تهیهکننده باسابقه: مسدود کردن پلتفرم پخشکننده «سووشون» قابل فهم نیست

اسماعیل عفیفه تعطیلی موقت پلتفرم پخشکننده سریال «سووشون» را بدعتی خطرناک میداند که میتواند تیشه به ریشه نهال نوپای نمایش خانگی بزند. او با مرور تاریخچه پُرچالش نمایش خانگی در ایران و آسیبپذیری سرمایهگذاری خصوصی در این حوزه، خواستار بازگشایی پلتفرم توقیفی شد.
اسماعیل عفیفه ـ تهیهکننده باسابقه ـ در یادداشتی که اختصاصی در اختیار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) قرار داده است، در ابتدا با مروری بر فراز و نشیبهای نمایش خانگی در ایران از دهه ۹۰، با اشاره به دشواریهای جذب سرمایه خصوصی در این بازار نوظهور و ناشناخته، بر نقش حیاتی آن در ایجاد اشتغال برای هنرمندان تاکید کرد.
عفیفه با بیان تردیدهای مکرر سرمایهگذاران به دلیل چهارچوب و ضوابط روشن نداشتن و امکان توقیف پروژههای کلان، این پرسش بنیادین را مطرح کرد که «پس چرا هنوز در این کشور فیلم میسازیم؟» و سپس به پرسش خود پاسخ داد.
در یادداشت تهیهکننده سریالهایی چون «زمانه»، «میوه ممنوعه»، «پس از باران»، «آنام»، «جیران» و «جنگل آسفالت» آمده است:
«از دهه نود که نمایش خانگی در ایران به راه افتاد، مسیر پُر فراز و فرود و البته دشواری را طی کرده است. به عنوان کسی که سالهاست در حوزه تهیهکنندگی فیلم و سریال فعالیت میکنم از همان آغاز شاهد تحولات مربوط به نمایش خانگی بودهام؛ چه در زمانی که تلاش میشد صاحبان سرمایه را به این بازار نوظهور و البته ناشناخته علاقمند کنیم و چه در زمانی که پلتفرمها تمایل پیدا کردند به طور جدی در آن سرمایهگذاری کنند.
به دلایل حرفهای و علاقه شخصی و البته فراهم شدن بازار کار برای انبوه شاغلان حوزه فیلمسازی تمام تلاشم را میکردم که تولید فیلم و سریال در بخش خصوصی تقویت شود، زیرا از طرفی از نزدیک شاهد بودم که چگونه تلویزیون با نگاهی سیاسی و جناحی موجب شده که بسیاری از هنرمندان ـ که زمانی با افتخار در آن حضور مییافتند ـ تمایلی به همکاری در فیلم و سریالهای تلویزیونی نداشته باشند و از طرف دیگر میدیدم که سینما نیز در دوران جدید در همه جای دنیا هیمنه و محبوبیت سابق را از دست داده و اگر نبود راهاندازی شبکه نمایش خانگی، بیکاری انبوه هنرمندانِ این رشته بحرانی دیگر بر سایر مشکلات کشور میافزود.
با وجود همه اینها بسیاری از اوقات به تردید میافتادم که چرا صاحبان سرمایه باید در جایی سرمایهگذاری کنند که چهارچوب و ضوابط روشنی ندارد و بسیاری اوقات وضعیت روحی و خُلقی شخصی حقیقی ـ و نه حقوقی ـ میتواند پروژهای که دهها میلیارد هزینه صرف آن شده را به محاق توقیف دچار کند؟ در تمام این سالها به وضوح میدیدم آنانی که عقل معاش دارند میتوانند امکانات مالیشان را در هر جایی غیر از حوزه فیلمسازی، سرمایهگذاری کنند و از بازگشت اصل سرمایه و سود آن مطمئن باشند. پس چرا هنوز در این کشور فیلم میسازیم؟ چرا هنوز سریال میسازیم و با سماجت دل به اندک سودهای حاصل از فروش قانونی آن خوش میکنیم؟
آنانی که دستی بر آتش دارند میدانند که بخش زیادی از فیلمهای سینمایی تحت عناوین مختلف از بودجه دولتی بهره میبرند. نگاهی به فهرست فیلمهای سینمایی آخرین جشنواره فجر موید این نظر است و نیاز به توضیح اضافه ندارد. اینگونه آثار به هیچوجه هزینهای را که صرف ساختشان شده برنمیگردانند و البته این موضوع اهمیتی هم ندارد.
اینها پولهایی است که روی سفره بودجه فرهنگی گستره میشود و خواص بنا به جایگاهشان لقمهای از آن برمیدارند. در چنین اوضاعی باز هستند کسانی در بخش خصوصی که دل به دریا میزنند و فیلم و سریال میسازند.
همه اینها را گفتم که برسم به بدعت جدید ساترا در مسدود کردن پلتفرم نماوا به بهانه پخش سریال «سووشون». برای من چنین حکمی بسیار عجیب است و با درکی که از منطق حقوقی این حوزه دارم چنین تصمیمی قابل فهم نیست.»
عفیفه سپس تصمیم در مسدود کردن نماوا را با سه استدلال به چالش کشیده است.
عدم تخطی آشکار
عفیفه در این یادداشت تاکید کرده است: «در سریال سووشون نسبت به دیگر آثار نمایش خانگی و حتی تلویزیونی چندان خارج از ضوابط پخش عمل نشده است. در سختگیرانه ترین حالت با چند ممیزی مختصر میشد کار را همانند بقیه سریالها پخش کرد. در همین تلویزیون با همه سختگیریهایش در چندین سریال شاهد نمایش صحنههایی بودیم که در پوشش زنها از روسری استفاده نشده است. این اتفاق اگر در تلویزیون مجاز باشد قطعاً در نمایش خانگی هم بایستی مجاز باشد.»
اعتبار اثر و سازنده
این تهیهکننده با تاکید بر اعتبار اثر و سازنده آن آورده است: «رمان سووشون از آثار مهم ادبیات داستانی معاصر است. هم کتاب و هم نویسنده آن بارها مورد تقدیر قرار گرفتند. خانم نرگس آبیار کارگردان محترم سریال نیز از کارگردانانی است که کارنامه فعالیت حرفهایاش به شدت مورد تایید ساترا و سایر نهادهای فرهنگیِ همسو با ساتراست. به اندازهای که از قسمت اول سریال «سووشون» دستگیرم شده ایشان تلاش کردهاند حداکثر وفاداری به متن را در برگردان سریالی آن مراعات کنند.
آیا نباید رویکرد ساترا در مواجهه با این اثر با توجه به نکات فوق کمی متفاوت باشد؟ زمانی سختگیریهای نهادهای نظارتی شامل آثاری میشود که مضمون و مفهوم خاصی را منتقل نمیکنند و صرفاً برای سرگرمی مخاطب تولید شدهاند اما در مورد سریال سووشون بیشک چنین صفتی صدق نمیکند.
نکته جالب این است که گاه شاهد آن هستیم آثار سطحی بیشتر مشمول مهربانی و همدلی دوستان ممیز میشوند. طبعاً من مخالف هرگونه سختگیری و ممیزی نسبت به همه تولیدات متنوع نمایش خانگی و سینما هستم. مقایسه حاضر صرفاً برای تشریح روشنتر نظارت بیان شده است.»
مجازات نامتناسب
اما مهمترین بخش نقطه نظرات عفیفه به شیوه برخورد برمیگردد که با هشداری نسبت به محاق کشاندن بخش خصوصی و ایجاد فضای بیرقابتی، همراه شده و توضیح داده است:
«حال به مهمترین نکته مطلب حاضر میرسم. به فرض که در سریال سووشون بنا به ضوابط ساترا تخلفی صورت گرفته باشد کدام قانون و مجوز حقوقی دستور به مسدود کردن یک پلتفرم که هزاران محتوای قابل پخشِ دیگر دارد میدهد؟ این همان اتفاق ترسناکی است که میتواند تیشه به ریشه نهال نوپای نمایش خانگی بزند. مقدمهای که برای مطلب حاضر نوشتم ناظر به همین مطلب است.
چرا شعار تولید در بخش سینما و سریال جدی گرفته نمیشود؟ آیا دستی نامرئی تلاش دارد مختصر تحرکی را که بخش خصوصی در حوزه فیلمسازی ایجاد کرده به محاق تعطیلی بکشاند و خود در فضای بیرقابتی که ایجاد میکند فاتحانه بتازد؟ این بدعتی است که ممکن است گریبان همه پلتفرمها را بگیرد.
معروف است که قانونِ بد بهتر از بیقانونی است. تخلف از قانونِ بد هم نباید منجر به بیقانونی شود و مجازات تخلف هم باید همچنان در چهارچوب قانون صورت بگیرد. این نکتهای است که نباید از چشم فعالان نمایش خانگی ـ بخصوص بقیه پلتفرمها ـ پنهان و مغفول بماند و به نظرم منطقی است که همه هنرمندان و مدیران پلتفرمها یکصدا به این تصمیم ساترا معترض باشند.»
امیدواری به خطای انسانی
عفیفه در پایان این یادداشت ابراز امیدواری کرده است:
«در خاتمه خوشبینانه امیدوارم این اتفاق ناشی از خطای انسانی باشد و مجوز گشایش پلتفرم نماوا بهزودی زود صادر شود. در این صورت حل شدن مشکل پخش «سووشون» بسیار سادهتر خواهد بود.»
پیشنهادی باخبر
تبلیغات