به گزارش مشرق،کانال تلگرامی مطالعات اروپا و بریتانیادر مطلبی با عنوان مقایسهای تحلیلی میان ساختار و عملکرد دو غول اطلاعاتی غرب: MI6 بریتانیا و CIA آمریکا؛ نوشت:
در دنیای پر رمز و راز اطلاعات و جاسوسی، دو سازمان اطلاعاتی از شهرت جهانی و نفوذ قابلتوجهی برخوردارند: «سرویس اطلاعات سری بریتانیا» یا MI6، و «آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا» یا CIA. هرچند هر دو نهاد در مأموریتهای مشابهی همچون گردآوری اطلاعات خارجی، مقابله با تهدیدات امنیتی، و عملیات مخفی در خارج از کشور فعالیت میکنند، اما تفاوتهای بنیادینی در ساختار سازمانی، روشهای عملیاتی، و نظامهای نظارتی آنها وجود دارد که بازتابی از سنتهای سیاسی، حقوقی، و تاریخی متفاوت دو کشور است.
ساختار سازمانی و سلسلهمراتب اداری MI6 و CIA
MI6 که بهصورت رسمی «سرویس اطلاعات سری» (Secret Intelligence Service – SIS) نامیده میشود، نهادی مستقل است که زیر نظر وزارت خارجه بریتانیا فعالیت میکند. ریاست آن با فردی است که با عنوان Chief یا بهصورت اختصاری «C» شناخته میشود، و مستقیماً به وزیر خارجه پاسخ میدهد. ساختار درونی MI6 از بخشهای عملیاتی منطقهای (مانند بخش خاورمیانه، روسیه، آسیا و…)، واحدهای تحلیلی، و مدیریت منابع انسانی و امنیت سایبری تشکیل شده است.
در مقابل، CIA سازمانی بسیار گستردهتر و دارای ساختار چندلایهتری است. رئیس CIA که توسط رئیسجمهور ایالات متحده معرفی و با تأیید سنا منصوب میشود، به مدیر اطلاعات ملی (DNI) (نهادی که پس از حملات ۱۱ سپتامبر برای هماهنگی اطلاعاتی میان ۱۶ نهاد امنیتی ایالات متحده ایجاد شد) و در نهایت به رئیسجمهور پاسخگوست. CIA دارای چهار بخش اصلی است: ۱. مدیریت عملیات (Directorate of Operations)، ۲. مدیریت تحلیل (Directorate of Analysis)، ۳. مدیریت علوم و فناوری (Directorate of Science & Technology)، و ۴. مدیریت پشتیبانی (Directorate of Support). در سالهای اخیر بخشهای جدیدی نظیر مرکز مأموریتهای جهانی (Global Mission Centers) نیز به آن اضافه شدهاند.
روشهای جذب نیرو و آموزش
MI6 در سالهای اخیر با هدف مدرنسازی و تنوعبخشی، فرآیند جذب نیرو را بهصورت نیمهعلنی از طریق آزمونها و مصاحبههای چندمرحلهای انجام میدهد. اولویت با افرادی دارای توانایی زبانی، آشنایی با فرهنگهای خارجی، و سابقه در امور بینالملل است. آموزش در MI6 در مراکزی نظیر «سازمان آموزشی ویژه» انجام میگیرد که کمتر در رسانهها معرفی شدهاند.
CIA از طریق وبسایت رسمی و برنامههای جذب دانشگاهی (University Programs) اقدام به شناسایی نیروهای نخبه میکند. دورههای آموزشی آن در مرکز معروف به «مزرعه» (The Farm) در ویرجینیا انجام میشود، و شامل آموزشهای تخصصی در امور سایبری، ضدجاسوسی، عملیات مخفی، تحلیل دادههای اطلاعاتی، و استفاده از فناوریهای نوین است.
نظارت و پاسخگویی
در بریتانیا، MI6 زیر نظر کمیته اطلاعات و امنیت پارلمان (ISC) فعالیت میکند. با این حال، انتقاداتی به شفاف نبودن گزارشدهی عمومی آن وارد شده است. نظارت عمدتاً در سطح کلان و سیاسی صورت میگیرد. MI6 در چارچوب ساختار سیاسی بریتانیا، تحت نظارت «کمیته اطلاعات و امنیت پارلمان بریتانیا» (ISC) قرار دارد. این کمیته متشکل از نمایندگان مجلس عوام و لردهاست و به بررسی گزارشهای بودجهای، اخلاقی و عملیاتی MI6 میپردازد. هرچند MI6 برای دههها در حاشیه رسانهها و افکار عمومی فعالیت میکرد، در سالهای اخیر با شفافیت بیشتری عمل کرده و حتی رئیس سازمان بهصورت رسمی سخنرانی میکند.
در آمریکا، CIA تحت نظارت شدیدتر قرار دارد. دو کمیته اصلی در کنگره (Senate Intelligence Committee و House Intelligence Committee) بر عملکرد آن نظارت دارند. علاوه بر آن، دفتر بازرس کل (Inspector General) و دفتر مشاور عمومی (General Counsel) درونسازمانی، نقش مهمی در پاسخگویی قانونی ایفا میکنند. رسواییهایی همچون استفاده از شکنجه در زندانهای مخفی و عملیاتهای سایهوار در دهه ۲۰۰۰ باعث افزایش فشار بر نهادهای نظارتی شد.
روشهای گردآوری اطلاعات
MI6 عمدتاً بر اطلاعات انسانی (HUMINT) متکی است، یعنی بهکارگیری مأموران میدانی و منابع محلی در کشورهای خارجی. تمرکز آن بر مأموریتهای خاص و هدفمند است، که غالباً با هماهنگی نزدیک با سرویس اطلاعات داخلی بریتانیا (MI5) و مرکز شنود الکترونیکی (GCHQ) انجام میگیرد. شبکهسازی با منابع محلی در کشورهای هدف، نفوذ در ساختارهای دولتی یا گروههای شورشی، و ایجاد روابط بلندمدت با مهرههای کلیدی، از استراتژیهای این سازمان است. استفاده از فناوری در MI6 در سطحی پیشرفته وجود دارد، اما همچنان عنصر انسانی، محور اصلی عملیاتهاست.
در مقابل، CIA علاوه بر HUMINT، از ظرفیت گستردهتری در اطلاعات فنی (TECHINT) و تصویری (IMINT) برخوردار است. این سازمان از فناوریهای پیشرفته ماهوارهای، شنود الکترونیکی، تحلیل دادههای کلان، و حتی هوش مصنوعی برای پردازش اطلاعات بهره میبرد. این امر CIA را به بازیگری پیشرفتهتر از MI6 در حوزه فناوری اطلاعات بدل کرده است.
همکاریهای بینسازمانی و بینالمللی
MI6 بخشی کلیدی از اتحاد اطلاعاتی موسوم به «پنج چشم» (Five Eyes) است که شامل ایالات متحده، کانادا، استرالیا، و نیوزیلند نیز میشود. روابط MI6 با CIA سنتاً قوی، و گاه مبتنی بر تقسیم کار منطقهای است. برای مثال، در خاورمیانه، MI6 با شبکههای انسانی و فرهنگی خود فعالیت میکند، در حالی که CIA نقش فناوری و تأمین منابع را ایفا میکند.
CIA نیز دارای همکاریهای بینسازمانی گسترده با NSA، FBI، وزارت دفاع، و آژانسهای اطلاعاتی متحدان است. از سال ۲۰۰۴ و ایجاد منصب مدیر اطلاعات ملی، هماهنگی میان سازمانهای اطلاعاتی آمریکا افزایش یافته، گرچه همچنان رقابتهای درونسازمانی گاه به افشای اطلاعات یا ناکامی در پیشبینی بحرانها منجر میشود.
هرچند MI6 و CIA از حیث مأموریتهای کلان مشابهاند، اما تفاوتهای آنها در ساختار، سلسلهمراتب، فناوری، و نحوه نظارت، بازتابی از سنتهای متفاوت حکمرانی، ظرفیتهای ملی، و اولویتهای امنیتی این دو کشور است. MI6 با تمرکز بر HUMINT و عملیاتهای هدفمند، بازوی مخفی دیپلماسی بریتانیاست، در حالی که CIA با ظرفیت عظیم فنی و بودجهای، نقش راهبردیتری در سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا ایفا میکند. شناخت این تفاوتها برای تحلیلگران و سیاستگذاران حوزه امنیت و روابط بینالملل، نهتنها ضروری بلکه راهبردی است.
در مجموع، MI6 را میتوان نهادی نخبهگرا، کمحجم اما مؤثر دانست که بر پایه سنتهای دیپلماتیک و انسانی فعالیت میکند؛ در حالیکه CIA سازمانی عظیم، چندبُعدی و دارای قدرت عملیاتی گسترده است که فناوری و منابع مالی را در خدمت اهداف راهبردی ایالات متحده قرار داده است. هرچند این دو سازمان در بسیاری از پروندهها همراستا هستند، اما تفاوتهای فلسفی، ساختاری و فرهنگی آنها، گویای دو رویکرد متفاوت در مدیریت اطلاعات و امنیت ملی در دو قدرت بزرگ غربی است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.