سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
معاون اول رئیسجمهور در دولت روحانی، در ادبیاتی کنایهآمیز گفته است که ناترازیهای اخیر به دلیل تحریمها بوده است، جهانگیری به روزنامه سازندگی گفته است:
14 یا 15 سال است که گرفتار تحریمهای مختلف هستیم که همه زندگی مردم ایران را تحتتاثیر قرار داده است. ما نمیتوانیم بگوییم که چون مقاومت میکنیم، این شرایط میتواند ادامه پیدا کند، نتیجه این شرایط همین قطعی برق میشود. شرایط فعلی در برق و گاز و ناترازیهای انرژی یکی از تبعات و دستاوردهای این تحریم است. به مردم ایران ظلم کردند. ما به عنوان مسئولین کشور نباید خواب راحت داشته باشیم، وقتی میبینیم که تحریم جلوی مردم است. باید از تمام ابزارهای قدرت استفاده میشد و با نهایت عزت میرفتند مذاکره میکردند و معضل تحریمها را حل میکردند.
معاون روحانی در ادامه گفته است:
اگر ما مشکلات را حل نکنیم و فکر کنیم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، درست نیست. بله، ممکن است در زندگیهای ما هیچ اتفاقی نیفتد اما تحریم کشوری را ضعیف میکند و از صحنه سیاست بینالملل کمرنگ میکند و قدرتش را از بین میبرد.تمام برنامههای توسعه با وجود تحریم شوخی است اما مخالفان روحانی در آن دوران و هماکنون که مشخصاً افرادی چون سعید جلیلی جلوهگری میکنند، بدون آنکه سابقه اجرایی موثری داشته باشند، تخیلات خود را به واقعیت گره میزنند و کشور را به دامن «آرمانگراییهای کاذب» میاندازند.
اظهارات از موضع بالای آقای جهانگیری در حالی است که دولت متبوع وی، سرآمد بسیاری از غافلگیریها و بیخبریها و سوءتدبیرها محسوب میشود و شخص او معاون اول رئیسجمهور در دولتی بود که هم کلاه برجام سرش رفت، هم قبول کرد کلاه توافق آب و هوائی پاریس را سرش بگذارند و به کاهش مصرف سوخت فسیلی و در نتیجه توقف روند توسعه نیروگاهها تن داد، هم وزیر نیروی آن ادعا کرد به خاطر ۲۰۰ مگاوات برق زیر بار مافیای نیروگاهسازی نمیرود، هم دو برابر شدن تحریمها را به جان خرید و هم کشور را گرفتار خسارتهای جاری برجام (مثل مکانیسم ماشه و...) کرد، هم بدترین رکورد تورم را به ثبت رساند و هم دولت را با خزانه خالی تحویل شهید رئیسی داد و اعضای آن در اولین جلسه با آقای رئیسی گفتند دولت پولی ندارد تا حقوق مرداد ۱۴۰۰ کارمندان خود را بپردازد.
وابسته کردن کشور به دو قطبی تحریم از سوی اطرافیان روحانی در حالی مطرح میشود که آمارهای استخراجی از همان دولت نشان از ناکارآمدی عمیق دارد:
بر اساس گزارش مرکز آمار، شاخصهای توزیع درآمد در دولت روحانی به بدترین وضعیت خود رسیده و فقرا فقیرتر و مرفهان پولدارتر شدند.
شاخص ضریب جینی در دولت روحانی به شدت افزایش یافته است. ضریب جینی از شاخصهای مهم اندازهگیری نابرابری توزیع درآمد میباشد. اندازه این شاخص بین صفر (معرف جامعهای با برابری کامل توزیع درآمد) و یک (نمایانگر عدم برابری توزیع درآمد در جامعه) تغییر میکند.
بر اساس گزارش مرکز آمار شاخص ضریب جینی که در پایان دولت احمدینژاد به ۳۶۶/۰ واحد کاهش یافته بود هماکنون به ۴۰۱/۰ واحد افزایش یافته است. بدین ترتیب در ۸ سال عملکرد دولت روحانی نابرابری توزیع درآمد به شدت زیاد شده است.
کارنامه ضعیف روحانی در زمینه توزیع عادلانه درآمد، ناشی از نگاه وی به غرب برای رفع مشکلات اقتصادی بود که هیچ ثمری برای ملت ایران نداشت.
توهم سوریهای شدن جامعه ایران!
همزمان با تحولات سوریه بخش رادیکال جریان اصلاحات در حال مشابهت سازی جامعه سوری و ایرانی با هدف آشفته سازی اجتماعی است.
محمدرضا تاجیک درباره تحولات سوریه به روزنامه آرمان ملی گفته است:
ما در یک دوران آستانهای قرار داریم. آینده ایران در گرو شیوه و چگونگی عبور ما از این دوران آستانهای است. در آنسوی این دوران آستانهای، هم ایرانی آباد و آزاد و امن و مستقل و پیشرفته، و هم ایرانی وابسته و عقبمانده، در انتظار نشسته است. ما با تقدیرمان همدستیم. آینده ما در اکنون ماست. تردید ندارم یکبار دیگر دچار توهم و فریب فانتزیها و رویاها و آرزوها شویم، به فنا خواهیم رفت. باید با شهامت و درایت به استقبال آینده رفت و با نقد گذشته، راه را برای آیندهای بهتر هموار کرد. باید آن نقش و نقاشی که از خودمان بر دیوار غارمان کشیدیم را پاک کنیم و واقعیت خویش و جامعه و جهانی که در آن میزییم را دید.
پروژه سوریهای کردن ایران در غائله پیشآمده در مرگ مهسا امینی خیلی زود ابعاد خود را نشان داد؛در آن زمان نیز لایه رادیکال جریان اصلاحات باور داشت که فرصت بهم زدن تعادل اجتماعی را خواهد داشت، این طرح با ریزی شدید رادیکالیسم خیابانی فرو ریخت.