به گزارش مشرق، کانال تلگرامی موسسه مطالعات ایران و اوراسیا نوشت:

تنها دو ماه پیش از پایان دوره ریاست‌جمهوری‌اش، جو بایدن مجوز استفاده اوکراین از موشک‌های ATACMS ساخت آمریکا را برای حمله به عمق خاک روسیه صادر کرد. برد این موشک‌ها حدود ۳۰۰ کیلومتر است.

احتمالاً واشنگتن با دقت نحوه استفاده کی‌یف از این موشک‌ها را زیر نظر خواهد داشت. به نظر می‌رسد که این موشک‌ها تنها در منطقه کورسک مورد استفاده قرار گیرند، منطقه‌ای که بخشی از آن تحت کنترل اوکراین است و ارتش روسیه در آنجا ضدحمله‌ای با حضور نیروهایی از کره شمالی انجام می‌دهد. بنا به برخی گزارش‌ها، ولادیمیر پوتین دستور داده که تا ۲۰ ژانویه، روز تحلیف دونالد ترامپ، منطقه کورسک آزاد شود. با تصمیم اخیر بایدن، پرسش درباره واکنش روسیه به حملات عمیق در خاک خود با استفاده از تسلیحات آمریکایی، که با هماهنگی نیروهای ناتو انجام خواهد شد، به‌طور طبیعی مطرح شده است.

پیش‌تر، پوتین هشدار داده بود که واکنش روسیه به چنین اقداماتی، ارسال تسلیحات دوربرد به کره شمالی خواهد بود. همچنین، در سپتامبر ۲۰۲۴، پوتین اظهار داشت که چنین تشدیدی از سوی کشورهای ناتو به‌منزله مشارکت مستقیم آن‌ها در جنگ خواهد بود. رئیس‌جمهور روسیه همچنین برنامه‌هایی را برای تغییر دکترین هسته‌ای این کشور اعلام کرد و گفت که «حمله از سوی یک کشور غیرهسته‌ای، اما با مشارکت یا حمایت یک کشور هسته‌ای، به‌عنوان حمله مشترک در نظر گرفته خواهد شد.»

تحولات اخیر بار دیگر پرسش درباره خطوط قرمز روسیه و احتمال استفاده این کشور از سلاح‌های هسته‌ای را مطرح می‌کند.

خطوط قرمز روسیه

تهدید به استفاده از سلاح هسته‌ای توسط مقامات و رسانه‌های روسی اکنون وارد سومین سال خود شده است. این احتمال وجود دارد که روسیه سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی را در بلاروس مستقر کرده باشد. کارشناسان و سیاستمداران روسی بارها از رهبری این کشور خواسته‌اند تا حملات هسته‌ای علیه اوکراین و حتی کشورهای ناتو را آغاز کند.

تا پایان سال ۲۰۲۴، می‌توان گفت که ترس از عبور از خطوط قرمز روسیه (که تصور می‌شد با تهدید به جنگ هسته‌ای همراه باشد) رو به کاهش گذاشته است. دلیل این امر، تغییر مداوم و عقب‌نشینی این خطوط قرمز بوده است. از سال ۲۰۲۲، اوکراین و غرب بیش از دوازده خط قرمز و حتی خطوط مرزی دیگر روسیه را نقض کرده‌اند؛ از جمله گسترش ناتو به فنلاند و سوئد، ارسال تسلیحات غربی به اوکراین، ارسال جنگنده‌های میگ-۲۹ شوروی به اوکراین، موشک‌های دوربرد، سامانه‌های موشکی غربی، تانک‌های شوروی، تسلیحات تهاجمی آلمان، حملات به خاک روسیه (در مرزهای ۲۰۱۴)، تأمین موشک‌های HIMARS و پاتریوت، جنگنده‌های F-۱۶، حملات HIMARS به کریمه و ارسال تانک‌های غربی. این فهرست هنوز هم کامل نیست.

هر بار، واکنش مسکو شامل حملات به اوکراین بود؛ افزایش حملات به زیرساخت‌های غیرنظامی و اهداف نظامی (یا اهدافی که لزوماً نظامی نبودند) در شهرهای اوکراین، که همواره با تلفات غیرنظامی همراه بوده است.

پرسش این است که آیا کرملین واقعاً خطوط قرمز واقعی دارد یا خیر؟ اما می‌توان با اطمینان گفت که حداقل دو خط قرمز از خطوط متعدد اعلام‌شده در سال‌های اخیر واقعاً جدی به نظر می‌رسند: نخست، مشارکت علنی نیروهای نظامی ناتو در عملیات نظامی در خاک اوکراین؛ و دوم، «ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز اوکراین» و استفاده از پایگاه‌های هوایی کشورهای ناتو برای حملات علیه ارتش روسیه.

حملات موشک‌های دوربرد ATACMS به خاک روسیه، اگر در محدوده کنونی عملیات نظامی در منطقه کورسک باشد، به احتمال زیاد جزو خطوط قرمزی خواهد بود که نقض شده و دیگر خط قرمز تلقی نخواهد شد.

با این حال، اگر این فرضیات اشتباه باشد — و نمی‌توانیم با قطعیت بگوییم کدام خط قرمز می‌تواند به‌طور بنیادی رویکرد ولادیمیر پوتین نسبت به «تشدید» را تغییر دهد — واکنش روسیه به ATACMS چه می‌تواند باشد، به‌جز حمله هسته‌ای؟

جایگزین‌های حمله هسته‌ای

قابل پیش‌بینی‌ترین و آشکارترین واکنش، افزایش حملات به شهرهای اوکراین و تأسیسات زیرساختی غیرنظامی، به‌ویژه با نزدیک شدن به سرمای زمستان است. در نوامبر ۲۰۲۴، افزایش تعداد حملات به اوکراین و استفاده از موشک‌ها و پهپادهای بیشتر در هر حمله را شاهد هستیم. این روند احتمالاً با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت.

روسیه ممکن است به تهدید خود در سال ۲۰۲۲ برای حمله به کاروان‌های تسلیحاتی غربی که از کشورهای ناتو به اوکراین ارسال می‌شوند، بازگردد. به‌ویژه، نقطه تمرکز این تهدیدات می‌تواند مرکز اصلی در حوالی شهر «ژشوف» در لهستان و مسیر ادامه‌یافته از طریق «پژمیشل» به سمت لویو باشد. این حملات ممکن است به‌محض عبور کاروان‌ها از مرز اوکراین-لهستان صورت گیرد.

روسیه ممکن است حملات به «مراکز تصمیم‌گیری»، از جمله دفتر رئیس‌جمهور اوکراین را افزایش دهد. این دیدگاه توسط وبلاگ‌نویسان حامی جنگ روسی مطرح شده است.

در سطح بعدی تشدید تنش، اما یک گام پایین‌تر از حمله هسته‌ای، حملات به زیرساخت‌های انرژی و هسته‌ای اوکراین قرار دارد، با هدف ایجاد یک فاجعه تکنولوژیکی. همچنین ممکن است خرابکاری‌های بزرگ در خطوط لوله‌ای که همچنان گاز روسیه را از طریق اوکراین به اتحادیه اروپا انتقال می‌دهند، رخ دهد. این اقدامات از سوی کارشناسان روسی در سال ۲۰۲۲ به‌عنوان راه‌حل‌هایی برای وادار کردن غرب به پذیرش شرایط روسیه مطرح شده بود.

در مورد کشورهای غربی، انتظار افزایش انواع خرابکاری‌ها و اقدامات مخرب در خاک این کشورها کاملاً منطقی است. همچنین، حمایت بیشتر از نیروها و گروه‌های سیاسی که بتوانند کشورهای غربی را به سوی بی‌ثباتی داخلی و اعتراضات سوق دهند، قابل پیش‌بینی است. نباید حملات سایبری را فراموش کرد که به‌طور مرتب توسط نهادهای اطلاعاتی روسیه انجام می‌شود.

مزایا و معایب حمله هسته‌ای

اگر سناریویی را تصور کنیم که در آن ولادیمیر پوتین تصمیم به انجام حمله هسته‌ای علیه اوکراین بگیرد، این حمله چگونه خواهد بود؟

از نظر تاکتیکی، چنین حمله‌ای می‌تواند به نابودی تجمع نیروهای اوکراینی منجر شود — برای مثال در منطقه کورسک. در این حالت، حمله به‌طور فنی در خاک روسیه انجام می‌شود. با توجه به جغرافیای منطقه تحت کنترل نیروهای اوکراینی، احتمالاً یک حمله کافی نخواهد بود، و واکنش بین‌المللی به استفاده از سلاح هسته‌ای، چه با یک حمله و چه با ده حمله، یکسان خواهد بود. بنابراین، روسیه ممکن است در یک حمله، نیروهای اوکراینی را به‌طور قابل توجهی نابود کند و توازن نیروها در میدان جنگ را تغییر دهد.

عواقب منفی حمله هسته‌ای

عواقب منفی چنین حمله‌ای فاجعه‌بار خواهد بود. اگر حمله هسته‌ای در خاک روسیه انجام شود، احتمال «حمله تلافی‌جویانه» از سوی قدرت‌های هسته‌ای دیگر تقریباً صفر است. اما احتمالاً تنها کره شمالی این اقدام را محکوم نخواهد کرد.

بدون شک، حتی چین و سایر متحدان و دوستان روسیه نیز از هر گونه حمایت از مسکو خودداری خواهند کرد. منطقی‌ترین پیامد، تحریم کامل روسیه، قطع تمامی روابط اقتصادی تا زمان استرداد عاملان استفاده از سلاح هسته‌ای، و درخواست برای خلع کامل سلاح‌های هسته‌ای روسیه خواهد بود. در این شرایط، اوکراین بدون هیچ محدودیتی کمک‌های گسترده‌ای دریافت خواهد کرد.

آیا حمله هسته‌ای محتمل است؟

با این حال، احتمال چنین سناریویی تقریباً صفر است؛ زیرا رهبری روسیه کاملاً درک می‌کند که استفاده از سلاح هسته‌ای به معنای پایان جنگ نخواهد بود، بلکه آغاز رویارویی با تمام جهان خواهد بود، جایی که روسیه هیچ شانسی برای پیروزی ندارد.

نظام سیاسی روسیه (به استثنای بخش کوچکی از مقام‌های بالا که درگیر مسائل «ژئوپلیتیک» هستند) حتی پیش از جنگ و در جریان آن، هدف اصلی خود را از دست نداده است — کسب منافع مالی از طریق فروش منابع انرژی، تجارت، یا تأمین ارتش و واردات موازی. تصور اینکه استفاده از سلاح هسته‌ای به نفع کسی در روسیه باشد، جز برای گروه کوچکی از افراط‌گرایان، دشوار است.

صرف‌نظر از اینکه منطق رفتار و انگیزه‌های پوتین چگونه تفسیر شود، او به‌وضوح به دنبال مرگی سریع نیست، که پس از استفاده از سلاح‌های هسته‌ای احتمال آن بسیار زیاد خواهد بود. بنابراین، واکنش روسیه به حملات موشک‌های ATACMS، نه جنگ هسته‌ای، بلکه تقویت تاکتیک‌ها و اقدامات موجود دولت روسیه در برابر اوکراین و کشورهای غربی خواهد بود.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

پیشنهادی باخبر