طرفداری | اولی هونس، رئیس افتخاری بایرن مونیخ در دو روز اخیر صحبتهای مفصلی در مورد مسائل مختلف باشگاه با رسانهها کرده است.
بهجز صحبتهای اولی هونس در مورد فلوریان ویرتس و همچنین آیندهی هری کین، در ادامه نگاهی به دیگر صحبتهای او در مورد موضوعات مرتبط با بایرن مونیخ میاندازیم:
فرم فعلی بایرن مونیخ
ما در این فصل ثابت کردهایم که میتوانیم با بهترینهای جهان رقابت کنیم. ما چلسی را شکست دادیم؛ یکی از بهترین تیمهای جهان. در پاریس پیروز شدیم و مقابل آرسنال - تیمی فوقالعاده - مستحق شکست بودیم. اما من همین حالا هم بایرن مونیخ را یکی از سه تا پنج تیم برتر جهان میدانم.
لوتار ماتئوس
او بهعنوان بازیکن فوقالعاده بود. اما بهعنوان کارشناس چندان هوادار [صحبتهایش] نیستم.
بنر اولتراهای بایرن مونیخ
در جریان دیدار بایرن مونیخ - سن پائولی، جایگاه سودکورو آلیانتس آرنا به درخواست اولی هونس برای لغو قانون ۱+۵۰ واکنش نشان داد: «اولی، کی میخواهی بالاخره بفهمی… فوتبال آلمان بدون ۱+۵۰ غیرقابل تصور است!». هونس در این مورد گفت:
پیش از هر چیز، آنها (اولتراها) میخواهند خودشان فوتبال را کنترل کنند. و حتی متوجه نشدهاند که تمام باشگاههایی که در آن اولتراها صاحب نفوذ هستند، تبدیل به تیمهای درجه دو شدهاند: نورنبرگ، فرانکفورت، شالکه. هرجایی که افراد آگاه و تجاری باشگاه را اداره میکنند، اوضاع خوب است. من اولتراها را دوست دارم، هواداران را دوست دارم. اما افراد دیگری باید مسئولیت اداره امور را بر عهده داشته باشند.
فقط میتوانم یک چیز را بگویم، این نظر شخصی من است و شاید از طرف بایرن صحبت نکنم چون یکی از مستقلترین افراد هستم. اگر در بلندمدت در برابر این دیکتهای که از برخی محافل میآید کوتاه بیاییم، باید به فوتبال آلمان شب بهخیر گفت. در تمام باشگاههایی که اولتراها در هیئت نظارت حضور دارند، اوضاع رو به افول است. آنها باید شادی کنند، باید فوتبال را دوست داشته باشند، باید با سرود و آواز لذت ببرند. اما هرگز نباید در فوتبال قدرت داشته باشند. اگر قدرت را به دست بگیرند، همهچیز تمام است.
تصمیم به انتخاب ونسان کمپانی
اعتبار و تمجید این تصمیم برای مکس ابرل است. او بود که نام ونسان کمپانی را روی میز آورد و بعد هم او را به اینجا آورد. نباید فراموش کنیم که تا آن زمان، کمپانی فقط در برنلی مربیگری کرده بود. او آنها را به لیگ برتر رساند، اما همان سالی که ما او را آوردیم، سقوط کردند. تمام دنیا میگفت: بایرن چطور میتواند چنین مربیای را استخدام کند؟ اما مکس تحقیق خود را کامل انجام داده بود. کارل هاینتس رومنیگه و من سپس با پپ گواردیولا - که او ده سال زیر نظرش بازی کرده بود - تماس گرفتیم. پپ گفت: «بدون معطلی او را جذب کنید». و ما هم همین کار را کردیم.
مربیان پیش از کمپانی
نمیخواهم اسمی ببرم. اما مربیانی داشتیم که هر هفته بعد از کنفرانس خبری باید خاموشکننده آتش را به دست میگرفتید [سراغشان میرفتید]. از زمانی که او (کمپانی) آمده، خبرنگاران در مونیخ دوباره باید کار کنند. او جز فوتبال هیچچیز دیگری به آنها نمیدهد.
«حملات» دائمیاش از طریق رسانهها
در واقع من کسی هستم که ترجیح میدهم منطقی با دیگران رفتار کنم. اهل دعوا نیستم، اما اگر کسی به بایرن حمله کند، آنوقت خشم و هیاهو در کار خواهد بود. برای رسیدن به اوج از آرنجهایم استفاده کردم، اما وقتی به اوج رسیدیم، کاملاً استراتژیام را عوض کردم. وقتی به اوج میرسی، باید اجتماعی شوی و چیزی پس بدهی.
انتقال فلوریان ویرتس به لیورپول
ظاهراً اسلوت وعدهی چیزی به او داده که اکنون آشکارا به آن عمل نمیکند. به او قول داده بود شماره ۱۰ را بگیرد و تیم جدیدی حول محور او بسازد. اما این حرفها بیاساس بود. او شماره ۷ را گرفت و تیم جدید هم مشخصاً حول محور ویرتس بازی نمیکند. واقعاً برایش ناراحتم. در لورکوزن همه چیز از طریق او انجام میشد. در لیورپول او در یک نیمه پنج پاس میگیرد و اگر دو بار توپ را از دست بدهد، نمره بدی میگیرد.
هونس میگوید بایرن در تابستان گذشته تصمیم درستی گرفت که خریدهای گرانقیمت دیگری انجام نداد؛ او به خریدهای شکستخوردهی ژاوی سیمونز، جیمی گیتنز و بنیامین ششکو اشاره کرد.
قطع همکاری با توماس مولر
اگر او بهعنوان بازیکن ذخیره میماند، کل استادیوم خواستار حضورش میشد. حالا باشگاه میتواند بازیکنان جوانی مانند لنارت کارل یا تام بیشوف را پرورش دهد.
حمایت از مانوئل نویر در برابر انتقادات
فکر میکنم نحوهای که الآن همه به او حمله میکنند غیرقابل قبول است. مانوئل هنوز یکی از بهترین دروازهبانهای جهان است و همینطور هم خواهد ماند.
احتمال تمدید قرارداد نویر
فکر میکنم این مسئله در بهار مطرح خواهد شد.
دایو اوپامکانو
فکر میکنم او قراردادش با بایرن مونیخ را تمدید کند.
کمپانی و تأثیرپذیریاش از پپ
کمپانی چیزهای زیادی از پپ گواردیولا آموخته است. وقتی مکس ابرل، کمپانی را بهعنوان گزینه سوم یا چهارم پیشنهاد داد، کارل هاینتس و من با پپ - که هر دو دوست نزدیکش هستیم - تماس گرفتیم و از او پرسیدیم. پپ گفت: «میتوانید چشم بسته او را بهخدمت بگیرید؛ او مربی فوقالعادهای است و روزی هدایت منچسترسیتی را بر عهده میگیرد. وقتی من دیگر آنجا نباشم». ونسان ساعت ۷:۳۰ صبح در باشگاه است و ساعت ۶ عصر میرود. او با بازیکنان صحبت میکند و میخواهد هر روز هر بازیکن را بهتر کند. افراد کمی این کار را میکنند؛ اما او هر روز انجامش میدهد.
کوچک بودن ترکیب بازیکنان بایرن
ماهها ما را متهم میکردند که بازیکنان کافی و باتجربه نخریدهایم. اما همین حالا این موضوع برای ما مزیت بزرگی شده، چون تصمیم گرفتیم بازیکنان گرانقیمت مثل ژاوی، گیتنز یا ششکو را که ۸۰ میلیون قیمت داشتند، جذب نکنیم. بهجای آن گفتیم بیایید کاری نکنیم و فقط جکسون را از چلسی قرض بگیریم. اینگونه بود که در نهایت تراز نقلوانتقالاتمان نسبتاً متعادل شد. مربیای داریم که با بازی دادن به جوانها موافق است. با دیدن پیشرفت «کارل کوچولو» واقعاً خوشحال میشوم… تصمیم درباره توماس مولر هم خیلی سخت ولی ضروری بود، چون اگر مولر میماند، روی نیمکت مینشست و آنوقت تمام استادیوم در هر تعویض فریاد میزد «مولر، مولر» و در آن صورت کارل و بیشوف به حاشیه رانده میشدند.
فیرپلی مالی و قانون 1+50
باور دارم که در مقطعی یوفا و فیفا باید تضمین کنند که چیزی شبیه فیرپلی مالی واقعاً اجرا شود. این وضعیت نمیتواند ادامه پیدا کند. این مسئله ارتباطی با ما ندارد، چون اگر بخواهیم بیش از ۳۰ درصد سهام را بفروشیم، به اکثریت سهچهارمی اعضا نیاز داریم که بهنظر من هرگز به دست نخواهد آمد. اما عالی میشد اگر باشگاههایی مثل مونشن گلادباخ، هایدنهایم، هامبورگ یا کلن میتوانستند کمی بیش از ۵۰ درصد را بفروشند یا سرمایهگذار داشته باشند. این برای رقابتپذیری در آلمان هم خوب خواهد بود و مطمئن هستم که در عرصه بینالمللی هم بهتر عمل خواهیم کرد. مهمترین مسئله این است که یوفا و فیفا باید به این بازی بیقاعدهای که اکنون در سطح بینالمللی وجود دارد، پایان دهند.
پول در فوتبال انگلستان
ما همیشه پیش از بازی با مسئولان تیم رقیب ناهار میخوریم. وقتی چلسی به اینجا آمد، این بولی میلیاردر… او درباره نیم میلیارد صحبت میکند و تو با خودت فکر میکنی: این لیر است یا یورو؟ این دیوانگی است؛ برای آنها پول اصلاً اهمیتی ندارد.
ضعف بازاریابی تلویزیونی در آلمان
مشکل اصلی ما در آلمان این است که ریسکپذیر نیستیم، چشماندازی دنبال نمیشود. در مقطعی باید یک جهش انجام داد. هیچ دلیلی وجود ندارد که اینجا وضعیت باید خیلی بدتر از انگلستان، اسپانیا یا ایتالیا باشد. در هیچ جای دنیا استادیومها مثل آلمان اینگونه پر نمیشوند. برای همین نمیفهمم چرا نباید امکان جذب درآمد بیشتر از رسانههای اروپایی وجود داشته باشد. اما اگر میخواهیم باشگاههای بیشتری در سطح بینالمللی رقابتی باشند، باید درها را باز کنیم. چون اگر منابع درآمدی جدید را شناسایی یا ایجاد نکنیم، مقابل ابوظبی، دوبی و کسانی که اکنون پولشان را سرمایهگذاری میکنند، شانسی نخواهیم داشت.



