مشروعیت‌بخشی امویان معاصر به اعمال تروریستی

مشروعیت‌بخشی امویان معاصر به اعمال تروریستی

تفکر اموی که بر پایه قدرت‌طلبی، خشونت و تحریف دین بنا شده بود، تأثیرات منفی زیادی بر جامعه اسلامی گذاشت و همچنان آثار آن در برخی جریان‌های افراطی معاصر مشاهده می‌شود. این گروه‌ها همچون اسلاف خود، خشونت و تروریسم را مشروع جلوه می‌دهند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ بنی‌امیه یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال جنجالی‌ترین خاندان‌های تاریخ اسلام بود که نقش بسزایی در انحراف مسیر خلافت از عدالت و تقوا به سوی استبداد و سلطه‌جویی ایفا کرد. بنی امیه از زمان ظهور اسلام تا به قدرت رسیدن معاویة فرزند ابوسفیان علیه‌اللعنة همواره به مخالفت با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ارزش‌های الهی پرداخته بودند. این خاندان پس از فتح مکه به ظاهر اسلام آوردند، اما در باطن همچنان به حفظ جایگاه قبیله‌ای و تسلط بر قدرت علاقه‌مند بودند. حکومت امویان که از سال 41 هجری قمری آغاز شد، نماد تسلط تفکر دنیامحور و سیاست‌های خشونت‌آمیز در جامعه اسلامی بود.

معاویه نخستین حاکم اموی، با زیرکی و نیرنگ موفق شد خلافت را از مسیر اصلی خود منحرف کند و پایه‌های حکومت موروثی را در اسلام بنیان کند. او با استفاده از سیاست‌های مکّارانه، از جمله خرید  رؤسای قبایل و سرکوب مخالفان، قدرت خود را تثبیت کرد. یکی از بزرگ‌ترین انحرافات او، تحمیل صلح به امام حسن علیه‌السلام و تبدیل خلافت به سلطنت موروثی بود. معاویه همچنین با تحریف تعالیم اسلامی و ایجاد فضایی از ترس و ارعاب، مردم را به اطاعت از حکومت خود مجبور کرد و زمینه‌ساز گسترش بی‌عدالتی در جامعه شد.

با مرگ معاویه، فرزندش یزید شرابخوار به قدرت رسید که به دلیل فساد اخلاقی و بی‌توجهی به اصول اسلامی، به نماد ظلم و استبداد تبدیل شد. یزید فاسدی بود که فاجعه عاشورا را رقم زد و امام حسین علیه‌السلام و یاران وفادارش را به شهادت رساند. این جنایت نه تنها لکه ننگی بر تاریخ اسلام گذاشت، بلکه نشان‌دهنده عمق بی‌عدالتی و قساوت در حکومت اموی بود. همچنین، یزید با حمله به مدینه و مکه، حرمت مقدس‌ترین اماکن اسلامی را شکست و بار دیگر خشونت و سرکوب را به‌عنوان ابزار اصلی حکومت اموی به نمایش گذاشت.

حکومت امویان با إعمال سیاست‌های تبعیض‌آمیز و غیراسلامی، مصیبت‌های زیادی را به جامعه اسلامی وارد کرد. آنان با ایجاد شکاف‌های عمیق اجتماعی، تقویت تعصبات قبیله‌ای و سرکوب مخالفان، پایه‌های وحدت اسلامی را متزلزل کردند. در زمان حکومت آنان، عدالت جای خود را به بی‌عدالتی داد و آموزه‌های اسلامی تحت تأثیر سیاست‌های قدرت‌طلبانه تحریف شد. همچنین، غارت منابع اقتصادی و بی‌توجهی به حقوق مردم، باعث گسترش نارضایتی در میان مسلمانان شد.

تفکر اموی که بر پایه قدرت‌طلبی، خشونت، و تحریف دین بنا شده بود، تأثیرات منفی زیادی بر جامعه اسلامی گذاشت و همچنان آثار آن در برخی جریان‌های افراطی معاصر مشاهده می‌شود. این جریان‌ها با الهام از روش‌های اموی، خشونت و سلطه‌جویی را ترویج می‌کنند و باعث تفرقه و ضعف در امت اسلامی می‌شوند.

بنابراین یکی از جنبه‌های مشترک میان تفکر اموی و جریان‌های افراطی امروز، مشروعیت‌بخشی به اعمال خشونت‌بار با توجیهات دینی است. بنی امیه با تحریف آموزه‌های اسلامی و تبلیغات گسترده، سعی داشتند حکومت و اعمال خود را به‌عنوان "مشیت الهی" به مردم معرفی کنند. در عصر حاضر نیز گروه‌های افراطی با تفسیری انحرافی از مفاهیم دینی، خشونت و تروریسم را مشروع جلوه می‌دهند. این اقدام نه تنها باعث خدشه‌دار شدن چهره اسلام می‌شود، بلکه به اختلافات و تفرقه‌های عمیق در میان مسلمانان دامن می‌زند.

تداوم این تفکر خطرناک در جریان‌های افراطی، جامعه اسلامی را با چالش‌های جدی مواجه کرده است. همان‌طور که سیاست‌های تبعیض‌آمیز بنی امیه منجر به شکاف‌های اجتماعی و نارضایتی عمومی شد، این جریان‌ها نیز با ترویج اندیشه‌های تکفیری و خشونت‌طلبانه، وحدت امت اسلامی را هدف قرار داده‌اند. مطالعه دقیق تاریخ بنی امیه و پیامدهای زیان‌بار تفکر اموی، می‌تواند به‌عنوان درسی مهم برای جامعه اسلامی امروز باشد تا با هوشیاری و شناخت عمیق‌تر، از گسترش چنین تفکراتی جلوگیری کرده و بر مبنای عدالت، تقوا، و برادری اسلامی، به مقابله با این جریان‌ها بپردازند.

 بنی‌امیه و جریان‌های افراطی امروزی هر دو از روش‌های شدید و سرکوب‌گرانه برای کنترل مخالفان و تثبیت قدرت خود استفاده کرده‌اند. این مسئله شامل استفاده از نیروهای نظامی و امنیتی برای حفظ قدرت است. همچنین در هر دو مقطع، استفاده از پروپاگاندا و تبلیغات برای جذب پیروان و افزایش نفوذ سیاسی و اجتماعی مؤثر بوده است.

 در دوران بنی‌امیه، استفاده از خطابه‌ها، اشعار و خطبه‌های دولتی برای برجسته‌سازی مشروعیت خلافت و جذب وفاداری عمومی رایج بود. مشابه این، جریان‌های افراطی امروزی نیز از رسانه‌های سنتی و جدید، از جمله اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، به‌طور گسترده استفاده می‌کنند تا ایدئولوژی‌های خود را ترویج دهند و حمایت مردمی را جلب کنند، غافل از اینکه سرانجام کار آنها مانند اسلاف منحوس‌شان در زباله‌دان تاریخ خواهد بود.

انتهای‌پیام/

پیشنهادی باخبر