ایران در بحران آب تنها نیست

نگاهی به وضعیت جهانی نشان می‌دهد که بحران بی‌آبی فراتر از مناطق خشک رفته و گریبان‌گیر کشورهایی با منابع آبی فراوان نیز شده است.

به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، در سال‌های اخیر، بحران آب به یکی از دغدغه‌های اصلی زیست‌محیطی، اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است. کاهش بارندگی، افت شدید سطح سفره‌های زیرزمینی، خشک‌شدن تالاب‌ها و رودخانه‌ها و تنش‌های آبی در مناطق مختلف، تصویری نگران‌کننده از آینده منابع آبی ترسیم کرده‌اند. این بحران فقط مختص ایران نیست و کشورهای بسیاری در جهان حتی آن‌هایی که به‌ظاهر منابع آبی فراوانی دارند، درگیر بحران‌هایی مشابه هستند که از تغییر الگوهای بارش، بهره‌برداری بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی، تغییرات اقلیمی و مدیریت نامناسب منابع آبی ناشی می‌شوند.

آلمان؛ منابع آبی فراوان اما زیر فشار

اگرچه آلمان به‌واسطه رودخانه‌هایی چون راین، البه و دانوب و بارندگی مناسب، کشوری پر آب تلقی می‌شود، اما واقعیت میدانی چیز دیگری را نشان می‌دهد. طبق گزارش مؤسسه تحقیقات اجتماعی بوم‌شناختی (ISOE)، بیش از نیمی از مناطق آلمان با تنش شدید منابع زیرزمینی روبه‌رو هستند. در ۲۰۱ منطقه از مجموع ۴۰۱ منطقه شهری و روستایی این کشور، برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی سریع‌تر از نرخ تغذیه طبیعی آن‌هاست. این وضعیت به‌ویژه در ایالت‌های شرقی و شمالی همچون براندنبورگ، به محدودیت‌های مصرف آب در کشاورزی و حتی مناطق شهری منجر شده است.

ایران در بحران آب تنها نیست

عوامل متعددی در این بحران نقش دارند؛ تغییرات اقلیمی موجب کاهش بارندگی و افزایش تبخیر شده‌اند، زیرساخت‌های قدیمی و نشتی‌دار، اتلاف آب را تشدید کرده‌اند و نبود سیاست‌های هماهنگ برای مدیریت منابع زیرزمینی، بهره‌برداری بی‌رویه را تسهیل کرده است. پژوهش‌های مؤسسه فناوری کارلسروهه نشان می‌دهد که در دهه‌های آینده، سطح آب زیرزمینی در بسیاری از مناطق آلمان به‌طور چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد، مگر آن‌که اصلاحات فوری در سیاست‌های آبی اعمال شود.

ایران در بحران آب تنها نیست

بنگلادش؛ باران‌های موسمی اما تشنگی در فصل خشک

بنگلادش از نظر اقلیمی کشوری پرباران است، اما این بارندگی‌ها به‌شدت فصلی هستند و در فصل‌های خشک، بسیاری از مناطق با کم‌آبی شدید روبه‌رو می‌شوند. در مناطق ساحلی و شهری همچون داکا، وابستگی شدید به منابع زیرزمینی موجب شده است که سطح آب به‌طور نگران‌کننده‌ای افت کند. طبق پیش‌بینی‌ها، تا سال ۲۰۳۰ سطح آب زیرزمینی در داکا ممکن است تا ۵.۱ متر کاهش پیدا کند که تهدیدی جدی برای پایداری منابع آبی و امنیت زیستی ساکنان محسوب می‌شود.

از سوی دیگر، آلودگی گسترده منابع زیرزمینی با آرسنیک، یکی از بحرانی‌ترین چالش‌های زیست‌محیطی این کشور است. این آلودگی که نخستین‌بار در دهه ۱۹۹۰ شناسایی شد، اکنون میلیون‌ها نفر را در معرض خطر قرار داده است. منشأ آرسنیک به‌طور عمده طبیعی است، اما بهره‌برداری بی‌رویه و نبود سیستم‌های تصفیه مؤثر، مشکل را تشدید کرده‌اند. دولت بنگلادش در سیاست‌های آبی خود بر استفاده ترکیبی از آب سطحی و زیرزمینی تأکید کرده، اما اجرای این سیاست‌ها با چالش‌های مالی، فنی و سازمانی روبه‌رو است.

ایران در بحران آب تنها نیست

پاکستان؛ امنیت شکننده رودخانه‌های بزرگ

پاکستان با دسترسی به رودخانه‌های بزرگ همچون ایندوس و منابع یخچالی هیمالیا، از نظر طبیعی ظرفیت بالایی برای تأمین آب دارد، اما این کشور با یکی از شدیدترین بحران‌های آبی آسیا روبه‌رو است. طبق گزارش دانشگاه پنجاب، رشد سریع جمعیت، شهرنشینی بی‌برنامه، زیرساخت‌های ناکارآمد و نبود ظرفیت ذخیره‌سازی، فشار بی‌سابقه‌ای بر منابع آبی وارد کرده‌اند. سامانه آبیاری حوضه ایندوس که ستون فقرات کشاورزی پاکستان است، به‌دلیل تغییرات اقلیمی و کاهش جریان‌های یخچالی، در سال‌های اخیر با اختلالات جدی روبه‌رو شده است.

افزون بر این، برداشت بی‌رویه از منابع زیرزمینی در شهرهایی همچون لاهور و کراچی، موجب افت شدید سطح آب و افزایش شوری خاک شده است. بحران فاضلاب نیز به امنیت آبی شهری ضربه زده است، چراکه بیش از ۶۰ درصد فاضلاب شهری بدون تصفیه وارد منابع آبی می‌شود. زیرساخت‌های جمع‌آوری و تصفیه فاضلاب در شهرهایی همچون کراچی، لاهور و فیصل‌آباد وجود ندارد یا به‌شدت ناکارآمد است.

سیل‌های ویرانگر سال ۲۰۲۲ که یک‌سوم کشور را زیر آب برد، نمونه‌ای از آسیب‌پذیری شدید پاکستان در برابر شوک‌های اقلیمی است. بدون اصلاحات سازمانی، تقویت نظارت و مشارکت محلی، چشم‌انداز آبی پاکستان به‌شدت نگران‌کننده باقی خواهد ماند.

ایران در بحران آب تنها نیست

نامیبیا؛ بهره‌برداری ناهماهنگ از سفره‌های مشترک

نامیبیا در جنوب آفریقا، کشوری خشک با منابع سطحی محدود است، اما در جنوب شرقی آن، سامانه آب زیرزمینی استامپریت قرار دارد که با بوتسوانا و آفریقای جنوبی مشترک است. این سفره، تنها منبع آب دائمی در منطقه خشک جنوب نامیبیا محسوب می‌شود و برای کشاورزی، دامداری و مصرف انسانی حیاتی است. با این حال، بهره‌برداری فزاینده برای معدن‌کاری و کشاورزی، بدون هماهنگی منطقه‌ای، خطر تخلیه و آلودگی این منبع را افزایش داده است.

دولت نامیبیا در سال ۲۰۲۴ دستور نمونه‌برداری گسترده از این سفره را صادر کرد تا اثرات احتمالی معدن‌کاری اورانیوم بر کیفیت آب بررسی شود، اما نبود چهارچوب حقوقی مشترک میان سه کشور بهره‌بردار، مدیریت این منبع را دشوار کرده و خطر تنش‌های منطقه‌ای را افزایش داده است. کارشناسان هشدار داده‌اند که بدون حکمرانی مشترک، تغییرات اقلیمی و بهره‌برداری بی‌رویه می‌توانند این سفره را در دهه آینده به نقطه بحرانی برسانند.

ایران در بحران آب تنها نیست

تغییرات الگوی بارندگی نیز به‌شدت بر منابع سطحی تأثیر گذاشته و وابستگی به منابع زیرزمینی را افزایش داده است. بارش سالانه در نامیبیا از صفر در سواحل غربی تا حدود ۷۰۰ میلی‌متر در شمال‌شرق متغیر است. بارندگی‌ها به‌صورت رگبارهای همرفتی در فصل بارانی (اکتبر تا آوریل) رخ می‌دهند، اما تغییرات اقلیمی موجب شده‌اند که این بارش‌ها هم از نظر زمان‌بندی و هم از نظر شدت، غیرقابل پیش‌بینی شوند و کشاورزان و جوامع محلی نتوانند به منابع سطحی همچون رودخانه‌ها و روان‌آب‌ها اتکا کنند.

میانگین تبخیر سالانه در نامیبیا از ۲۰۰۰ میلی‌متر در مناطق ساحلی تا بیش از ۳۴۰۰ میلی‌متر در جنوب‌شرق کشور می‌رسد که به‌مراتب بیشتر از میزان بارندگی است. این نسبت منفی میان بارش و تبخیر، شرایط اقلیمی کشور را از نیمه‌خشک به فوق‌خشک سوق داده و تغذیه طبیعی سفره‌های زیرزمینی را مختل کرده است. در چنین شرایطی، حتی منابع زیرزمینی همچون استامپریت که پیش‌تر پایدار تلقی می‌شدند، اکنون در معرض تخلیه سریع و آلودگی ناشی از فعالیت‌های انسانی قرار گرفته‌اند.

ایران در بحران آب تنها نیست

عراق؛ برداشت بی‌رویه و رودخانه‌های رو به زوال

عراق در در سال‌های اخیر که منابع سطحی به‌شدت کاهش یافته‌اند، با بحران برداشت بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی روبه‌رو شده است. رودخانه‌های دجله و فرات به‌دلیل سدسازی در کشورهای بالادست و تغییرات اقلیمی، با کاهش شدید جریان روبه‌رو شده‌اند و عراق برای تأمین آب کشاورزی و شهری، به منابع زیرزمینی روی آورده است. این وابستگی فزاینده موجب شده است که در مناطقی همچون استان‌های جنوبی و مرکزی، سطح آب زیرزمینی به‌طور نگران‌کننده‌ای افت کند. در سال ۲۰۲۳، برداشت گسترده از سفره‌های زیرزمینی نقش کلیدی در دستیابی به رکورد برداشت گندم در این کشور داشت، اما کارشناسان هشدار داده‌اند که این موفقیت کوتاه‌مدت می‌تواند به تخلیه منابع و بحران بلندمدت منجر شود.

مشکل اصلی در عراق، نبود داده‌های دقیق و سیستم‌های نظارتی برای پایش منابع زیرزمینی است. بسیاری از چاه‌ها بدون مجوز و بدون کنترل برداشت می‌شوند و در نبود سیاست‌های بازدارنده، کشاورزان و صنایع به بهره‌برداری بی‌رویه ادامه می‌دهند. افزون بر این، تغییرات الگوی بارندگی و افزایش دما، تغذیه طبیعی سفره‌ها را مختل کرده‌اند. کارشناسان هشدار می‌دهند که اگر عراق نتواند حکمرانی منابع زیرزمینی را اصلاح کند، بحران آب در این کشور از مرحله تنش به مرحله فروپاشی خواهد رسید.

ایران در بحران آب تنها نیست

ایتالیا؛ بحران خاموش در شمال پرآب

با وجود رودخانه‌هایی همچون پو و دریاچه‌های بزرگ در شمال ایتالیا، این کشور در سال‌های اخیر با بحران جدی کاهش منابع آب زیرزمینی روبه‌رو شده است. در مناطق صنعتی و کشاورزی شمالی به‌ویژه در دره پو، سطح آب زیرزمینی به‌طور مداوم در حال کاهش است. داده‌های سازمان محیط‌زیست ایتالیا نشان می‌دهد که در بعضی مناطق، سطح آب زیرزمینی تا ۱۰ متر افت کرده و این کاهش با خشکسالی‌های مکرر و افزایش دمای هوا تشدید شده است.

یکی از دلایل اصلی این بحران، وابستگی شدید کشاورزی صنعتی به منابع زیرزمینی است. دره پو که حدود ۳۰ درصد از تولید کشاورزی ایتالیا را تأمین می‌کند، به‌طور گسترده از چاه‌های عمیق برای آبیاری استفاده می‌کند. هم‌زمان، توسعه شهری بی‌رویه و افزایش مصرف خانگی، فشار مضاعفی بر منابع وارد کرده است. در بسیاری از مناطق، سیستم‌های آبیاری ناکارآمد و نشت‌دار، موجب اتلاف گسترده آب شده‌اند.

ایران در بحران آب تنها نیست

پیامدهای این بحران فراتر از کشاورزی است؛ نشست زمین در شهرهایی همچون بولونیا و پارما که ناشی از افت سطح آب زیرزمینی است، به زیرساخت‌های شهری آسیب زده است، همچنین کاهش جریان رودخانه‌ها و دریاچه‌ها، اکوسیستم‌های محلی را تهدید کرده و کیفیت آب را کاهش داده است. کارشناسان هشدار می‌دهند که بدون اصلاح سیاست‌های آبی و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های بهره‌وری، شمال ایتالیا ممکن است در دهه آینده با کم‌آبی ساختاری روبه‌رو شود.

ایران در بحران آب تنها نیست

آریزونا؛ کشاورزی در دل بیابان با هزینه منابع زیرزمینی

ایالت آریزونای آمریکا با اقلیم خشک و بیابانی، سال‌هاست که برای تأمین آب مورد نیاز کشاورزی و شهرنشینی، به منابع زیرزمینی متکی است. سفره‌های آب زیرزمینی در مناطقی همچون فینیکس و توسان، به‌طور مداوم در حال افت هستند. طبق گزارش اداره زمین‌شناسی ایالات متحده، در بعضی مناطق آریزونا، سطح آب زیرزمینی تا ۶۰ متر کاهش پیدا کرده است که نشان‌دهنده برداشت بی‌رویه و تغذیه‌نشدن طبیعی سفره‌هاست.

علت اصلی این بحران، توسعه بی‌رویه کشاورزی در مناطقی است که برای این کار مناسب نیستند. مزارع بزرگ بادام، یونجه و پنبه، که نیاز آبی بالایی دارند، در دل بیابان‌های آریزونا توسعه یافته‌اند و برای تأمین آب، چاه‌های عمیق با پمپ‌های پرقدرت حفر شده است. نبود قوانین سخت‌گیرانه برای کنترل برداشت آب زیرزمینی در مناطق روستایی، موجب شده است که بسیاری از چاه‌ها بدون نظارت فعال باشند.

ایران در بحران آب تنها نیست

پیامدهای این وضعیت بسیار گسترده است؛ در بعضی مناطق، نشست زمین به‌دلیل افت شدید سطح آب، به زیرساخت‌های جاده‌ای و خطوط لوله آسیب زده است، همچنین رقابت بر سر منابع آب میان کشاورزان، شهرها و بومیان منطقه، تنش‌های اجتماعی و سیاسی ایجاد کرده است. در سال‌های اخیر، بعضی مناطق مجبور به محدود کردن صدور مجوز ساخت‌وساز شده‌اند، چرا که تأمین آب برای پروژه‌های جدید ممکن نیست. آریزونا اکنون در نقطه‌ای قرار دارد که بدون اصلاح فوری سیاست‌های آبی، توسعه اقتصادی و زیست‌پذیری آن در معرض تهدید جدی قرار گرفته است.

ایران در بحران آب تنها نیست

این نمونه‌ها نشان می‌دهند که حتی کشورهایی با منابع آبی فراوان، در صورت مدیریت نادرست، می‌توانند به‌سرعت وارد چرخه بحران شوند. آن‌چه بحران آب را جهانی کرده، نه‌تنها کاهش منابع، بلکه ناتوانی در تطبیق با تغییرات اقلیمی، ضعف در حکمرانی و بهره‌برداری ناپایدار است. ایران در این مسیر تنها نیست و همین واقعیت می‌تواند زمینه‌ای برای یادگیری، همکاری منطقه‌ای و اصلاح سیاست‌های آبی باشد.

پیشنهادی باخبر