به گزارش خبرگزاری ایمنا، «کشتی پهلو گرفته» نوشته سید مهدی شجاعی و منتشرشده از انتشارات نیستان، یکی از تأثیرگذارترین آثار آئینی در ادبیات معاصر ایران است؛ کتابی که در آن زبان روایی، تاریخ و عاطفه بهگونهای هماهنگ کنار هم مینشینند تا چهرهای انسانی، باشکوه و اندوهبار از حضرت زهرا (س) ترسیم کنند.
یکی از ویژگیهای مهم «کشتی پهلو گرفته» این است که از همان آغاز، مخاطب را در دل فضا قرار میدهد. شجاعی در این کتاب ساختار کلاسیک رمان یا داستان را دنبال نمیکند؛ او جهان را با «حالوهوا» شروع میکند، نه با حادثه. در همان جملاتی که در اینترنت منتشر شده، توصیف آغازین چنین است:
«آسمان مدینه در سوگ پیامبر (ص) ماتمزده بود و بادها، بیقرار و غمگین، بر دیوارهای شهر میوزیدند.»
این جمله در واقع کلید ورود به جهان کتاب است؛ جهانی پرغبار، آشفته و رنجآلود. شجاعی از همان ابتدا روشن میکند که در این روایت، مدینه تنها یک شهر نیست؛ یک شخصیت است. شهری که درد را حس میکند، خم میشود، نفسش میگیرد، و گویی تمام عناصرش در غمی مشترک شریکاند.
همین جنس نگاه، نشان میدهد که شجاعی میخواهد روایت را در سطح «فضای روانی و تاریخی» بازسازی کند. او تاریخ را نه مانند یک پژوهشگر، بلکه مانند یک «سوگوار آگاه» روایت میکند؛ کسی که درد را هم میفهمد، هم میبیند، هم توصیف میکند.
در بخشهای مختلف کتاب، نویسنده تلاش میکند حضرت زهرا (س) را بیش از یک اسطوره دور، در قامت انسانی بسیار نزدیک بازنمایی کند؛ انسانی که در میان رنجهای سنگین، همچنان از وقار، استقامت و ایمان فاصله نمیگیرد. یکی از جملات منتشرشده از کتاب، لحظهای از واپسین ساعات زندگی ایشان را چنین ثبت میکند:
«فاطمه، در میان گریهها و زمزمههای آخر، نگاهش را از زمین گرفت و به آسمان دوخت.»
در اغلب بخشهای کتاب همین شیوه دیده میشود: گفتوگوها کم، توصیفها موجدار، و تصاویر پررنگاند؛ بهگونهای که خواننده فقط شاهد یک واقعه نیست؛ بلکه همراه یک شخصیت میشود. این همراهی، «کشتی پهلو گرفته» را به متنی عمیق و احساسی اما کنترلشده تبدیل کرده است.

روایت رنج؛ حرکت آهسته از کوچه تا بستر بیماری
یکی از امتیازات کتاب، نحوه حرکت روایت است. شجاعی عجله ندارد؛ او رنج را به شکل ناگهانی و تلخ نشان نمیدهد و مانند سایهای خزنده که از کوچه به خانه، و از خانه به بستر بیماری میرسد، روایت میکند.
این آهستگی نوعی احترام است؛ گویی نویسنده میخواهد خواننده با تأمل پیش برود، نه با شتاب.
در بخشهای مختلف، وقایع فاطمیه از زاویه دیدی روایت میشود که بیشتر از آنکه شاهد باشد، سوگوار است. از همین رو، تصویرها غالباً نرم، موجدار و احساسیاند. نویسنده تلاش میکند بهجای شرح مستقیم رخدادها، احساس محیط پیرامون را بازسازی کند. این همذاتپنداری ظریف، کتاب را از یک روایت تاریخی به یک تجربه عاطفی مشترک تبدیل میکند.
شجاعی در «کشتی پهلو گرفته»، امام علی (ع) را از طریق «سکوت» توصیف میکند. به جای آنکه کلماتش را نقل کند، فقدان کلام او را برجسته میسازد. همین سکوت، پرگوییِ شخصیت است؛ سکوتی سنگین، پر از اندوه، پر از مسئولیت، و پر از تصویر. یکی از جملههای مشهور کتاب اشارهای دقیق به همین تصویر دارد:
«علی (ع) قامت خمیدهاش را میان در و دیوار، در غربتی بیانتها پنهان کرده بود.»
این جمله یکی از کلیدیترین و احساسیترین تصویرهای کتاب است. نویسنده در این جمله هیچچیز را توضیح نمیدهد؛ تنها تصویر میدهد. و همین تصویر کافیست تا خواننده وزن رنج را حس کند.
سبک نگارش؛ مرثیهای در قالب نثر
نثر شجاعی در این اثر یکی از عناصر بنیادین آن است. این سبک با ویژگیهای زیر شناخته میشود: جملات کوتاه و موسیقایی؛ هر جمله مثل ضرباهنگ یک مرثیه است؛ دقیق، آهنگین و حسابشده. تصویرسازی موجدار؛ عاطفه از طریق «تصویر» منتقل میشود، نه از طریق شعار یا داد و فریاد. توازن میان شعر و روایت؛ متن گاه شاعرانه میشود، اما هرگز از روایت جدا نمیافتد. کنترل دقیق احساس؛ هرچقدر موضوع کتاب احساسی است، نویسنده از اغراق دوری میکند.
به همین دلیل است که «کشتی پهلو گرفته» حتی برای کسانی که بهطور معمول کتابهای آئینی نمیخوانند، جذاب و اثرگذار است. این کتاب بیشتر از آنکه یک متن مذهبی باشد، یک اثر ادبی است که بر یک واقعه تاریخی استوار شده.
علت ماندگاری کتاب؛ پیوند تاریخ، انسان و ادبیات
«کشتی پهلو گرفته» سالها است که خوانده میشود، دوباره چاپ میشود و در محافل آئینی و ادبی دربارهاش صحبت میشود. این ماندگاری چند دلیل مشخص دارد: روایت انسانی از یک شخصیت قدسی در این کتاب، یکی از دلایل ارزشمند این کتاب است؛ به طوری که شخصیت حضرت فاطمه (س) را آنقدر نزدیک نشان میدهد که خواننده درباره ایشان فقط به شناخت نمیرسد و گویی ایشان را میبیند، همچنین پیوند دقیق با تاریخ بدون و استفاده به جا و مناسب از ادبیات موجب علاقه کتاب دوستان به خواندن این کتاب شده است؛ در واقع شجاعی در این کتاب تاریخ را تحریف نمیکند و در عین حال آن را خشک و بیروح ارائه نمیدهد. نثر قابلنقل و ماندگار از دیگر ویژگیهای مثبت این کتاب است چرا که بسیاری از جملات کتاب، مانند مرثیه یا دعا در حافظه میمانند.


