مجله لیگ برتر انگلیس؛ مروری روی اتفاقات هفته سیزدهم فصل 26-2025

نبرد استمفوردبریج 2؛ جدال طوفانی، خصمانه و به‌یادماندنی چلسی و آرسنال

مارک کوکوریا - بوکایو ساکا - چلسی - آرسنال

نبرد آرسنال و چلسی نشان داد هنوز هیچ چیز در لیگ برتر تمام نشده است. 

اختصاصی طرفداری | در شبی که آرسنال این فرصت را داشت که فاصله‌اش در صدر جدول به 9 امتیاز برساند، دو امتیاز را مقابل چلسیِ مبارزه‌جو از دست داد؛ شبی که آبی‌ها نشان دادند باید جدی گرفته شوند.

در این هفته، اوضاع برای منچسترسیتی، لیورپول و منچستریونایتد هم خوب پیش رفت و استون ویلا با اونای امری نیز پس از شروع سخت فصل، خودش را به رتبه چهارم جدول رساند. 

منچسترسیتی 3-2 لیدزیونایتد؛ مهمان مبارزه کرد و فودن به داد سیتی رسید

قدم زدن‌های بازیکنان دور زمین پس از سوت پایان بازی‌ها دیگر «دور افتخار» نیست، حالا آن را «دور قدردانی» و سپاس می‌نامند. واقعاً هم تصمیم بجایی است، چرا که در این بین سهم سیتی هیچ افتخاری نبود، فقط حسی از سرزنش یا شاید هم کمی احساس آسودگی و آرامش خیال.

این بازی بیشتر شبیه سر‌و‌صدای زجرآور و گوش‌خراش یک ساعت زنگ‌دار بود؛ زنگ بیدارباش، هشداری که سیتی را ناگهان از خواب پراند. با وجود گل خیره‌کنندۀ وقت اضافی پسر آکادمی، فیل فودن، این روز بدترین بعدازظهر فصل منچسترسیتی بود؛ روزی که حتی آن شادی‌ِ پس از برد را کمرنگ کرد.

روزی که تیم اصلی مسیر تیم دوم در لیگ قهرمانان مقابل لورکوزن را دنبال کرد، تیمی که انگار هیچ اطمینانی به خودش نداشت و اعتمادبه‌نفس بازیکنان جلوی چشمان همه آب می‌شد.

درست زمانی‌که لیدز یونایتد، ظرف بیست‌و‌سه دقیقه پس از شروع نیمۀ دوم، دو گل عقب‌افتاده را توسط بازیکن تعویضی و الهام‌بخش، دومینیک کالورت-لوین و لوکاس انمچا، مهاجم سابق آکادمی سیتی، با ضربۀ توپ برگشتی پنالتی جبران کرد، عزم و ارادۀ فودن لازم بود تا سیتی دوباره فاصله چهار امتیازی‌اش را با آرسنال صدرنشین حفظ کند؛ آن هم با دومین گلش در دقیقۀ ۹۱، بعد از گل اولی که فقط ۵۹ ثانیه پس از شروع بازی به ثمر رسانده بود. اگر هالند در روز خوبش نباشد، تنها یک نام برای نجات سیتی وجود دارد و این امتیاز مثبتی برای گواردیولا است، اما بقیه چی؟

سیتی اگرچه هنوز ترکیب اصلی‌اش را پیدا نکرده، کنترل بازی را در دست داشت و گواردیولا آرام به نظر می‌رسید. این دوره از فصل، مقطع اوج آن‌ها نیست؛ اوج آن‌ها معمولاً از ژانویه به بعد آغاز می‌شود. چهار برد در همه رقابت‌ها پس از باخت سرد و بی‌فروغ مقابل استون‌ویلا نشان داد که «رایان شرکی» در تیم جا افتاده و «ماتئوس نونس» شبیه یک دفاع راست واقعی بازی می‌کند و حتی «نیکو گونزالس» کاری کرده که طرفداران فعلاً یادی از «رودری» نکنند.

ولی آن دوران تمام شده و حالا پیروزی قاطع برابر لیورپول بیشتر شبیه به خاطره‌ای دور می‌ماند. وقتی لیدز بازی را ۲-۲ کرد، رنگ از صورت نیمکت‌نشین‌های سیتی پرید؛ جسارت و تدبیر تاکتیکی میهمان بدون شک چند هفته بیشتر برای دنیل فارکه در پست مربیگری لیدز وقت خریده است.

از زمانی‌که انمچا در دقیقۀ ۶۸ بازی را مساوی کرد، انگار کل بازی در وقت‌های اضافه می‌گذشت. سیتی دستپاچه شده بود و گوارديولا این سو و آن سو می‌پرید و شدیداً نگران بود. تا زمانی‌که فودن تصمیم گرفت خودش همه‌چیز را عوض کند، سیتی عملاً گم شده بود.

روبن دیاس از وقت‌کشی‌های لیدز شکایت می‌کرد؛ همان کسی که پیش‌تر به «جان‌لوئیجی دوناروما» اشاره کرده بود که خودش را به زمین بیندازد تا گوارديولا بتواند نکات تاکتیکی را منتقل کند. دوناروما هم کارت زرد گرفت و حالا فقط یک کارت با محرومیت فاصله دارد.

نونس هم نه یکی، بلکه دو اشتباه مهلک در ساختار گل اول کالورت-لوین داشت. برناردو سیلوا هم سعی کرد با تمارض پنالتی بگیرد. واقعاً فهرستی طولانی از اشتباهات سیتی می‌توان تهیه کرد. لیدز وقتی‌که به سیستم ۳-۵-۲ تغییر تاکتیک داد، عالی بازی کرد؛ فارکه ثابت کرد این تیم در کورس سقوط، مهماتی برای مبارزه دارد. نمایش بود که فارکه پس از بازی اظهار کند:

شکست تلخی برای بازیکنانم بود، اما باید به خودشان افتخار کنند. برای نوازش و حرف‌های دلگرم‌کننده نیامده بودیم و این شکست ناامیدکننده است، اما به تیم اعتمادبه‌نفس می‌دهد.

سیتی باید دعا کند این هفته آغاز جهش باشد؛ مخصوصاً برای فراموش کردن داوری بحث‌برانگیز مقابل نیوکاسل و نمایش وحشتناک برابر بایر لورکوزن. سیتی هنوز از نظر ذهنی شکننده است و به خودش باور ندارد. برخی بازیکنان همین چهره را مقابل لیدز هم نشان دادند و تصمیمات گوارديولا برای بازی بعدی مقابل فولام، جذاب خواهد بود.

سرمربی اسپانیایی خودش اعتراف کرد:

قطعاً حس آرامش داریم. ما تیمی نیستیم که زیاد از این نوع بازی‌ها را ببریم. بازی‌مان خوب نبود. پیش از گل هم دو سه موقعیت داشتیم که گل بزنیم. ولی این سه امتیاز برای روحیه بعد از دو باخت خیلی مهم بود. فوتبال یعنی احساسات. شاید یاد بگیریم این‌جور بازی‌ها را هم ببریم؛ توپ را زودتر به محوطه جریمه بفرستیم. این دیگر تاکتیک و استراتژی نیست؛ فقط توپ را بفرست داخل، هجده، هرج‌ومرج ایجاد می‌شود و گل می‌زنی. لیورپول چند بار این بازی‌های سخت را به همین شکل برد؟

شاید گوارديولا و بازیکنان و هواداران بعداً وقتی آرام شدند، نفس راحتی بکشند، چون فودن به داد تیم رسید و سیتی با سه امتیاز بازی را به پایان رساند، اما لیدز یونایتد با احترام زیادی از سوی همه زمین را ترک کرد. آن‌ها با آغازی ناگوار از شرایط دشوار و سختی به بازی برگشتند اما دست خالی راهی شدند. آیا این نتیجه برای نجات دنیل فارکه در پست خود کافی خواهد بود؟

ساندرلند 3-2 بورنموث؛ مبارزه‌های سرسخت‌ترین تیم لیگ برتر ادامه یافت!

گربه‌های سیاه ساندرلند خود را به عنوان سرسخت‌ترین جنگندگان لیگ برتر تثبیت می‌کنند، و بازی‌هایشان، به‌ویژه در خانه، تماشایی و شورانگیز است.

لبخندها بر لب همه بود. البته که باید باشد. این بازگشت خیره‌کننده از ۲-۰ به ۲-۳ لرزه به اندام همه انداخت و ساندرلند را به جمع چهار تیم برتر رساند، هرچند رضایت رژی  لوبری، مربی تیم آشکار بود، اما اجازه نمی‌داد شادی، نگرش محتاطانه‌اش را از بین ببرد: «ما هنوز به ۴۰ امتیاز فکر می‌کنیم.»

این احتیاط قابل درک است، اما پیامش با فضای پرشور اطرافش چندان همخوان نبود. روند عالی ساندرلند با سرعت ادامه دارد و مثل همیشه غوغایی در ورزشگاه لایت به‌راه افتاده بود، زمانی‌که طوفان سقف استادیوم را می‌کوبید و گل‌ها می‌بارید.

این دقیقاً همان چیزی بود که در یک‌شنبه زمستانی در ساعت ۳ بعدازظهر انتظارش را دارید؛ بازگشتی باشکوه به فوتبال کلاسیک. صحنه‌های دراماتیک، اتفاقاتی که هواداران را به نفس‌نفس می‌انداخت و هیاهویی که تمرکز را به‌هم می‌زد. سرعت بازی نفس‌گیر بود، هر دو تیم متعهدانه می‌جنگیدند و در پایان تیم بهتر برنده شد.

در حالی‌که ساندرلند در ۲۰ دقیقه اول دو گل خورده بود، یک بازگشت طوفانی، برجسته‌ترین پیروزی فصل‌شان را رقم زد. البته آندونی ایرائولا، مربی اندوهگین بورنموث، که باید مشکل ضربات ایستگاهی تیمش را حل‌وفصل کند، با این نظر مخالف است؛ اما او هم به آخرین فردی تبدیل شد که شعار باشگاه ساندرلند «تا پایان Til The End» را با جان و دل درک می‌کند! مبارزات جانانۀ ساندرلند ادامه پیدا کرد.

برنتفورد 3-1 برنلی؛ تیاگو، رؤیای برزیلی

ایگور تیاگو بار دیگر ستارۀ میدان در ورزشگاه جی‌تِک کامیونیتی بود، جایی که برنتفورد با نتیجۀ ۳-۱ در مقابل برنلی احیاشده به پیروزی رسید. تقریباً ۸۰ دقیقه طول کشید تا این بازی جانی بگیرد و هر چهار گل، در تندباد دقایق پایانی آخر به ثمر رسیدند.

وقتی‌که اولین بازی کیث اندروز در ماه آگوست، با شکست سنگین ۳-۱ مقابل ناتینگهام فارست به پایان رسید، خیلی‌ها برنتفورد را شانس سقوط می‌دانستند؛ به‌ویژه که آن‌ها تازه با توماس فرانک خداحافظی کرده بودند.

اما حالا، ۱۳ هفته بعد، تعداد کمی، اگر نگوییم همه، اعتقاد دارند زنبورها فصل بعد در چمپیونشیپ روزگار می‌گذرانند.
تنها منچسترسیتی و آرسنال رکورد خانگی بهتری از برنتفورد دارند؛ تیمی که باید به جدول لیگ با چشم صعود نگاه کند، نه ترس از سقوط.

اندروز تغییرات زیادی نسبت به دوران فرانک ایجاد نکرده؛ اصلاً چرا باید تغییر دهد؟ جایگاه برنتفورد در لیگ برتر مدت زیادی است تهدید نشده و فکر می‌کنم به این زودی‌ها هم تهدید نخواهد شد. اندروز این هفته فاش کرد فدراسیون فوتبال برزیل برای ایگور تیاگو با آن‌ها تماس گرفته، بازیکنی که این فصل واقعاً فوق‌العاده ظاهر شده است.

 با دو گلی که این بازیکن ۲۴ ساله به ثمر رساند، تعداد گل‌هایش در لیگ به ۱۲ رسید؛ بیشتر از هر بازیکن برزیلی دیگری در اروپا؛ حتی وینیسیوس جونیور، ستارۀ رئال‌مادرید! اگر رویای حضور تیاگو در جام جهانی تحقق یابد، شانس نیمار برای آخرین حضور در جام‌جهانی، در گزینه‌های آنچلوتی، سرمربی برزیل، بیش از پیش رنگ می‌بازد!

اورتون 1-4 نیوکاسل؛ بالأخره پیروزی خارج خانه برای زاغ‌ها فرا رسید!

ادی هاو با بی‌رحمی قمار بزرگی انجام داد و از تصمیمات خود نتیجه گرفت؛ و نیوکاسل با پیراهن سبز ناآشنای نه‌چندان زیبای خود بالاخره اولین پیروزی خارج از خانۀ خود را به دست آورد. نیوکاسل درهای این بنای جدید فوتبالی اورتون را با روحیه‌ای جنگجویانه، که یادآور ادریسا گانا گی بود، کسی که بعد از دعوا با هم‌تیمی خود غایب بود، شکست و باعث شد تا پیش از پایان بازی، جایگاه‌های دیکینسون هیلز خالی شوند.

چه کسی فکرش را می‌کرد سفر «ارتش تون» با جشن همراه شود؟ از آوریل تاکنون طول کشید، اما مردان ادی هاو بالاخره با غلبه بر فشار روانی مزمنی که مدتی طولانی گریبانگیرشان بود، از دوش‌شان برداشتند و برد خارج از خانه را در این فصل ثبت کردند. گل‌های نیمۀ اول از مالک تیائو، لوئیس مایلی و نیک وولتماده جو پرشور استادیوم مردان آبی‌پوش مرسی‌ساید را به عزادار تبدیل کرد. شاو با یک ضربۀ سر دیگر در نیمۀ دوم زخم را عمیق‌تر کرد، قبل از اینکه کرنان دیوزبری-هال یک گل تسلی‌بخش با کنترل استثنایی اولیه خود برای تیمش بزند.

اگر بازی‌ها پس از نیم ساعت تمام می‌شدند، نیوکاسل مدعی قهرمانی بود. آن‌ها اکنون در مجموع، در ۳۰ دقیقۀ ابتدایی بازی‌های این فصل لیگ برتر، رکورد قابل توجه ۶-۰ را دارند.

کلاغ‌های سرزندۀ نیوکاسل به‌خوبی از شروع کند و بی‌هدایت اورتون بهره بردند. شاو تنها ۵۵ ثانیه لازم داشت تا ورزشگاه را به سکوت بکشاند و بالاتر از مایکل کین، ضربه‌سری را روی کرنر به گل تبدیل کند. با مبلغ ۳۵ میلیون پوندی، او یکی از بهترین خریدهای تابستان لیگ به نظر می‌رسد.

نکتۀ اصلی پیش از بازی این بود که آیا هاو شجاعت نیمکت‌نشین کردن نیک پوپ را خواهد داشت یا نه، اما مصدومیت کشالۀ ران دروازه‌بان شمارۀ ۱، او را اجباراً کنار گذاشت. بنابراین آرون رمزدیل برای اولین بار در لیگ برتر به میدان آمد. باور کنید او می‌توانست با چشم‌بند بازی کند. هاو معمولاً به بازیکنان ترکیب اصلی‌اش وفادار است، اما اینجا هر دو، ساندرو تونالی و آنتونی گوردون را نیمکت‌نشین کرد و نکات زیادی یاد گرفت.

او با گل اول فصل مایلی و بازی عالی آنتونی الانگا در سمت راست پاداش گرفت. الانگا همواره از سمت راست دردسرساز شد، درحالیکه چهار بازی قبلی لیگ برتر را روی نیمکت قرار گرفته بود، اما بعد از ارائه عملکردی بهتر از گوردون در ۱۹ بازی اخیرش، قطعاً شایستۀ حضور در ترکیب اصلی مقابل تاتنهام در مسابقات میان‌هفتۀ روز سه‌شنبه است.

اورتون اخراج گیه به‌خاطر مشت به هم‌تیمی خود، مایکل کین، را به شوخی گرفت، اما در اینجا دیگر شوخی در کار نبود.
دیوید مویس هافبک تخریب‌گرش را خیلی در این دیدار کم داشت. تیم او در ضدحملات آسیب‌پذیر بود و وسط زمین بسیار نرم و ضعیف نشان می‌داد.

درحالیکه جستجوی «تیرنو بری» برای گل برای اورتون ادامه دارد، او اکنون در ۱۵ بازی اخیرش گلی نزده، اگرچه تلاش زیادی کرد، جنگید و با تشویق تماشاگران تعویض شد. اولین پیروزی خارج از خانه طعم خوبی برای نیوکاسل و الانگا، بازیکن سابق یونایتد، داشت.

تاتنهام هاتسپر 1-2 فولام؛ دورانی سرنوشت‌ساز برای فرانک و تیمش پیش روست!

تاتنهام شوکه و بحران‌زده؛ روند ناکامی‌هایش در خانه به شش بازی رسید و فشار بیشتری بر توماس فرانک، سرمربی تیم، وارد شد.

از میان سه نتیجۀ مخرب تاتنهام طی هفت روز، این نتیجه بدترین ضربه برای توماس فرانک خواهد بود. یک شکست دیگر مقابل چشمان هواداران خانگی، آن‌هم برابر تیم فولام که از ماه می هیچ بردی خارج از خانه نداشته است. امتیازهای بیشتری در لیگ برتر از دست رفت و آن‌ها را به نیمۀ پایین جدول نزدیک‌تر کرد.

بدتر از شکست چهارگلۀ مقابل آرسنال؛ یک لغزش دیگر پس از کورسوی امیدواری در باخت ۵-۳ مقابل پاری‌سن‌ژرمن.
آن‌ها هم در پایان نیمۀ اول و پایان بازی با سوت و اعتراض هواداران بدرقه شدند و ویکاریو، دروازه‌بان اسپرز، پس از اشتباهش که منجر به گل دوم فولام شد، هدف سوت‌های اعتراضی و تشویق‌های طعنه‌آمیز قرار گرفت.

تاتنهام تنها سه بازی خانگی لیگ برتر را در یازده ماه نخست سال ۲۰۲۵ برده است. آخر هفتۀ آینده مقابل برنتفورد، تیم سابق فرانک که برای تاتنهام آن‌ها را ترک کرد، امتحان بزرگ دیگری است. اما قبل از آن یک سفر دشوار به شمال و نیوکاسل در پیش است؛ فشاری که بیشتر می‌شود و تردیدها درباره شایستگی مربی دانمارکی برای این سمت، مطمئناً پس از این بازی بیشتر هم خواهد شد.

تیم او بدترین شروع ممکن را در این بازی حیاتی داشت؛ تنها در شش دقیقه، دو گل دریافت کرد. در نیمۀ دوم، کودوس با شوتی سهمگین از پاس بریوال بازی را ۲-۱ کرد. وقتی این گل به ثمر رسید، فرانک سه تعویض همزمان انجام داد و ناگهان جریان بازی به نفع تاتنهام شد، تا اینکه مارکو سیلوا مربی فولام با تعویض‌های خود به تیمش انرژی تازه‌ای داد و بازی را تا حدی به کنترل درآورد، و در نهایت، فولام پیروزی باارزشی را حفظ کرد. بار دیگر دوران سرنوشت‌سازی برای تاتنهام و مربی تیم در پیش روست.

کریستال پالاس 1-2 منچستریونایتد؛ طلسم پالاس شکسته شد!

در سال‌های اخیر «سلهرست پارک» برای منچستریونایتد به محلی ناخوشایند تبدیل شده بود و برای نیمی از این بازی نیز به نظر می‌رسید داستان مشابه دیگری زیر آفتاب پاییزی جنوب لندن برای یونایتد تکرار خواهد شد.

یونایتد یک گل عقب بود و به همان بدی بازی قبلی مقابل اورتون که دوشنبه در اولدترافورد باخته بودند، بازی می‌کرد. روبن آموریم و شاگردانش به نظر می‌رسید که این هفته را در نیمۀ پایین جدول لیگ برتر به پایان خواهند برد.

اما باید به یونایتد اعتبار داد؛ آن‌ها پس از نیمۀ دوم ورق را برگرداندند و با گل‌های جاشوا زیرکزی و میسون مانت اولین پیروزی‌شان را در اینجا از ژوئیه ۲۰۲۰ به دست آوردند و حداقل برای چند ساعت بالاتر از کریستال پالاس و در رتبۀ ششم جدول قرار گرفتند.

شاید شاگردان الیور گلاسنر بعد از اینکه مجبور شدند کمتر از سه روز پس از شکست مقابل استراسبورگ در لیگ اروپا دوباره بازی کنند، از لحاظ بدنی کم آورده بودند. هشت نفر از آن بازیکنان دوباره مقابل یونایتد در ترکیب بودند. برد خوشایندی برای یونایتد و آموریم پیش از رقابت‌های میان‌هفتۀ لیگ برتر بود. آن‌ها طلسم پالاس در لندن را شکستند!

استون ویلا 1-0 وولورهمپتون؛ امری به خوبی مشغول است!

اونای اِمری در اولین فصل کاملش، استون ویلا را به رتبۀ چهارم لیگ برتر رساند و فصل گذشتۀ آن‌ها را به مرحلۀ یک‌چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا برد.

با این حال، در چهارمین سال حضورش در ویلا پارک، او در حال ساختن شاهکاری است که با هر آنچه از زمان شروع به کارش در پاییز ۲۰۲۲ انجام داده، رقابت می‌کند.

ضربۀ زیبای بوبکار کامارا در نیمۀ دوم، برای مدتی کوتاه آن‌ها را بالاتر از چلسی و قبل از دیدار چلسی با آرسنال در جایگاه سوم جدول قرار داد.

شکست دادن تیمِ بدون برد وولوز در خانه در «وست میدلند داربی» شاید دستاورد بزرگی به نظر نرسد، اما این هفتمین پیروزی آن‌ها در هشت مسابقۀ اخیر لیگ بود؛ موفقیتی چشمگیر با توجه به اتفاقات تابستان و ابتدای فصل. اونای اِمری به‌خوبی در ویلا پارک مشغول رتق‌وفتق امور است!

در سوی دیگر، واقعاً باید برای وولوز دلسوزی کرد. آن‌ها نسبت به رقابت‌های اخیر خیلی بهتر بازی می‌کنند و در این بازی هم موقعیت‌های بهتری خلق کردند، اما همچنان برای وولوز باران می‌بارد و ظاهراً قصد توقف هم ندارد.

مرغان دریایی ۱۰ ماه انتظار کشیدند، اما انتقام برای برایتون در «سیتی گراند» بسیار شیرین بود. در فوریه، تیم فیلیپ هورزله بعد از شکست ۷-۰ در ناتینگهام با شوکی ترسناک مواجه شد.

ناتینگهام فارست 0-2 برایتون؛ ترمز فارست دایچ بریده شد!

اما مصمم و عزم و ارادۀ برای جلوگیری از سرنوشت مشابه، در آغاز بازی به‌وضوح نمایان بود. تحقیر ناشی از آن شکست سنگین برای همۀ کسانی که به «مرغ‌های دریایی» وابسته بودند، دردآور بود، اما این بار داستان مسیر متفاوتی داشت. برایتون نه‌تنها احیای شان دایچ و فارست را متوقف کرد و ترمز آن‌ها را برید بلکه سد روانی را از پیش‌پای خود برداشت و متعاقب آن به جایگاه پنجم در لیگ برتر نیز صعود کرد.

در پایان، آرنه اسلوت به‌آرامی به سوی هواداران لیورپول قدم برداشت، دستی تکان داد، انگشت اشارۀ خود را به‌سوی آن‌ها گرفت و سپس بارانی آبی‌اش را روی دست چپش قرار داد و به سمت تونل حرکت کرد. این سکانس را بارها دیده‌ایم.

وست‌هم 0-2 لیورپول؛ فعلا پیروزی نفسی به لیورپول نفس افتاده داد!

اسلوت مردی کم‌حرف و آرام است، چه زمانی که اوضاع خوب باشد و چه زمانی که به نظر می‌رسد اوضاع چندان مثل حالا خوب نیست. این روشِ سرمربی لیورپول بوده است، در حالی که فشارها در دو یا سه هفتۀ اخیر افزایش یافته است و حتی زمانی که یک پیروزی بزرگ و مهم در شرق لندن تحقق یافت، باز هم متین و آرام ماند.

این آرامشی در طوفان و فشارهایی بی‌سابقه است که هنوز تمام نشده است. بازی‌هایی مقابل ساندرلند و سپس در لیدز در پیش است و خیلی‌ها منتظرند پتک را با قدرت کامل بر سر طاس و براق او بکوبند.

اما او در اینجا به‌خاطر حفظ دیدگاه‌های خود در میان جنون فوتبال و همچنین به‌خاطر برخی از تصمیمات شجاعانه و کاملاً منطقی‌اش قبل از این بازی، پاداشی را که مستحق آن بود گرفت.

در این بازی، او مهاجم معروف و قدیمی لیورپول، مو صلاح را در ترکیب قرار نداد. غیبت صلاح به‌وضوح موضوع اصلی صحبت‌ها بود و احتمالاً تصمیمی است که از طرف اسلوت کمی دیر گرفته شد. این فرصت دوباره‌ای برای الکساندر ایساک و فلوریان ویرتس فراهم کرد. انتخاب‌های بزرگی بودند، ولی از بختِ خوش او نتیجه داد.

ایساک در دقیقۀ ۶۰ اولین گل خود را در لیگ برتر برای لیورپول با یک ضربۀ غریزی روی پاس کودی خاکپو به ثمر رساند.
در همین حال، ویرتس عملکرد بسیار خوبی داشت و عمدتاً رو به جلو و مستقیم حرکت می‌کرد و عملکرد او با بازی فوق‌العادۀ رایان خرافنبرخ که نقش نگهدارنده را بر عهده داشت، بهتر هم شده بود.

خاکپو در وقت اضافۀ دوم هم گلزنی کرد و لیورپول به پیروزی‌ای که شایستۀ آن بود دست یافت. این نبردی بود که تقریباً در طول ۹۰ دقیقه تحت کنترل داشتند، بی‌آنکه پس از مدت‌ها گلی دریافت کنند. این شاید قدمی کوچک اما مهم در بازگشت به مسیر درست بود.

با غیبت صلاح، لیورپول سه بازیکن را پشت سر ایزاک در خط حمله قرار داد و ویرتس در میان آن‌ها مرکزیت بیشتری داشت. این اجازه داد تا آلمانی به توپ برسد و کارهای بیشتری انجام دهد.

ایساک به نوبۀ خود، در ابتدا با چالش‌هایی مواجه بود، حداقل در ساعتی که پیش از گلش گذشت. اما ناعادلانه خواهد بود اگر بگوییم باز هم خود را پنهان می‌کرد. او وظیفۀ خود را با دویدن‌های طبیعی و غریزی مثل یک مهاجم برتر، تا حدودی انجام داد، ولی همیشه در دسترس نبود تا از تحریکات و پاس‌های هوشمندانۀ بازیکنان پشت سرش بهترین استفاده را کند.

پیروزیِ لیورپولِ ازنفس‌افتاده را تا حدودی از مخمصه خارج کرد، ولی هر دو تیم و هر دو مربی راهی طولانی در پیش دارند. این بازی مصادف شد با مرگ «بیلی بوندز» یکی از بازیکنان و کاپیتان اسطورۀ ابیِ وستهم یونایتد. بوندز رکورد ۷۹۹ بازی برای چکش‌ها را به ثبت رساند و این تیم را به دو قهرمانی جام حذفی در سال‌های ۱۹۷۵ و ۱۹۸۰ هدایت کرد. از او در مطلبی جداگانۀ ستایش خواهم کرد.

بازی هفته | چلسی 1-1 آرسنال؛ در نبرد باشکوه استمفوردبریج، چلسی 10 نفره حقیقتاً جانانه جنگید!

اگر آرسنال این فصل قهرمان شود، آن‌ها شبی را به یاد خواهند آورد که در آغاز زمستان از یک نبرد در بریج جان سالم به در بردند؛ دیداری مقابل چلسی با ده نفر. مبارزه‌ای تماشایی و کوبنده میان تیم اول و دوم جدول. رزمگاهی که هیچ‌کس باج نمی‌داد. هر چیزی که توپچی‌ها، از حالا تا ماه مه با آن روبه‌رو شوند، احتمالاً هیچ‌کدام به اندازۀ این جدال نفس‌گیر در استمفوردبریج اراده و استقامت‌شان را به چالش نخواهد کشید.

امروزه بازیکنان امروزی را به باد انتقاد می‌گیرند؛ آن‌ها متهم می‌شوند دیگر خبری از سخت‌کوشی و جنگندگی در فوتبال مدرن نیست و تیم‌ها به راحتی می‌شکنند، اما این شب، شبی بود تند، پرهیجان، نفس‌گیر، مردانه و بی‌رحم و بی‌امان.
دیگ جوشانی بود که مربیان، بازیکنان و هواداران دو تیم در آن می‌جوشیدند و تماشای آن برای معتدلین و بی‌طرفان مملو از هیجان و لذت بود.

نُه سال پس از نبرد معروف استمفوردبریج میان چلسی و تاتنهام در سال ۲۰۱۶، این دیدار به‌راستی دنباله‌ای شایسته برای آن بود؛ نبرد استمفوردبریج ۲!

این چلسی نبود که بارسلونا را در همین‌جا در لیگ قهرمانان در سه‌شنبه با قاطعیت مغلوب کرد. این چلسی‌ای بود که به گونه‌ای بازی می‌کرد گویی لیدز یونایتد تحت هدایت دان رِوی است؛ برای قرق کردن، گردن‌کشی و اظهار وجود آمده بودند، با پیامی حاوی «حالا که کسی نیست، «ما در برابر آن‌ها می‌ایستیم»؛ خشن، بی‌پروا، رو در رو، در صورت حریف، تحریک‌کننده و بی‌نهایت مشتاقِ پیروزی. این نبردی بود که تا مرز هرج‌ومرج پیش رفت. تند و زننده، این بازی بود که بر لبه تیغ انجام می‌شد ولی به‌خوبی توسط آنتونی تیلور داوری و کنترل شد.

این چلسی ممکن است هنوز به کیفیت تیم لیدز ۵۰ سال پیش نرسیده باشد، اما در حال طرح‌ریزی و توسعه منش و نگرش و خلق کاراکتری ترسناک است. انزو فرناندز زشتی و جدیت خود را با افتخار مانند مدال به دوش می‌کشد،
اما دشوار است اراده و جنگجویی و میل سیری‌ناپذیر چلسی را حتی بعد از آنکه به ۱۰ نفر کاهش یافتند و چشم‌درچشم روبه‌روی آرسنال ایستادند، تحسین نکنیم.

پس از اینکه مویس کایسدو به‌خاطر تکل وحشتناکی روی میکل مرینو اخراج شد، مردان بریج همه فشارها را تحمل کردند و با وجود کمبود یک بازیکن، انضباط خود را از دست ندادند و به هجوم و مبارزه ادامه دادند. شکست سناریویی بود که به آتش کشیده شده بود!

باید به آرسنالی‌ها هم اعتبار داد، حتی وقتی با گل تروو چالوبا عقب افتادند، به گل تساوی توسط مرینو رسیدند. آن‌ها تسلیم نشدند؛ در فصول گذشته دست‌ها را در این شرایط بالا می‌گرفتند و با پرچم سفید در مقابل حریف سر فرود می‌آوردند. توپچی‌ها بدون دو مدافع مرکزی و معرکۀ خود، گابریل و ویلیام سالیبای محروم، به بریج آمده بودند. چلسی تلاش کرد آن‌ها را تحت فشار مداوم قرار دهد، اما آرسنال وا نداد و تسلیم نشد.

برای میکل آرتتا و تیمش، این یک آزمایش دیگر بود که با موفقیت پشت سر گذاشته شد. آن‌ها در پایان روز با پنج امتیاز جلوتر از منچسترسیتی در صدر جدول و شش امتیاز جلوتر از چلسی قرار گرفتند.

توپچی‌ها هم خجالتی و مظلوم نبودند؛ آن‌ها شش کارت زرد گرفتند، در مقابل یک کارت قرمز و یک کارت زرد چلسی. تیم‌های آرسنال زیادی در ۲۰ سال گذشته تحت تأثیر این خصیصه و حملات و بمباران‌های چلسی قرار می‌گرفتند. اما این آرسنال اکنون متفاوت است!

این بازی بیشتر به‌خاطر روحیۀ خصمانه و خونی که در قاب‌قاب و وجب‌به‌وجب آن به چشم می‌خورد، به یاد خواهد ماند تا به‌خاطر کیفیت کلی فوتبالی که انجام شد.

آمارهای یک ربع نخست پرهیجان، تهاجمی و بی‌امان گویای همه‌چیز بود: مارتین زوبیمِندی بعد از پنج دقیقه کارت زرد گرفت، مارک کوکوریا، کابوس لامین یامال در دیدار لیگ قهرمانان، پس از ده دقیقه به‌دلیل دومین تکل خشن روی بوکایو ساکا کارت گرفت و کریستین موسکرا هم بعد از دوازده دقیقه اخطار گرفت.

در میان تکل‌های پرخاشگرانه، شانس‌هایی شروع به ظاهر شدن کرد. اولین شانس به ساکا رسید که شوت پای راستش به‌خوبی توسط رابرت سانچز مهار شد. شانس دوم به ستارۀ آن پیروزی میانۀ هفته مقابل بارسلونا، استوائو رسید.

استوائو خودش حرکت را آغاز کرد، در میانه نیمۀ آرسنال و به سمت جلو رفت. ژائو پدرو از راست توپ انداخت، موسکرا تنها توانست تا حدی توپ را دفع کند و توپ به‌طور وسوسه‌انگیزی استوائو را در فاصلۀ ۱۵ متری دعوت کرد. تور دروازه در انتظار بود و عنوان‌های پرطمطراق در حال نوشته شدن، اما استوائو توپ را به طرز وحشتناکی به بالای دروازه شوت کرد.

سپس روی دیگر بازی نمایان شد. بازی به نبرد دیگری در بریج تبدیل شده بود. فرناندز استعداد فوق‌العاده‌ای لاتینی در ایجاد رفتارهای بی‌رحمانه و کاملاً ناخوشایند دارد.

او با خشم به زوبیمندی نگاه می‌کرد و سپس به یورین تیمبر. وقتی آرسنال یک اوت به دست آورد، فرناندز توپ را به سمت تیمبر پرتاب کرد، در حالی که او در انتظار گرفتن آن بود. وقتی تیمبر نتوانست توپ را بگیرد، فرناندز این کار را دوباره تکرار کرد.

پرخاشگری او بی‌منطق بود ولی همین نشان از جدی گرفتن قضیه بود. اینجا فکر می‌کردیم چلسی از کنترل خارج خواهد شد، که شد. هفت دقیقه مانده به پایان نیمه اول، کایسدوی همیشه جنگجو به‌سوی میکل مرینو رفت و میخ‌های کفشش را در مچ پای هافبک اسپانیایی کاشت.

کایسدو جوری روی زمین چرخید گویی به‌شدت مجروح شده است. فرناندز و کوکوریا تلاش کردند که داور را از رسیدن به نتیجۀ اجتناب‌ناپذیر کارت قرمز مستقیم منصرف کنند. با کمک VAR، تیلور ذره‌ای شک به خود راه نداد و آن را از جیب بیرون کشید.

جو در زمین پرتنش بود. یک دقیقه بعد، تروو چالوبا پس از برخورد آرنج پیرو هینکاپیه به زمین افتاد. این به کارت زرد منجر شد. ریکاردو کالافیوری، ریس جیمز را به عقب کشید. این نیز به کارت زرد دیگری انجامید.

آرسنال تلاش کرد تا نظم را به بازی برگرداند. آن‌ها تقریباً در پایان نیمه اول پیشی گرفتند. گابریل مارتینلی با دکلان رایس پاسکاری کرد و سپس شوتی را شلیک کرد که سانچز را غافلگیر کرد. اما سانچز با چرخشی آکروباتیک به توپ دست یافت، زمانی که تقریباً از پشت او رد شده بود. این یک سیو فوق‌العاده بود.

پس از سوت پایان نیمه، خصومت و دشمنی بیشتری حس می‌شد. بازیکنان چلسی در یک صف در زمین منتظر ماندند تا لحظۀ ورودشان به تونل را هم‌زمان کنند. تونل استمفوردبریج ممکن است گناه‌های زیادی را در خود پنهان کرده باشد.

دو دقیقه پس از نیمه، صدای غرش بلندی در هوا پیچید. چلسی پیش افتاد. ریس جیمز کرنری به سمت تیرک نزدیک ارسال کرد و تروو چالوبا در بالاترین نقطۀ پرش کرد و توپ را به سمت دروازه فرستاد.

شادی و سرور در مقابل سکوهای «متیو هاردینگ» طولانی و شاید کمی خام بود. حق داشتند، ۱۰ نفره گل اول را هم زده بودند. جای سرزنش ندارد.

تنها ۱۱ دقیقه طول کشید. کوکوریا یامال را در تمام مدت مقابل بارسلونا در جیبش نگه داشته بود، اما در مقابل ساکا با وضعیتی بسیار دشوارتر مواجه بود. وقتی ساکا توپ را در سمت راست محوطۀ چلسی به دست آورد، کوکوریا سعی کرد خود را به او نزدیک کند، اما ساکا پیچید و با حرکتی زیبا یک سانتر دقیق به تیرک عقب ارسال کرد. مرینو برای برخورد با آن پرید، جلوتر از مالو گوستو به توپ رسید و با ضربه سر گل تساوی آرسنال را به ثمر رساند.

هیجان‌انگیز بود ولی بقیۀ بازی کمی آرام‌تر پیش رفت. اگرچه در جایی به نظر می‌رسید فرناندز به داوید رایا پیشنهاد می‌کند بعد از بازی و در پارکینگ اختلافات‌شان را حل‌وفصل کنند!

در سه دقیقه به پایان، یک لحظۀ نفس‌گیر دیگر رخ داد. سانچز به‌خوبی شوت مرینو را مهار کرد، اما توپ را به درون محوطه برگرداند. او دید ویکتور یوکرس در حال یورش به سمت توپ رها شده است، برای مهار آن پرشی کرد. شجاعتش در آن لحظه بی‌نظیر بود.

در این گیر و دار، وقتی شلوغی و هیاهو برطرف شد، یوکرس هم کارت زرد دریافت کرد. چند دقیقه بعد، وقتی غبار احساسی برطرف شد، آرسنال امتیازی کسب کرد که آن‌ها را یک قدم دیگر به قهرمانی نزدیک‌تر کرد، اما در ته دل خوب می‌دانند مردان آبی‌پوش مردانه و جانانه جنگیدند و از اینجا تا پایان فصل برای نابودی توپخانه از هر طرفندی استفاده خواهند کرد تا اجازه ندهند حتی یک جرقه آب به‌سادگی از کلوی آن‌ها پایین رود.

پیشنهادی باخبر