«جامجم» از دلایل حملات مداوم رژیمصهیونیستی به خاک لبنان گزارش میدهد
عملیات چند لایه تلآویو

در آستانه عید قربان، حملات پهپادی رژیمصهیونیستی حومه جنوبی بیروت را هدف قرار دادند. این تهاجم حدود یک ساعت پس از آن صورت گرفت که ارتش تلآویو دستور تخلیه اجباری مناطقی را صادر کرد که به ادعای خود، محل تأسیسات زیرزمینی حزبالله لبنان برای تولید پهپاد است.
به نقل از الجزیره، این یورش هوایی، چهارمین بمباران بیروت توسط نظامیان اسرائیلی از زمان اجرای آتشبس با حزبالله در نوامبر۲۰۲۴(دی/ آذر گذشته) بهشمارمیرود. تلآویو همچنین عملیات ترور هدفمند رهبران مقاومت لبنان را در دستورکار قرار داده و حملات مستمری را به مواضع حزبالله در جنوب کشور پیریزی کرده است. درهمین راستا، نیروهای نظامی اسرائیل اعلام کردند که «مواضع واحد۱۲۷حزبالله» را درحومه جنوبی بیروت، منطقه ضاحیه نیز مورد یورش قرار دادهاند. باتوجه به الگوی تکرارشونده این حوادث، حملات اسرائیل را بایستی در یک چارچوب منسجم مورد بررسی قرار داد که هدف غایی آن، تحدید جایگاه سیاسی و نظامی حزبالله است. البته حملات گاه و بیگاه نظامی تلآویو با همکاری مهرههای سیاسی در پایتخت حمایت میشود.
استراتژی دوگانه اسرائیل ضدمقاومت
در تصویری کلانتر، اقدامات رهبران تلآویو در خاک لبنان دوبعد سیاسی وامنیتی دارد؛ دربعد سیاسی،اسرائیل با استراتژی «چماق و هویج»، احزاب مخالف حزبالله را برای اعمال فشار بر این جنبش بسیج و در همین راستا، کاخسفید با اعزام نماینده ویژه خود، مورگان اورتگاس، به بیروت ــ بهعنوان حامی منافع تلآویو ارائه کمکهای مالی به دولت جوزف عون را مشروط به محدودسازی جایگاه پارلمانی و عمومی حزبالله و جنبش امل کرده است. در نگاه نظامی نیز ارتش اسرائیل با حملات نظامی بهوسیله جنگندهها و پهپادهای تهاجمی بهدنبال ممانعت از احیای ظرفیتهای رزمی مقاومت لبنان بهویژه در حوزه موشکهای دوربرد، همچنین پهپادهای انتحاری است که بازدارندگی این رژیم را به خطر میاندازد. بنابراین استراتژی تلآویو در برابر حزبالله را میتوان با عنوان «استراتژی دوگانه» توصیف کرد که یک سوی آن فشار سیاسی و سوی دیگر آن فشار نظامی است و توسط رهبران صهیونیستی بهکار گرفته میشود.
اهمیت جنگ نرم
حملات پهپادی اسرائیل علاوهبر مراکز احتمالی مرتبط با توان رزمی هوایی حزبالله، یکی از مراکز واحد ۱۲۷ این جنبش را نیز هدف حمله قرار داده است. واحد ۱۲۷ یکی از یگانهای تخصصی حزبالله لبنان بوده که عمدتا بر جنگ الکترونیک، عملیات سایبری و جنگ روانی متمرکز است.این واحد زیرمجموعه ساختار امنیتی و نظامی حزبالله محسوب میشود و نقش مهمی در مقابله با نفوذ اطلاعاتی دشمن، عملیات ضدجاسوسی و جنگ رسانهای ایفا میکند. در نتیجه حساسیت سران تلآویو به مهار این یگان ویژه را بایستی در اهمیت جنگ نرم در قلوب لبنانیها معنا کرد.
استراتژیستهای اسرائیلی بعد از بنبست
درمیدان جنگ متقارن مقابل جنبش حزبالله درسالهای۲۰۰۰ و ۲۰۰۶،بحث عملیات روانیعلیه مقاومت رابرندهتر ازعملیات مستقیم نظامی ارزیابی کرده و با حمایت از چهرههای نزدیک به خود درانتخابات اخیر شهرداریهای لبنان تحت شعار «بازسازی بدون حزبالله» بهدنبال تضعیف مشروعیت مقاومت بودند. طبیعتا در این مسیر، تخریب مراکز قدرت واحد ۱۲۷ حزبالله نقش تعیینکنندگی در برتری نرم خواهد داشت.
نقاط قوت حزبالله
باوجود پیگیری همهجانبه پروژه تضعیف مقاومت در بیروت، جنبش حزبالله دارای خصیصههای قابلتوجهی است که ظرفیت تخریب برنامههای تلآویو را داراست.
اولا، برخلاف تبلیغات کابینه جنگ اسرائیل، حزبالله صرفا یک گروه شبهنظامی وابسته به تهران نیست؛ بلکه از دهه ۱۹۸۰ جنبشی ضداشغالگری کشور با سبغه شیعی/ملی محسوب میشود. دوما با توجه به فقدان دولت متمرکز و کارآمد در لبنان بهدلیل سیستم طایفهگرای حاکم (رئیسجمهور مارونی، نخستوزیر سنی و سخنگوی مجلس شیعه)، حزبالله با عهدهگیری مسئولیتهای عمومی از جمله خدمات بهداشتی، آموزشی و معیشتی حتی در میان اقشار غیرشیعی، به محبوبیت قابلتوجهی دست یافته است. در واقع تا زمانی که ساختار سیاسی لبنان اصلاح، بحرانهای اقتصادی مهار و فساد سیستماتیک ریشهکن نشود، جایگزینی نقش حزبالله در صحنه اجتماعی-سیاسی لبنان کاری دشوار و تقریبا غیرممکن به نظر میرسد.
تفرقهاندازی، سیاست محبوب اسرائیل
همزمان با تلاش برای دیگریسازی علیه جنبش حزبالله در لبنان توسط عوامل اسرائیل، مشابه چنین سیاستی در گذرگاه رفح نیز در دست اجراست. رژیمصهیونیستی متهم به ارائه تسلیحات گروه جنایتکار مزدوری شده که اعضای آن ظاهرا کمکهای انساندوستانه را در غزه غارت کردهاند؛ اقدامی که به نظر میرسد با هدف مقابله با حماس انجام شده است.
تصاویر ماهوارهای و ویدئوهایی که روزنامه عبریزبان هاآرتص روز پنجشنبه صحت آنها را تأیید کرده، نشان میدهد که یک گروه شبهنظامی جدید حضور خود را در جنوب باریکه غزه گسترش داده و در منطقهای فعالیت میکند که تحت کنترل مستقیم ارتش اسرائیل است. این گروه که همچنین به ارتباط با گروههای تفکیری متهم شده، توسط فردی به نام یاسر ابو شباب رهبری میشود؛ او از اهالی رفح و از خانوادهای بدوی است که در محله خود بهدلیل دست داشتن در فعالیتهای جنایی و غارت کمکهای انساندوستانه شناخته میشود.
استراتژی دوگانه اسرائیل ضدمقاومت
در تصویری کلانتر، اقدامات رهبران تلآویو در خاک لبنان دوبعد سیاسی وامنیتی دارد؛ دربعد سیاسی،اسرائیل با استراتژی «چماق و هویج»، احزاب مخالف حزبالله را برای اعمال فشار بر این جنبش بسیج و در همین راستا، کاخسفید با اعزام نماینده ویژه خود، مورگان اورتگاس، به بیروت ــ بهعنوان حامی منافع تلآویو ارائه کمکهای مالی به دولت جوزف عون را مشروط به محدودسازی جایگاه پارلمانی و عمومی حزبالله و جنبش امل کرده است. در نگاه نظامی نیز ارتش اسرائیل با حملات نظامی بهوسیله جنگندهها و پهپادهای تهاجمی بهدنبال ممانعت از احیای ظرفیتهای رزمی مقاومت لبنان بهویژه در حوزه موشکهای دوربرد، همچنین پهپادهای انتحاری است که بازدارندگی این رژیم را به خطر میاندازد. بنابراین استراتژی تلآویو در برابر حزبالله را میتوان با عنوان «استراتژی دوگانه» توصیف کرد که یک سوی آن فشار سیاسی و سوی دیگر آن فشار نظامی است و توسط رهبران صهیونیستی بهکار گرفته میشود.
اهمیت جنگ نرم
حملات پهپادی اسرائیل علاوهبر مراکز احتمالی مرتبط با توان رزمی هوایی حزبالله، یکی از مراکز واحد ۱۲۷ این جنبش را نیز هدف حمله قرار داده است. واحد ۱۲۷ یکی از یگانهای تخصصی حزبالله لبنان بوده که عمدتا بر جنگ الکترونیک، عملیات سایبری و جنگ روانی متمرکز است.این واحد زیرمجموعه ساختار امنیتی و نظامی حزبالله محسوب میشود و نقش مهمی در مقابله با نفوذ اطلاعاتی دشمن، عملیات ضدجاسوسی و جنگ رسانهای ایفا میکند. در نتیجه حساسیت سران تلآویو به مهار این یگان ویژه را بایستی در اهمیت جنگ نرم در قلوب لبنانیها معنا کرد.
استراتژیستهای اسرائیلی بعد از بنبست
درمیدان جنگ متقارن مقابل جنبش حزبالله درسالهای۲۰۰۰ و ۲۰۰۶،بحث عملیات روانیعلیه مقاومت رابرندهتر ازعملیات مستقیم نظامی ارزیابی کرده و با حمایت از چهرههای نزدیک به خود درانتخابات اخیر شهرداریهای لبنان تحت شعار «بازسازی بدون حزبالله» بهدنبال تضعیف مشروعیت مقاومت بودند. طبیعتا در این مسیر، تخریب مراکز قدرت واحد ۱۲۷ حزبالله نقش تعیینکنندگی در برتری نرم خواهد داشت.
نقاط قوت حزبالله
باوجود پیگیری همهجانبه پروژه تضعیف مقاومت در بیروت، جنبش حزبالله دارای خصیصههای قابلتوجهی است که ظرفیت تخریب برنامههای تلآویو را داراست.
اولا، برخلاف تبلیغات کابینه جنگ اسرائیل، حزبالله صرفا یک گروه شبهنظامی وابسته به تهران نیست؛ بلکه از دهه ۱۹۸۰ جنبشی ضداشغالگری کشور با سبغه شیعی/ملی محسوب میشود. دوما با توجه به فقدان دولت متمرکز و کارآمد در لبنان بهدلیل سیستم طایفهگرای حاکم (رئیسجمهور مارونی، نخستوزیر سنی و سخنگوی مجلس شیعه)، حزبالله با عهدهگیری مسئولیتهای عمومی از جمله خدمات بهداشتی، آموزشی و معیشتی حتی در میان اقشار غیرشیعی، به محبوبیت قابلتوجهی دست یافته است. در واقع تا زمانی که ساختار سیاسی لبنان اصلاح، بحرانهای اقتصادی مهار و فساد سیستماتیک ریشهکن نشود، جایگزینی نقش حزبالله در صحنه اجتماعی-سیاسی لبنان کاری دشوار و تقریبا غیرممکن به نظر میرسد.
تفرقهاندازی، سیاست محبوب اسرائیل
همزمان با تلاش برای دیگریسازی علیه جنبش حزبالله در لبنان توسط عوامل اسرائیل، مشابه چنین سیاستی در گذرگاه رفح نیز در دست اجراست. رژیمصهیونیستی متهم به ارائه تسلیحات گروه جنایتکار مزدوری شده که اعضای آن ظاهرا کمکهای انساندوستانه را در غزه غارت کردهاند؛ اقدامی که به نظر میرسد با هدف مقابله با حماس انجام شده است.
تصاویر ماهوارهای و ویدئوهایی که روزنامه عبریزبان هاآرتص روز پنجشنبه صحت آنها را تأیید کرده، نشان میدهد که یک گروه شبهنظامی جدید حضور خود را در جنوب باریکه غزه گسترش داده و در منطقهای فعالیت میکند که تحت کنترل مستقیم ارتش اسرائیل است. این گروه که همچنین به ارتباط با گروههای تفکیری متهم شده، توسط فردی به نام یاسر ابو شباب رهبری میشود؛ او از اهالی رفح و از خانوادهای بدوی است که در محله خود بهدلیل دست داشتن در فعالیتهای جنایی و غارت کمکهای انساندوستانه شناخته میشود.
پیشنهادی باخبر
تبلیغات