همایشهای چندمیلیاردی در اوج بحران معیشتی؛ چه کسی پاسخگوست؟
در وضعیتی که تورم دوباره به سقفهای فراموششده نزدیک میشود، قیمتها هر هفته از مردم جلو میزنند و سفره خانوار کوچکتر از هر زمان دیگری است، حداقل انتظار افکار عمومی از دولت این است که پیش از هر اقدام دیگری، جلوی برخی ریختوپاشهای چند میلیاردی با برچسب «همایش»، «سمینار»، «کنفرانس سالانه» و عناوین مشابه را بگیرد؛ ریختوپاشهایی که سالهاست در تمام حوزهها تکرار میشوند: اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی ورزشی؛ و هیچگاه هم کسی پاسخ نداده که این خرجها دقیقاً چه نسبتی با زندگی واقعی مردم دارند و این همه همایش و سمینار چه خاصیتی تاکنون برای رفع معضلات کشور داشته است.
در همین چارچوب، انتقادات جدی مطرح است و افکار عمومی میپرسد چرا در شرایطی که کوچک شدن سفره خانوار به یک واقعیت تلخ تبدیل شده و دولت از کمبود منابع برای حمایت از مردم سخن میگوید، همچنان شاهد برگزاری برخی همایشهای پرهزینه ولی بی حاصل در حوزههای مختلف هستیم؛ از اقتصاد و سیاست گرفته تا فرهنگ، ورزش و علوم اجتماعی.
نمونه روشن این وضعیت، «همایش بیمه و توسعه» است که سال گذشته با حضور رئیسجمهور برگزار شد. با وجود سخنان انتقادی ایشان در همان همایش، هیچ گزارش یا خروجی مشخصی از عملکرد این رویداد منتشر نشد و حتی یک مورد از انتقادهای مطرحشده پاسخ نگرفت. نتیجه، مانند سالهای گذشته، محدود شد به چند سخنرانی تکراری، چند عکس یادگاری و تقدیرنامههایی که معمولاً هم هزینه بر است و هم بیاثر.
ماجرا فقط بیمه نیست. در هفتههای پیش رو، دوباره قرار است «همایش بانکداری الکترونیک» برگزار شود؛ در حالی که مردم درگیر بالا رفتن قیمت نان، اجارهخانه و درمان هستند، «همایش بانکداری الکترونیک» امسال در سکوت کامل کارشناسی، روی میز هزینهای نشسته که بنا بر اسناد موجود «دهها میلیارد تومان» است؛ رقمی که نه نسبتش با زندگی واقعی مردم روشن است و نه هیچ توضیحی درباره ضرورتش داده شده. پرسش افکار عمومی ساده است: چرا باید در سال کمبود منابع، از بودجه عمومی چنین هزینهای صرف یک رویداد تکراری شود؟
این سؤال روی میز دولت است: چطور ممکن است برای یک همایش غیرحیاتی، چند ده میلیارد تومان در شرایط تنگنای معیشتی مردم هزینه شود، اما برای کوچکترین حمایت معیشتی، بحث از کمبود منابع و لزوم بررسی چندماهه مطرح میشود؟ چرا باید بودجهای که میتواند خرج بیمه درمان، مسکن یا حمایت از اقشار آسیبپذیر شود، به جیب کسانی برود که سالها از عنوان «همایش» برای گردش مالی خودشان استفاده کردهاند؟
در نقطهای که دولت مدعی آغاز دوره شفافیت و مقابله با هزینههای زائد است، افکار عمومی انتظار دارد پیش از هر چیز پاسخ دهد این همایشها دقیقاً چه آوردهای برای مردم دارند که ارزش «دهها میلیارد تومان» هزینه از بیتالمال را داشته باشد؟ و مهمتر اینکه چرا هیچ نهاد نظارتی تاکنون درباره این سازوکارهای بیصدا توضیح نداده است؟
اگر اصلاح قرار است از جایی آغاز شود، همینجاست؛ از بستن این شبکههای پرهزینه که سالها زیر سایه عنوان «همایش» از بودجه عمومی ارتزاق کردهاند، بیآنکه خروجیای به زندگی مردم اضافه کنند.
این داستانِ آشناست؛ داستانی که سالهاست در همه حوزهها تکرار میشود. همایشهای پرخرج، فاصلههای عمیق میان حرفهای روی سن و واقعیت جامعه، قراردادهای بیصدا، هزینههایی که کسی پاسخشان را نمیدهد، و نتیجهای که روی زندگی مردم صفر است.
مردم امروز بیش از هر زمان دیگری حق دارند بپرسند وقتی حقوقشان کفاف نصف ماه را هم نمیدهد، دولت چرا باید برای یک همایش تکراری و معمولا بی نتیجه و کم حاصل، خرجی چند ده میلیاردی بکند؛ آن هم در حالی که کوچکترین اقدام معیشتی یا حمایتی نیازمند بررسیهای چندماهه و جلسات متعدد عنوان میشود.
مردم منتظر یک تغییر واقعی هستند؛ تغییری که از همینجا شروع میشود: از بستن شیر خرجهای غیرضروری، از حذف همایشهای بیدستاورد، از ایستادن مقابل شبکههای سودآور و غیرشفاف که سالهاست از عنوان «برگزاری همایش» برای انتقال منافع استفاده میکنند. انتظار مردم این است که دولت این چرخه را متوقف کند؛ چون ادامهاش دیگر نه فقط اسراف، بلکه نوعی بیاعتنایی به وضعیت سخت معیشتی مردم است.
پیشنهادی باخبر
تبلیغات


