هویت بخشی به فیلمهای مسابقه ایران، احیای سیمرغ مردمی و آشتی با منتقدان سه اتفاق مهمی است که تاکنون چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به آن ملزم بوده است.
کمتر از دوماه دیگر به آغاز جشنواره فیلم فجر باقی مانده و آنچه جشنواره چهل و سوم را با وجود تغییرات مدیریتی امیدوارکننده جلوه میدهد، سه اتفاقی است که از دل تصمیمات آن بیرون آمده است.
پس از تغییر چهره سیاسی کشور به واسطه روی کار آمدن دولت چهاردهم آنچه بیش از هر چیز برای محافل سینمایی و رسانهای مهم بود تعیین تکلیف مسیر و سرنوشت جشنواره فیلم فجر بود و این اهمیت آنجایی دو چندان شد که محمد خزاعی با حضور در برنامه سینمایی هفت علنا اعلام کرد در شرایطی دبیر جشنواره فیلم فجر خواهد ماند که رئیس سازمان سینمایی نیز باقی بماند. اتفاقی که عملا با انتصاب رائد فریدزاده به عنوان رئیس سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت چهاردهم مشخص کرد شخصی غیر از خزاعی مسئولیت دبیری جشنواره را عهده دارد خواهد بود.
در این یادداشت انتصاب منوچهر شاهسواری و مرور سه تصمیم مهمی که تا بدینجا در برگزاری جشنواره چهل و سوم گرفته شده مرور خواهیم کرد. این تصمیمات در راستای احیای بزرگترین فستیوال انقلاب یعنی جشنواره فیلم فجر اتخاذ شده است. جشنوارهای که باید باشکوهتر از همیشه و در راستای اعتلای فرهنگ انقلابی دینی و ملیتی کشور گام بردارد.
جداسازی بخش ملی از بینالملل
هویت بخشی به جشنواره مهمترین نیازی بود که همواره اهالی سینما از آن سخن میگفتند. اتفاقی که سرانجام با جداسازی بخش ملی از بینالملل باعث شد تا همزمان هم بخش ملی دارای هویت مستقل خود شود و هم بخش بینالملل با خروج از سایه بخش ملی تبدیل به یک رویداد جهانی قابل اعتنا شود. اما یک تصمیم شتابزده و نگاه نادرست باعث شد تا همه آنچه در طی سالیان گذشته به عنوان یک امتیاز پیش روی سینمای ایران قرار گرفته بود به ناگاه از بین برود.
مدیران کنونی سینما با پرهیز از نگاه احساسی و شتابزده و با در نظر گرفتن منافع کلان سینمای ایران، دریافتند که ضمن اعتبار بخشی بیشتر به بخش ملی جشنوارهای که به یمن پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفته است و افزایش مشارکت و نشاط عمومی در برپایی آن، وجه بینالملل سینمای ایران برای بازیابی اعتبار جهانی خود، نیاز به جشنوارهای مستقل دارد و همین موضوع اولین تصمیم امیدوار کننده برای ادامه مسیر سینمای ایران است.
سیمرغ مردمی و پاک نکردن صورت مساله
برای ما که انگار سالهاست عادت کردهایم به جای اصلاح روند صورت مساله را پاک کنیم، خبر بازگشت سیمرغ مردمی به جشنواره فیلم فجر نشان از یک تغییر رویکرد ویژه در راهبرد مدیریت سینما و البته جشنواره دارد. این بار مدیران سینمایی و دبیر جشنواره بجای انتخاب سادهترین مسیر که همان حذف صورت مساله است، تصمیم گرفتند با واقعیت مواجه شده و برای تغییر اشکالات پیش روی گام بردارند. در واقع هراس نداشتن از مواجهه با اتفاقی که همه سینماگران به اهمیت آن طی سالیان گذشته صحه گذاشتهاند و در سه سال اخیر معترض حذف سیمرغ مردمی بودهاند، نشانهای از درک اقتضای کار جشنواره و فضای فرهنگی است و این نکته که مدیران چهل و سومین جشنواره فیلم فجر بجای فرار از مواجهه با اتفاقی سخت و حاشیهای؛ ابتدا تصمیم به حفظ آن و سپس اصلاح فرآیندهای معیوب گرفتند. نشانهای که اگر در سایه تصمیمات مهم سینمایی و جشواره نیز دیده شود، دورهای موثر و متفاوت در مدیریت سینمای ایران خواهد بود.
اعتبار بخشی به جریان نقد سینمایی
از آخرین باری که یک منتقد سینمایی در ترکیب هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر حضور داشت چهار سال میگذرد و امسال و در این دوره از جشنواره دو منتقد سینمایی در فرآیند انتخاب آثار برای مسابقه سینمای ایران مشارکت خواهند داشت. دوره سی و هشتم بود که رضا درستکار به عنوان منتقد و روزنامهنگار همراه با محمد احسانی، محمود اربابی، همایون اسعدیان، یلدا جبلی، سید محمود رضوی و حسین کرمی فرآیند بازبینی و انتخاب آثار را برعهده داشت. امسال و در جشنواره چهل و سوم در اتفاقی که نشان از اعتباربخشی جریان نقد سینمایی برای مدیران تصمیم گیر جشنواره دارد، محمود گبرلو و آرش خوشخو در ترکیب هیات انتخاب حضور دارند.
هر چند حضور یک منتقد در ترکیب هیات داوران فجر مسبوق به سابقه بوده و مرحوم علی معلم در این میان رکورددار است، اما چهل و سومین جشنواره فیلم فجر را میتوان به واسطه حضور دو منتقد در ترکیب هیات انتخاب دارای جایگاه ویژه دانست و این حضور را آغاز آشتی مجدد منتقدان سینمایی با جشنواره فیلم فجر قلمداد کرد. موضوعی که در سالهای گذشته انجمن منتقدان در اعتراض به سیاستهای جشنواره عملا دست به تحریم مهمترین جشنواره سینمایی کشور زده بود و حالا با حضور دو عضو رسمی از این انجمن، حضوری متفاوت را در سینمای ایران تجربه میکند، حضوری که شاید در ادامه به احیای جریان نقد در سینمای ایران هم منجر شود.