایمنا، سایه سنگین ادامه خشکسالی و کاهش منابع آب در ایران، مدیریت هوشمند و پایدار منابع آب را نهتنها یک انتخاب، بلکه به یک ضرورت تبدیل کرده است و به گفته کارشناسان نخستین راهکار سازگاری با این شرایط، اصلاح الگوی مصرف آب در بخش کشاورزی است که با جایگزینی سیستمهای سنتی آبیاری با روشهای نوین همچون قطرهای و تحتفشار همچنین کشت محصولات کمآببر و سازگار با شرایط اقلیمی منطقه میتواند تا ۵۰ درصد از هدررفت آب را کاهش دهد.
در بخش شهری نیز، توسعه فناوریهای بازیافت آب خاکستری و استفاده از آبهای بازیافتی برای فضای سبز و صنعت، میتواند بار مصرفی را کاهش دهد همچنین احیای منابع طبیعی آب از جمله سفرههای زیرزمینی از طریق ساخت سازههای تغذیهای همچون چاههای نیمعمیق، بندهای آبراههای و تغذیه مصنوعی آبهای سطحی، برای بازآفرینی ذخایر آب زیرزمینی و بازنگری در سیاستهای ساخت سدها و تمرکز بر مدیریت تقاضا بهجای مدیریت عرضه نیز راهبردهای پایدار به شمار میآیند.


