فاطمه مختاری در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
«پناهنده» روایت جستوجوی انسان برای امنیتی درونی است
بازیگر و تهیهکننده فیلم کوتاه «پناهنده» گفت: ایده این اثر از دغدغهای شخصی درباره مفهوم «پناه» و لحظه مواجهه انسان با حقیقت درونی خویش شکل گرفت؛ لحظهای که فرد میان ترس و مسئولیت انتخاب میکند و معنای واقعی امنیت را مییابد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فاطمه مختاری، بازیگر و تهیهکننده فیلم کوتاه «پناهنده» در گفتگویی در رابطه با این اثر هنری از خاستگاه ایده این اثر، نقش تجربههای زیسته در شکلگیری روایت، همکاری مستمر با کارگردان و چالشهای تولید سخن گفت.
در ادامه متن کامل این گفتگو از نظرتان میگذرد:
از روند شکلگیری ایده «پناهنده» بفرمایید. چه عاملی سبب شد روی چنین سوژهای سرمایهگذاری و تهیهکنندگی کنید؟
ایده «پناهنده» از دغدغهای شخصی درباره مفهوم «پناه» شکل گرفت. سالها بود که به وضعیت انسانهایی فکر میکردم که در لحظههای بحرانی در برابر انتخابهای سخت قرار میگیرند. طرح اولیه و چارچوب اصلی داستان را خودم نوشتم و زمانی که آن را با آقای میثم محمدخانی در میان گذاشتم، او با نگاه کارگردانیاش به توسعه اجرایی و تصویری پروژه کمک کرد و همکاری ما از همانجا شکل گرفت.
فیلم بر بستری انسانی و احساسی بنا شده است و عنوان «پناهنده» بار معنایی قابلتوجهی دارد. «پناه» در این روایت از نگاه شما چه معنا و جایگاهی دارد؟
برای من «پناه» صرفاً یک مکان یا شرایط بیرونی نیست؛ بلکه نوعی نیاز درونی و روحی است. گاه «پناه» در یک رابطه متجلی میشود، گاه در یک خاطره، و گاه در تصمیمی که شاید از دل رنج شکل بگیرد اما انسان را نجات میدهد. در «پناهنده»، پناه بیش از هر چیز لحظهی مواجهه انسان با حقیقت وجودی خویش است؛ همان لحظهای که فرد باید میان ترس و مسئولیت یکی را برگزیند و در این انتخاب، جایگاه واقعی پناه را درمییابد.
بهنظر میرسد فیلم از منظری اجتماعی به مسئولیت و انتخاب نزدیک میشود، اما همزمان روایتی کاملاً شخصی دارد. این نگاه چه اندازه برگرفته از تجربهها و دغدغههای شماست؟
این ارتباط کاملاً مستقیم است. چون طرح اولیه از تجربهها و مشاهدات من برآمده بود، طبیعی است که بخش بزرگی از بافت احساسی و مفهومی اثر از زیست شخصیام سرچشمه بگیرد. باور دارم هیچ تصمیم مهمی در خلأ شکل نمیگیرد؛ ما همواره زیر سایه جامعه، خانواده و گذشتهمان تصمیم میگیریم. بسیاری از جزئیات و ریزهکاریهای موجود در داستان، بازتاب تجربههایی است که یا خودم با آنها روبهرو شدهام یا در اطرافم مشاهده کردهام. با این حال کوشیدهام این روایت فردی را در قالبی اجتماعی و قابلفهم برای همگان بیان کنم.
روایت فیلم بهطور طبیعی با تجربهها و مشاهدههای شخصی من پیوند دارد. بخشی از حالوهوای احساسی اثر از زیست خودم نشأت گرفته، اما تلاش کردم این تجربه فردی را در قالبی اجتماعی بیان کنم تا برای مخاطبان گستردهتر قابل لمس باشد.
«پناهنده» سومین همکاری شما با میثم محمدخانی است. این استمرار همکاری از چه ویژگیهایی در سبک کار او ناشی میشود؟
«پناهنده» سومین همکاری من با آقای محمدخانی است. آنچه این همکاری را تداوم بخشیده، دقت او در کارگردانی و توجهش به جزئیات انسانی است. او توانست فضای داستان را به شکلی تصویری و منسجم اجرا کند و این شناخت مشترک میان ما به شکلگیری اعتماد متقابل انجامید.
در مسیر تولید با چه چالشهایی مواجه بودید؟
چالشها کم نبودند. محدودیت زمانی یکی از مهمترین آنها بود، چراکه لوکیشنها حساس و پررفتوآمد بودند و نیازمند برنامهریزی بسیار دقیق بودیم. از سوی دیگر، چون ایده از تجربهای شخصی برمیآمد، برایم مهم بود که کیفیت بازیها دقیقاً همان بار احساسی موردنظر را منتقل کند. رسیدن به این هماهنگی میان گروه بازیگران و عوامل، انرژی و زمان بسیاری طلب میکرد؛ اما نتیجه نهایی برای من رضایتبخش بود.
بازخوردهایی که تاکنون دریافت کردهاید چگونه بوده است؟
تماشاگران بیش از هر چیز با صداقت و صمیمیتی که در فیلم جریان دارد ارتباط برقرار کردهاند. برخی مخاطبان معتقد بودند روایت چنان طبیعی و زنده است که گویی از دل یک تجربه زیسته بیرون آمده، و این برای من ارزشمند است؛ زیرا ایده حقیقتاً از یک نقطه شخصی نشأت گرفته بود. منتقدان نیز عمدتاً بر فضاسازی احساسی، بازیها و روایت بیپیرایه اثر تأکید داشتهاند؛ اینکه فیلم بدون شعار دادن، بر یک مسئله انسانی تمرکز میکند.
نگاه شما به جایگاه فیلم کوتاه در سینمای ایران چیست؟
برای من فیلم کوتاه نه صرفاً پلی برای رسیدن به سینمای بلند، بلکه قالبی مستقل و برخوردار از هویت خویش است. برخی ایدهها تنها در این اندازه مجال تنفس دارند و توسعه آنها به شکل فیلم بلند، هویتشان را دگرگون میکند. در عین حال، فیلم کوتاه عرصهای ارزشمند برای شکلگیری زبان سینمایی یک فیلمساز است. بهباور من این دو نقش مکمل یکدیگرند و باید این دوگانگی را بهعنوان بخشی از ماهیت سینمای کوتاه به رسمیت شناخت.


