آیا چین و روسیه قربانی تور خاورمیانهای ترامپ شدند؟/ معنای برداشتن تحریمهای شام برای پوتین

به گزارش اقتصادنیوز، شورای اتلانتیک با انتشار یادداشتی مدعی شد، در این هفته، دونالد ترامپ نسخهای کلاسیک از خود را به نمایش گذاشت: برهمزننده، معاملهمحور، و بیپروا در برابر قواعد سنتی. از منظر ژئوپلیتیک، سفر رئیسجمهور آمریکا به خاورمیانه میتواند به یکی از مهمترین رویدادهای دو دوره ریاستجمهوریاش بدل شود—البته به این شرط که ترامپ اکنون با اقدامی قاطع علیه ولادیمیر پوتینِ روسیه، این رویه را دنبال کند.
هدیه ترامپ به شام
این نشریه در ادامه آورد، تصمیم غیرمنتظره ترامپ برای لغو تحریمهای آمریکا علیه سوریه پس از اسد باید در کنار اقدام کمتر رسانهایشده دولت او برای برداشتن محدودیتها بر فروش تراشههای پیشرفته هوش مصنوعی به امارات متحده عربی و عربستان سعودی دیده شود. هر دو اقدام هوشمندانهاند و با وجود آنکه کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، در سطح جهانی دارای پیامدهای قابل توجهی هستند.ترامپ نقشی در سقوط دولت بشار اسد در ۸ دسامبر نداشت—رویدادی که در واپسین روزهای دولت بایدن روی داد و به پنجاه سال حکومت سرکوبگر خانواده اسد پایان داد. برای ترامپ، این واقعه همچنین به نقطه عطفی ژئوپلیتیکی بدل شد که انتظارش را نداشت. این تحول، فعل و انفعال های روسیه و ایران را تحت تاثیر قرار داد، دو بازیگری که از سال ۲۰۱۵ در کنار دولت سوریه بودند و مانع از سقوط اسد شدند.ترامپ با لغو تحریمها، آن هم بهشکل علنی در ریاض، توانست با هزینهای اندک، به جایگاهی والا در عرصه دیپلماسی دست یابد. او به متحدان خاورمیانهای و اروپایی—بهویژه بریتانیا، عربستان سعودی و ترکیه—پاداش داد، کسانی که خواستار چنین اقدامی از سوی او شده بودند. در عین حال، ترامپ با این کار میتواند در را بر روی هرگونه تلاش روسیه برای بازپسگیری نفوذ منطقهایاش ببندد.مسکو سالها صرف تقویت دولت اسد کرد، اما این دولت نهایتاً سقوط کرد—و این تا حدی ناشی از انتقال داراییهای نظامی روسیه از سوریه به جبهه جنگ در اوکراین بود. روسیه نه تنها یک متحد (اسد) را از دست داد، بلکه با از دست دادن جای پای خود در خاورمیانه که از آن برای اعمال نفوذ منطقهای استفاده میکرد، موقعیت جهانیاش را نیز تضعیف کرد. ترامپ باید اکنون این مسیر را با پیشنهاد یک پیمان امنیتی منطقهای که روسیه و چین را کنار بگذارد و بر پایه توافقنامههای ابراهیم بنا شود، ادامه دهد.
دور زدن پکن
تراشههای پیشرفته چه ارتباطی با لغو تحریمهای سوریه دارند؟ اگر اقدام در سوریه به معنای کیش و مات کردن روسیه باشد، اقدام در حوزه تراشهها به معنای پیشدستی بر چین است. انجام هر دو اقدام بهطور همزمان، شراکت «بیحد و مرز» میان پوتین و شی جینپینگ را که در فوریه ۲۰۲۲ علیه واشنگتن اعلام شد، به چالش میکشد.تصمیم بایدن در واپسین روزهای دولتش برای محدود کردن دسترسی امارات و عربستان به پیشرفتهترین تراشههای آمریکایی، از طریق «قانون انتشار هوش مصنوعی»، با هدف جلوگیری از انتقال این فناوری به چین اتخاذ شد. اما در منطقه، این تصمیم بهمثابه سیلی به صورت کشورهایی تلقی شد که میلیاردها دلار در شرکتهای هوش مصنوعی آمریکایی و زیرساختهای آنها سرمایهگذاری کرده بودند. یک مقام عربی در این باره مدعی شد که برخی از همکارانش در کشورش از خود میپرسیدند آیا در مواجهه با این محدودیتها، روی اسب درستی شرط بستهاند، بهویژه زمانی که شرکت چینی DeepSeek هشدار داد چین ممکن است در آیندهای نه چندان دور از نظر توانمندی به آمریکا برسد یا حتی از آن پیشی بگیرد.هر دو اقدام ترامپ، قمارهایی حسابشده با منطقی روشن هستند.در مورد سوریه، ترامپ به این نتیجه رسیده که ریسک اعطاب فرصتی تازه به رهبری جدید دمشق ارزشش را دارد—حتی با وجود آنکه رئیسجمهور جدید سوریه، احمد شرع، که رهبری عملیات علیه اسد را بر عهده داشت، از سوی ایالات متحده به همراه جنبش حیات تحریر الشام بهدلیل پیوندهای پیشین با القاعده در فهرست تروریستی قرار گرفته بود. با این حال، شرع در سال ۲۰۱۶ پیوندش با القاعده را قطع کرد و اکنون متعهد شده که ساختار جدید او فراگیر بوده و به همه اقوام و مذاهب در کشور احترام بگذارد.
به ادعای آتلانتیک هنوز قضاوت قطعی ممکن نیست—اما با حضور آمریکا، احتمال دستیابی به نتیجهای خوب بیشتر است. در مورد هوش مصنوعی، ترامپ بر این باور است که اماراتیها و سعودیها از فناوری پیشرفته آمریکا در برابر نشت به چین محافظت خواهند کرد—موضوعی که باعث نگرانی دولت بایدن بود. آنچه ترامپ در ازای این ریسک به دست آورده، شاید ثروتمندترین سرمایهگذاران جهان باشند—که در عین حال، تمایل دارند روابط نزدیکی با پکن، بزرگترین مشتری سوخت فسیلیشان، حفظ کنند.با توجه به اینکه رقابت تکنولوژیک با شتابی غیرقابل پیشبینی در حال پیشروی است و مخاطرات آن بسیار بالاست، باید به ترامپ اعتبار داد که بهجای تعلل، تصمیم گرفته است.خبر سوم این هفته شاید بیارتباط به نظر برسد: نخستین گفتوگوهای مستقیم صلح میان مقامات اوکراین و روسیه در استانبول. اما در واقع چنین نیست. ترامپ ابراز نگرانی کرده که ممکن است پوتین در حال وقتکشی با او باشد. این نشانهای خوشایند—گرچه دیرهنگام—است که ترامپ و دولتش دریافتهاند که در حال فریب خوردن از سوی رقیبی زیرک هستند، کسی که باور دارد اگر زمان بخرد و حمایت آمریکا از کییف را خنثی کند، تمام اوکراین بهدستش خواهد افتاد. به ادعای آتلانتیک اکنون زمان آن است که ترامپ بلوف پوتین را برملا کند—بهویژه در سایه ناکامی پوتین در ورود جدی به مذاکرات صلحی که میتواند استقلال، امنیت و حق اوکراین برای پیوستن به نهادهای غربی را تضمین کند. اقدامات بعدی مطلوب میتواند شامل تحریمهای بیشتر علیه روسیه، ارسال تسلیحات بیشتر به اوکراین، و تضمین پشتیبانی نظامی اروپا از امنیت اوکراین باشد.شکست پوتین در اوکراین، پس از شکستش در سوریه، یک پیروزی ژئوپلیتیکی با پیامدهایی تاریخی خواهد بود—و شاید حتی ارزنده از دریافت جایزه صلح نوبل برای ترامپ. به ادعای یکی از ناظران ترامپ با برهم زدن صفحه شطرنج ژئوپلیتیک، این فرصت را دارد که به دستاوردهایی پیشبینینشده، بهویژه در عرصه رقابت قدرتهای بزرگ، دست یابد. اما هشدار داد که خطر اصلی این است که ترامپ به پیامدهای ثانویه تصمیماتش توجهی نمیکند. هزینه اقتصادی تعرفههای «روز آزادی» او و تصمیمش برای عقبنشینی از افراطیترین نسخه آن تعرفهها، هم این خطر را نشان داد و هم توانایی ترامپ برای اصلاح مسیر را.اگر ترامپ اکنون در قبال روسیه نیز مسیر اصلاح را در پیش گیرد، میتواند بار دیگر منتقدانش را غافلگیر کند—و نشان دهد که میتواند همزمان برهمزننده، معاملهمحور، سنتگریز، و در عین حال دارای درک عمیق ژئوپلیتیکی باشد. ترامپ نباید این فرصت تاریخی را از دست بدهد.