به گزارش خبرآنلاین روزنامه خراسان نوشت: این حمایتها، که نقش کلیدی در پیروزی پزشکیان داشت، حالا جای خود را به انتقادهای تند داده است.
کواکبیان، دبیرکل حزب مردمسالاری، در اظهاراتی صریح گفته: "هیچکسی نمیتواند بگوید که دولت چهاردهم اصلاحطلب است" و تأکید کرده که "یک وزیر نیست که صراحتاً بگوید اصلاحطلب است".
این سخنان، که با اشاره به عدم سهمخواهی واقعی و تفسیر نادرست از مفهوم "وفاق" همراه است، نشاندهنده شکافی عمیق میان انتظارات اصلاحطلبان و واقعیتهای دولت جدید است.
از سوی دیگر، آذر منصوری که سه سال است بر کرسی ریاست جبهه اصلاحات به صورت غیر قانونی تکیه زده است حالا با لحنی که بوی عبور از پزشکیان میدهد، اظهار داشته: «از نگاه مردم، عملا چیزی به نام دولت دیگر نداریم، دولتی که نتواند فیلترینگ را برطرف کند یا در سیاست خارجی عاملیت داشته باشد.» این انتقادها که به ناتوانی دولت در حل مسائل کلیدی اشاره دارد، یادآور الگویی قدیمی است که در دوران حسن روحانی نیز تکرار شد. این چرخه، که از حمایت پرشور به انکار تدریجی میرسد، سؤالاتی جدی درباره تعهد حزبی و مسئولیتپذیری مطرح میکند.
عقب نشینی اصلاحات در بزنگاه ها
این رویکرد، که آن را باید عجیب و کودکانه آن را توصیف کرد، فراتر از یک تاکتیک انتخاباتی است و به نوعی استراتژی بقا در فضای سیاسی محدود ایران تبدیل شده. اصلاحطلبان، برای حفظ پایگاه اجتماعی خود، در ایام انتخابات به کاندیداهای نزدیک به خود میپیوندند و با شعارهای جذاب، رأیدهندگان را بسیج میکنند. اما وقتی دولت تشکیل میشود و چالشهای اجرایی آشکار میگردد، فاصلهگیری آغاز میشود.
این روش، که خارج از چارچوب روشنفکرانه کار حزبی است، نه تنها اعتماد عمومی را خدشهدار میکند، بلکه جریان اصلاحطلبی را در معرض اتهام فرصتطلبی قرار میدهد. کواکبیان در سخنان اخیرش، ضمن تأیید صداقت پزشکیان، میگوید: "مردم انتظار بیشتری دارند"، اما این انتظارها را بدون اشاره به نقش حمایتی خود مطرح میکند. آیا این انکارها، پوششی برای عدم موفقیت در تأثیرگذاری بر دولت نیست؟
در مقایسه با مدلهای حزبی در دموکراسیهای پیشرفته، جایی که احزاب مسئولیت کامل عملکرد دولتهای مورد حمایتشان را میپذیرند، رویکرد اصلاحطلبان ایرانی بیشتر به یک بازی تاکتیکی شبیه است. در اروپا یا آمریکا، احزاب پس از پیروزی، با پذیرش نقدها، به اصلاح مسیر میپردازند، نه این که کاندیدای خود را "بالاجبار" توصیف کنند. در ایران، این الگو نه تنها به جریان اصلاحطلبی آسیب میزند، بلکه کل نظام سیاسی را از عمقبخشی به احزاب محروم میکند. وقتی قافیه به تنگ میآید، اصلاحطلبان به جای ایستادگی، عقبنشینی میکنند و این، تصویری کودکانه از سیاست ارائه میدهد.
17302