سیاست خارجی ترامپ روی خط بحران؛ از جنگ اوکراین تا تحرکات در کارائیب
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از زمان کارزار انتخاباتی خود وعدههایی را در زمینههای مختلف بهویژه در زمینه سیاست خارجی مطرح کرده است.
با وجود این، سیاستهای ترامپ در زمینه سیاست خارجی بهویژه در مورد جنگ اوکراین نهتنها به نتیجهای نرسیده بلکه به انزوای بیشتر این کشور نیز منجر شده است.
در همین رابطه، علی ودایع، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با میزان به تشریح برخی از ابعاد سیاست خارجی دونالد ترامپ پرداخته است.
رفتار متناقص ترامپ
ودایع، گفت: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در ظاهر رفتاری بهشدت متناقض و پارادوکسیکال دارد و اگرچه این تناقض وجود دارد، اما میتوان گفت که وی از نوعی بینظمی مبتنی بر نظم در رفتار خود تبعیت میکند.
وی بیان کرد: از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید کلیدواژهای با عنوان مرد دیوانه یا مَدمَن مطرح شده است؛ نکتهای که وجود دارد این است که رئیسجمهور آمریکا یک چارچوب و یک منظومه فکری دارد که در ظاهر بهشدت بینظم است.
کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اینکه اولین عنصر برای ترامپ عنصر زمان است، عنوان کرد: ترامپ همواره تلاش میکند در یک بازه زمانی کوتاهمدت به نتیجهای که میخواهد برسد.
سیاست فشار حداکثری ترامپ
ودایع با اشاره به اینکه رئیسجمهور آمریکا از فشار حداکثری استفاده میکند، ادامه داد: این فشار حداکثری هم درباره دوستان آمریکا و هم درباره دشمن آمریکا صدق میکند؛ این رفتار سیاسی پارادوکسیکال ترامپ از نوع رویکرد رئیسجمهور آمریکا در دورهای که تاجر بوده است، نشأت میگیرد.
وی با اشاره به سیاستهای دونالد ترامپ درباره موضوع هستهای ایران، تاکید کرد: ترامپ در ابتدا یک بازه زمانی ۶۰ روزه را مطرح کرده بود، سپس موضوع فشار حداکثری را مطرح کرد، مدام درباره حق غنیسازی یا عدم غنیسازی و برداشتن تحریمها خبرهای مثبت و منفی، این روند را اجرا میکرد.
کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: برای اینکه ما درک درستی از رفتار ترامپ در موضوع هستهای ایران داشته باشیم باید نگاه سیستمی به رفتار ترامپ در مجموعه پروندههایی که آمریکا درگیر آنها است، داشته باشیم؛ یعنی پرونده اتمی ایران جزئی از یک کل است، یعنی آمریکاییها در جنگ اوکراین درگیر هستند، در خاور دور با چینیها درگیر هستند، در کارائیب با ونزوئلا درگیر هستند و همه این درگیریها و تنشهایی که ترامپ با آنها درگیر است را میتوان در یک چارچوب تحلیلی مورد بحث و بررسی قرار داد.
تحرکات آمریکا در ونزوئلا
ودایع، با اشاره به تحرکات آمریکا در دریای کارائیب، ادامه داد: ترامپ همواره دوست دارد که از موضع قدرت برخورد کند و کلید واژه صلح از طریق قدرت را هم همواره بهویژه در دوران دوم ریاستجمهوری خود استفاده کرده است.
وی عنوان کرد: ترامپ تلاش میکند با حضور کارائیب چند هدف مشخص را دنبال کند؛ هدف ابتدایی این است که در حوزه پیرامون آمریکا ضمن تعریف منافع اقتصادی، چیزی که تحت عنوان هژمونی آمریکا قلمداد میشود، را دنبال میکند.
- بیشتر بخوانید:
- پیامدهای تحرکات نظامی آمریکا در ونزوئلا
- بازگشت به قرن بیستم؛ آزمایش اتمی ترامپ و فروپاشی عقلانیت استراتژیک
کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: ما نمیتوانیم از فضای داخلی آمریکا هم در اینجا بیتفاوت عبور کنیم؛ ترامپ در نیویورک متحمل شکست شد، صدای پای دموکراتها در آستانه انتخابات میاندورهای بهشدت شنیده میشود و ترامپ میخواهد برای خود یک دستاورد بزرگ داشته باشد.
ودایع، عنوان کرد: قسمتی از اردوگاه حامیان دموکراتها لاتینتبارها هستند، اما یک مولفه پنهان در اعمال فشار یا تلاش ترامپ برای اعمال قدرت علیه ونزوئلا وجود دارد و آن جنگ اوکراین و روسیه است.
وی افزود: در برخورد ترامپ با ونزوئلا هم همان عنصر زمان، اعمال فشار و رفتار سینوسی را میتوان مشاهده کرد.
جنگ اوکراین و طرح ۲۸ مادهای ترامپ
کارشناس مسائل بینالملل درباره طرح ۲۸ مادهای ترامپ برای جنگ اوکراین گفت: جنگ اوکراین در حقیقت یک تلهگذاری بود که آمریکاییها برای اروپا و روسیه انجام دادند؛ در خلال جنگ اوکراین در زمان جو بایدن آمریکاییها و اروپاییها هزینه سنگینی متحمل شدند، اما به اهدافی که آمریکاییها میخواستند نرسیدند و در نهایت این جنگ به یک نبرد فرسایشی تبدیل شد.
ودایع، با اشاره به اینکه در نبردهای فرسایشی همیشه چالش هزینه وجود دارد، بیان کرد: در زمانی که ترامپ دوباره به کاخ سفید بازگشت گزینهای را مطرح کرد که آمریکا نباید بیش از این برای جنگ هزینه کند و بحث انزواگرایی را مطرح کرد.
کارشناس مسائل بینالملل گفت: اگرچه بیش از آن چیزی که هزینه کردند از اوکراینیها مطالبه کردند، اما چرخه تنش در اوکراین به وضعیت نقطه بیبازگشت رسیده بود زیرا طرف روسی بهسمت گزینههای هستهای حرکت میکرد و طرف اروپایی هم توانایی این را نداشت که به حمایت خود ادامه دهد و آمریکا هم نمیخواهد وارد یک رویارویی مستقیم هستهای شود.
ودایع، با اشاره به اینکه ترامپ به دنبال تجاریسازی امنیت است، گفت: در ذیل این مولفه تلاش میکند اروپاییها را وادار کند که بیش از گذشته برای امنیت خود از کارخانجات تسلیحاتی و از فنون آمریکا به نوعی هزینه کنند.
چرایی شکست سیاستهای ترامپ در داخل و خارج از آمریکا
کارشناس مسائل بینالملل یادآور شد: تاریخ را اگر ما ورق بزنیم نوع رفتار ترامپ به ریچارد نیکسون و رونالد ریگان، رؤسایجمهور پیشین آمریکا بیشتر شباهت دارد؛ در دور اول با ترامپ نیکسون و در حال حاضر با ترامپ ریگان مواجه هستیم.
وی عنوان کرد: ساختار نخبگانی آمریکا ساختاری که مبتنی بر تصمیم سیستمی رفتار میکند با یکجانبهگرایی و فردگرایی ترامپ تعارض دارد و این در نگاه داخلی آمریکا است و در کنار آن باید به قدرت گرفتن آنتیفا و اعتراضات نه به پادشاه در داخل آمریکا اشاره کرد که برای ترامپ در آمریکا دردسر ساز است.
ودایع، گفت: در خارج از آمریکا نوع رفتار ترامپ در گام ابتدایی برای اعمال فشار سخت به متحدان غربی منجر به تشدید شکافهای فراآتلانتیکی شده و در گام دوم مسئلهای که وجود دارد تشدید بینظمی در سطح روابط بینالملل اگرچه شاید در ظاهر به نفع آمریکاییها باشد، اما در بلندمدت منجر به تضعیف بنیانهای این هژمونی و قدرت آمریکا خواهد شد.
انتهای پیام/
پیشنهادی باخبر
تبلیغات




