مهرداد فراهانی:

سینمای مستند آینه‌ صادق‌ واقعیت‌های جامعه است/ شاهد روایت‌های بدیع و خلاقانه‌ در مستندهای پرتره هستیم

سینمای مستند آینه‌ صادق‌ واقعیت‌های جامعه است/ شاهد روایت‌های بدیع و خلاقانه‌ در مستندهای پرتره هستیم

مهرداد فراهانی پژوهشگر و منتقد درباره اوضاع سینمای مستند و اهمیت مستندهای پرتره به بیان نکاتی پرداخت.

به گزارش خبرنگار ایلنا، مهرداد فراهانی پژوهشگر و منتقد درباره اوضاع و احوال کنونی سینمای مستند گفت: بی‌هیچ پیش‌داوری و تعصبی باید بگویم که سینمای مستند ایران با همه مشکلاتی که بر آن عارض شده، از کمبود بودجه تولید گرفته تا ممیزی‌های بی‌قاعده و توزیع نامناسب و ...، چند پله و چند سر و گردن بالاتر از سینمای اکران و سریال‌های داستانی می‌دانم و معتقدم آثار مستندسازان ایرانی، در قیاس با تولیدات نمایشی، همچنان آینه‌ای صادق‌تر و بی‌زنگارتر در بازتاب واقعیات جامعه ایران و تاریخ و فرهنگ و تمدن این سرزمین است.

وی درباره اهمیت و لزوم پرداختن به مستند پرتره توضیح داد: گونه مستند پرتره، یا به تعبیر زیبای استاد همایون امامی مستند چهره‌نگار، از گونه‌های مهم مستند در تمام دنیا است و به باور من در کشور ما که هر گوشه آن زادگاه زنان و مردان نامدار علم و ادب و فرهنگ و ورزش و ماندگاران تاریخ است، ساخت مستندهای پرتره اهمیتی دوچندان دارد‌. 

فراهانی افزود: مستند پرتره را نقطه تقاطع تاریخ و سینما می‌دانم زیرا که هر کاراکتری، چه جزو معارف و مشاهیر باشد چه آدمی از میان توده مردم، در عین شباهت با هم‌عصران خود، سرگذشتی خاص و منحصر به فرد دارد و تفاوت تاریخ با جامعه‌شناسی، که رویکرد تعمیمی و کلی‌نگر دارد، در همین برکشیدن پدیده‌های خاص از دل وقایع کلان و به قول دکتر حسن حضرتی، «توصیف فربه» یعنی توصیف جزئی‌نگرانه این پدیده‌ها و رویدادهاست. بنابراین هر فیلم مستند پرتره، بخصوص اگر از پژوهشی غنی برخوردار باشد، برگی و برگ‌هایی به کتاب تاریخ ایران می‌افزاید و دانش تاریخی ما را غنی‌تر می‌سازد.

این پژوهشگر درباره اوضاع تولیدات مستند پرتره در ایران بیان کرد: خوشبختانه این گونه از سینمای مستند همواره حضوری جدی و پررنگ در تاریخ سینمای مستند ما داشته و مستندسازان ایرانی هیچ‌گاه از آن غافل نشده‌اند.

مهرداد فراهانی در بخش دیگری از صحبت های خود درباره نقاط ضعف و قوت این بخش از سینمای مستند توضیح داد: تا اواخر دهه هفتاد، نگاه غالب در مستند پرتره پرداختن به بزرگان و سرآمدان یا به عبارتی «چهره‌های ماندگار» بود، اما از آغاز دهه هشتاد رفته‌‌رفته پای مردم عادی کوچه و بازار هم به این ژانر باز شد و مستند پرتره معنایی گسترده‌تر پیدا کرد که در نگاه من، این یک نقطه قوت است. 

وی ادامه داد: نکته مثبت بعدی، آزمودن شیوه‌های مختلف روایی و نوجویی در روایت این دسته از فیلم‌هاست. تا سال‌های متمادی، مستندهای پرتره الگویی ثابت و کمابیش کلیشه‌ای داشتند اما خوشبختانه چند سالی است که روایت‌های بدیع و خلاقانه‌ای را در حوزه مستندهای پرتره شاهدیم. اما مهم‌ترین نقطه ضعف این ژانر، که البته بیشتر ریشه در خلقیات ایرانی دارد نه در خود سینمای مستند، تعارف و پرهیز از نگاه انتقادی به سوژه‌هاست. همچنان در ترازوی نقد و داوری، کفه سنگین‌تر از آن مستندهای چهره‌نگاریست که نگاهی خطاپوش و ستایش‌آمیز به کاراکتر اصلی خود دارند و از جستجو در هزارتوی زخم‌ها و سایه‌روشن‌های روحیات وی هراس دارند. 

این پژوهشگر و منتقد بیان کرد: البته باز هم تأکید می‌کنم که در این آسیب نباید فقط مستندساز را مقصر شمرد بلکه وی فقط عهده‌دار نیمی از این اشکال است. نیم دیگر به خود کاراکترهای فیلم‌ها برمی‌گردد که به هزار و یک دلیل تاریخی و فرهنگی و اجتماعی، از آشکار کردن تمامی وجود خویش مقابل دوربین فیلم مستند می‌هراسند و برای مستندساز خطوط قرمز و ممنوعه تعریف می‌کنند. با این حال نگاه من به آینده خوش‌بینانه است و فکر می‌کنم با شکستن تابوهایی هزاران ساله ظرف یک دهه اخیر، در سال‌های بعد چهره‌ها با اعتماد و باور بیشتری مقابل دوربین مستندسازان بنشینند و بیشتر اجازه دهند که در کنار ثبت اوج‌ها و دستاوردها، لحظات نه چندان درخشان عمرشان نیز بازگو شود.

انتهای پیام/

پیشنهادی باخبر