آشنایی با بادی بائر، بوکسور 203 سانتی‌متری و غول لوبیای سحر آمیز؛ از دو شکست سنگین‌وزن تا دشمنی با سوپرمن

بادی بائر، بوکسوری 203 سانتی‌متری بود که پس از تجربه 66 مبارزه در بوکس حرفه‌ای که با ناکامی در کسب عنوان قهرمانی سنگین‌وزن در دو بازی پایانی همراه بود، رو به کارهای مختلفی آورد. بادی در فیلم‌ها و سریال‌های معروفی همانند «جک و لوبیای سحرآمیز» و «سوپرمن» بازی کرد و به یکی از غول‌های دوست‌داشتنی بوکس و سینمای آمریکا تبدیل شد. 

طرفداری | یاکوب هنری بائر (Jacob Henry Baer) یا بادی بائر (Buddy Baer) زاده 11 ژوئن 1915 در شهر دنور ایالت کلرادوی آمریکا است. پدر یاکوب، قصاب بود و او را در کودکی به کالیفرنیا برد تا زندگی جدیدی را برایش رقم بزند. مزرعه‌داری، اسب‌سواری و شکار، از علاقه‌های دوره نوجوانی بادی بود. او خیلی اهل ورزش نبود و تنها در زمین بازی، تفریحی چون بلند کردن سایر هم‌سالانش را داشت. بادی از دعوا متنفر بود و هیچ‌وقت دوست نداشت تا بوکسور شود اما حضور مکس بائر، برادرش در مسابقات بوکس حرفه‌ای، باعث شد تا بادی، سمت و سویی به این ورزش پیدا کند. بادی که بدن تنومند و قدی 203 سانتی‌متری داشت، پیشنهاد مکس برای استفاده مالی از این موهبت فیزیکی را قبول کرد و پس از مشت‌های سنگین در باشگاه همیشگی برادرش، رسماً به جامعه بوکس حرفه‌ای آمریکا ملحق شد. 

بادی بائر

نخستین مبارزه بادی در بوکس حرفه‌ای برابر تینی ابوت در 23 سپتامبر 1934، در سن 19 سالگی انجام گرفت. کمتر از دو دقیقه زمان لازم بود تا بادی، موفق به ناک‌اوت رقیبش در نخستین مبارزه شود. تا پایان سال 1934 میلادی، این بوکسور در 12 مبارزه حضور داشت و در هر 12 مبارزه، رقبایش را ناک‌اوت کرد. نخستین مبارزه بادی در سال 1935 میلادی برابر جک اودود، در المپیا استادیوم دترویت برگزار شد و نتیجه آن، ضربه فنی اودود بود؛ بادی در این مسابقه، رقیبی که 40 کیلوگرم از خودش سنگین‌تر بود را در حضور 16 هزار تماشاگر، از پیش رو برداشت. چهاردهمین مبارزه این بوکسور، برای نخستین بار او را با شکست در رینگ روبه‌رو کرد؛ بائر در چهار راند مبارزه پایاپای با بیب هانت، با امتیاز شکست خورد و عدد صفر را از شکست‌هایش پاک کرد. پس از این شکست، بادی توانست تا با پیروزی در 12 مبارزه بعدی خود، اعاده حیثیت کند. هوک راست به فرانک کانلی، بر زمین‌زدن پنج‌باره آل دلینی و پیروزی در دو راند برابر جان کورن گریفین، از جمله نقاط جالب این 12 مبارزه بود. 

بادی بائر

مبارزه 24 سپتامبر 1935 برابر فورد اسمیت، از مبارزات مهم بائر پس از پیروزی‌های متوالی‌اش بود. بلاک‌های هوشمندانه اسمیت و پاسخ‌دهی او به ضربات حلقه‌ای بائر با مشت‌های تیز و کوتاه، این بوکسور را پس از شش راند، بازنده کرد. بائر که در راندهای پایانی، خسته‌تر به نظر می‌رسید، نتوانست به جایزه 4200 دلاری این مسابقات برسد و یکی از پربیننده‌ترین مسابقات نیویورک را واگذار کرد. پس از سه پیروزی، شکست برابر آندره لنگله در اودیتوریوم اوکلند، بائر را به سومین طعم تلخ مبارزه خود رساند. لنگله در هر راند، امتیازات قابل توجهی را به دست آورد و با پایان راند ششم، پیروز رقابت با بائر شد. بعد از این شکست، 18 پیروزی دیگر در کارنامه بائر ثبت شد و او با همین آمار، در 24 می 1937، در شهر سوانسی برابر جک لندن قرار گرفت. 10 راند مبارزه سنگین با بوکسور تنومند انگلیسی با پیروزی قاطع بائر همراه شد. در مبارزه بعدی که در ماه اوت برگزار شد، بادی برابر غول دیگری در بوکس به نام ایب سایمون قرار گرفت و با وجود آویزانی از طناب‌های رینگ در راند نخست، با ناک‌اوت رقیبش در راند سوم، پیروزی مهمی را به کارنامه‌اش اضافه کرد. او با یک پیروزی مهم دیگر برابر ادی هوگان، مهیای مبارزه مهمی برابر بوکسور معروف فنلاندی به نام گونار بارلوند داشت. اگرچه بادی در راند نخست، عملکرد خوبی داشت و بینی رقیبش را شکست اما در ادامه، قافیه را به بارلوند فنلاندی واگذار کرد تا در راند هفتم، سرانجام تسلیم این بوکسور شود. 

بادی بائر

شکست برابر بارلوند، شوکی مثبت برای بادی بود زیرا این بوکسور در 9 مبارزه بعدی خود، با پیروزی از رینگ خارج شد؛ پیروزی برابر لی ساوولد در 30 اکتبر 1938 و ناتان مان در سوم می 1940 که با هوک سنگین بائر و پاره‌شدن چشم مان همراه بود، از مهم‌ترین سکانس‌های این 9 مبارزه بود. 10 راند مبارزه با ادی بلانت، در نهایت به شکست بادی منجر شد تا این بوکسور، با وجود تلاش‌های به‌یادماندنی و قابل ستایش در راند پایانی، از رسیدن به 10 پیروزی متوالی باز بماند. بائر در مبارزه بعدی خود، تونی گالنتو را که در راند دوم، به دلیل شکستگی دست، مجبور به قطع بازی شد را در راند هفتم با ناک‌اوت فنی، از پیش رو برداشت. پس از این پیروزی و در تاریخ 23 می 1941، بائر می‌بایست برای کسب عنوان وارد رینگ می‌شد. رقیب بائر برای کسب عنوان قهرمانی سنگین‌وزن NYSAC، NBA و ،The Ring، کسی نبود جز جو لوئیس که بوکسور بسیار سرسخت و آماده‌ای بود. در راند ششم این مبارزه بود که لوئیس، موفق به ثبت سه ناک‌داون شده بود؛ سومین ناک‌داون لوئیس، باعث شد تا مبارزه او و بائر، بسیار جنجالی شود. بائر اعتقاد داشت که ناک‌داون، پس از شنیده‌شدن صدای زنگ صورت گرفته اما داور بازی، این لحظه را مربوط به پیش از شنیدن صدای زنگ یا هم‌زمان با آن می‌دانست. اعتراض شدید بادی به تصمیم داور باعث شد تا او رینگ را ترک کند و بدین‌گونه، لوئیس قهرمان سنگین‌وزن شود. در تاریخ 9 ژانویه 1942، لوئیس حاضر شد تا برای رفع هرگونه شبهه، بار دیگر برای حفظ عنوان خود، برابر بائر قرار گیرد. بادی که پیش از مسابقه در یک تصادف، دچار آسیب‌دیدگی گردن شده بود، در این مبارزه نیز از لوئیس شکست خورد. این بار شکست بائر، خیلی بدتر از قبل بود زیرا در راند نخست صورت پذیرفت؛ دومین ناک‌داون لوئیس، بائر را زمین‌گیر کرد تا این بار، بدون حرف پیش، قهرمان سنگین‌وزن بوکس حرفه‌ای تعیین شود. بائر پس از بازی گفت، تنها راه شکست دادن لوئیس، استفاده از چوب بیسبال است. آمار نهایی بائر در بوکس حرفه‌ای، 66 مبارزه، 59 پیروزی (53 ناک‌اوت) و هفت شکست بود. 

بادی بائر

شکست مجدد برابر جو لوئیس، عاملی بود تا بادی بائر، از دنیای بوکس حرفه‌ای خداحافظی کرده و در نیروی هوایی ایالات متحده ثبت‌نام کند. او به جنگ جهانی دوم اعزام شد و در پایگاه نیروی هوایی مک‌کللان خدمت کرد. پس از پایان جنگ و ترخیص کامل از نیروی هوایی، بادی به کسب و کارهای مختلفی همچون افتتاح بار موسیقی، فروشگاه مواد غذایی سالم، بوتیک، فروش تجهیزات سنگین، املاک و مستغلات، ریاست صندوق قلب انجمن برادرانه عقاب‌ها، مارشال مجلس قانون‌گذاری کالیفرنیا، خوانندگی با صدای باس-باریتون در کلوپ‌ها و هنرپیشگی در سینما و تئاتر مشغول شد. نخستین حضور بادی در سینما با ایفای کاراکتر «بوتس ویلسون» در فیلم «جیغ‌های آفریقا»، ساخته سال 1949 رقم خورد. پس از ورود، بادی در فیلم‌های مختلفی ایفای نقش کرد و به یک بازیگر دوست‌داشتنی برای تهیه‌کنندگان تبدیل شد. پس از فیلم‌هایی به نام‌های «دو بلیط به برادوی»، «کجا می‌روی؟» و «پرچم عربی»، او در فیلم معروف «جک و لوبیای سحرآمیز»، نقش «غول» را بازی کرد و به شهرتی ویژه در میان دوست‌داران سینما رسید. حضور در پروژه‌های مختلف، بائر را به چالش‌ها و گریم‌های گوناگونی رساند. او در سریال‌ها نیز حضور موفقی داشت و پس از حضور در سریال‌هایی مثل «شینا، ملکه جنگل»، «شِیِن» و «پسر سیرک»، حضور در تک اپیزود از سریال‌های معروفی مانند «دود اسحله»، «واگن قطار»، «ماجراهای سوپرمن» با ایفای نقش اطلس (دشمن سوپرمن)، «پیترگان» و «راوهاید» را تجربه کرد. آخرین حضور بائر در سینما به سال 1966 و بازی در فیلم «رانندگی فراتر از انتقام» بازمی‌گردد. او در دوره میان‌سالی با بیماری‌های مختلفی همچون آلزایمر، فشارخون و دیابت دست و پنجه نرم کرد و در 18 ژوئیه 1986، در سن 71 سالگی، دار فانی را وداع گفت. 

بادی بائر


از سری خاطرات ورزشی

پیشنهادی باخبر