انفعال در بحران

دلیل اصلی فرونشست زمین در کلیه پهنه‌های شناخته‌شده و به نقشه درآمده آن در ایران، افت سطح آب زیرزمینی است. براساس برآوردها، ۷۵۰شهر از شهرهای کشور در معرض خطر فرونشست زمین یا در مجاورت آن واقع شده‌اند. ۲۷اثر از ۶۳ اثر تاریخی ثبت جهانی‌شده ایران، در پهنه فرونشست زمین قرار گرفته‌اند. با استمرار پدیده فرونشست زمین و تراکم لایه آب‌دار زیر سطحی، به مرحله «مرگ آبخوان» در اغلب دشت‌های ایران خواهیم رسید که به بیابان‌زایی در سطح زمین و از بین رفتن قابلیت ذخیره و انتقال آب در عمق زمین منجر خواهد شد. ساختمان‌ها، خط شریان‌های حیاتی آب، فاضلاب، گاز، برق، نفت و مشتقات آن و سامانه‌های حمل‌ونقلی بر اثر فرونشست زمین دچار آسیب‌دیدگی و خسارت می‌شوند و آینده سرزمینی ایران زیست ناپذیرتر می‌شود.

به‌نظر می‌رسد ابعاد فرونشست زمین و خطرات آن در کشور ایران، به اندازه کافی مطرح شده و در مورد خطرات آتی آن نیز گزارش‌های متنوعی منتشر شده است؛ به‌طوری‌که از زبان رئیس‌جمهور چندین و چندبار درخصوص فرونشست زمین هشدارها و اعلام خطرهایی جدی به‌عمل آمده است. در سفر اخیر ایشان به اردبیل مجددا این موضوع به‌ویژه با تمرکز بر فرونشست زمین در اصفهان مورد تاکید قرار گرفت. در شبکه خبر، استاندار اصفهان و نماینده مجلس نیز درخصوص ابعاد خطر و وسعت این پدیده صحبت کردند. اما نکته‌ای که برای اینجانب به‌عنوان یک کارشناس درگیر جدی با پدیده فرونشست زمین مبهم است و سوال اساسی که پاسخی برای آن پیدا نمی‌شود، چرایی انفعال و عدم اقدام و عدم انجام کار جدی در کنترل پدیده فرونشست زمین در ایران و به‌ویژه در اصفهان است.

گزارش‌های مولف این نوشتار درخصوص سیمای فرونشست زمین در ایران، گزارش مفصل مولف این نوشتار در خصوص فرونشست زمین در اصفهان مشتمل بر ۸۸نقشه رقومی و معرفی ۲۲ طرح اجرایی ذیل برنامه اجرایی «طرح پایلوت کاهش خطر فرونشست زمین در اصفهان» و نیز پیشنهادها و طرح‌های متعدد دیگر در این خصوص که جملگی فرجامی جز مشمول مرور زمان شدن و به فراموشی سپرده‌شدن نداشته‌اند، معرف این است که هنوز فرونشست زمین به‌عنوان یک درد و مشکل و چالش اولویت‌دار نزد مقامات تصمیم‌گیر کشور مطرح نیست. هر چند در سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و صحبت‌ها به خوبی در مورد فرونشست زمین صحبت می‌شود (و این البته که جای امیدواری دارد) اما از مقامات عالی اجرایی کشور و استان، انتظار به مراتب فراتر از گفتار و اعلام هشدار است. تخصیص اعتبار و شروع برنامه اجرایی با رویکرد کنترل فرونشست زمین حداقل در یک محدوده، بی‌گمان روشن‌ترین گواه در جدی شمردن این مخاطره و جدیت مقامات مسوول است.

تجربه مولف نشان می‌دهد که دستورات واضح و آشکار در خصوص پدیده فرونشست زمین مانند «تدوین مقررات ملی فرونشست زمین» یا طرح پایلوت «برنامه کاهش خطر فرونشست زمین در اصفهان» پس از رسیدن به مرجع تصمیم علمی و تخصیص اعتبار یعنی سازمان برنامه و بودجه متاسفانه «مشمول مرور زمان» شده و به‌صورت ملایم و آهسته به بوته فراموشی سپرده می‌شود. این نوع مواجهه با پدیده فرونشست زمین با توجه به مسوولیتی که ما در قبال کشور و آیندگانمان داریم به‌ هیچ‌وجه سزاوار و شایسته نیست. ثابت شده است که اولویت‌های جدی مسوولان بلندپایه با پیگیری‌های مستمر و جدی اجرایی می‌شود، اکتفا به ارسال نامه‌ای بدون پیگیری‌های جدی تا اجرایی شدن آن نشان روشنی از عدم جدی شمردن عمق بحران فرونشست زمین در ایران است.

*    متخصص علوم زمین