فوتبال با جاناتان ویلسون

جنگ داخلی محمد صلاح و لیورپول؛ ماجرایی فاجعه‌بار که برنده‌ای ندارد

آرنه اسلوت و محمد صلاح در لیورپول فصل ۲۶-۲۰۲۵

تمدید قرارداد ستاره مصری، همزمان با تلاش برای ساختن هویتی تازه، به‌ شدت به ضرر همه تمام شده است.

طرفداری | محمد صلاح و لیورپول این روزها بسیار ناباورانه، بیش از هر زمان دیگری در نقطه‌ای پرفشار و ملتهب ایستاده‌اند؛ تقابلی که نشانه‌های یک جدایی تلخ را در خود دارد؛ یک جدایی که نه در شأن ستاره‌ای در اندازه‌های صلاح است و نه در قامت باشگاهی با تاریخ و هویت لیورپول.

ماجرا فقط به یک بازیکن ناراضی و یک مربی تازه‌وارد ختم نمی‌شود؛ این پرونده تلاقی چند بحران همزمان است: افت فنی، تغییر هویت تاکتیکی، مدیریت غلط قراردادها و شکاف عاطفی میان اسطوره و باشگاه.

در سطح اعداد و افتخارات، جایگاه صلاح بحث‌ناپذیر است. او پشت سر ایان راش و راجر هانت در جدول گلزنان تاریخ لیورپول ایستاده، چندین بار کفش طلای لیگ برتر را فتح کرده و نقش مستقیم در قهرمانی‌های لیگ و اروپا داشته است.

بسیاری از کارشناسان، از گری لینکر گرفته تا آلن شیرر، بارها او را در رده‌ی بزرگ‌ترین خارجی‌های تاریخ لیگ برتر قرار داده‌اند و حالا همان‌ها، در میانه این بحران، او را همچنان «بزرگ‌تر از آن می‌دانند که این‌طور کنار گذاشته شود».

در مقابل، چهره‌هایی مثل جیمی کرگر روی ضعف‌های این فصل دست می‌گذارند: افت در کار بدون توپ، ناتوانی در انطباق با سیستم جدید ۱-۳-۲-۴ و نشانه‌هایی از دلخوری و فردگرایی که در مصاحبه‌ها و پست‌های شبکه‌های اجتماعی‌اش بازتاب یافته است.

از سوی باشگاه هم تصویری از یک برنامه‌ریزی نوین به چشم می‌آید: سرمایه‌گذاری سنگین روی خط حمله و طراحی یک «لیورپولِ پسا صلاح و فن دایک».

از سوی دیگر، تمدید قراردادی پرهزینه با این دو بازیکن صورت گرفت تا انتقالی نرم و کنترل‌ شده به سوی نسل بعدی شکل بگیرد و این نشان از تصمیمی دوگانه و متناقض دارد؛ گویی هم می‌خواهند فصل‌های آخر یک اسطوره را حفظ کنند و هم همزمان او را از کانون فنی تیم کنار بگذارند.

در چنین بستری، هر نیمکت‌نشینی به‌ جای اینکه فقط از منظر تاکتیکی تفسیر شود، به نشانه‌ای از بی‌اعتمادی و به قول خود صلاح «هل دادن زیر اتوبوس» تعبیر می‌شود.

واکنش صلاح پس از تساوی ۳-۳ مقابل لیدز، از ناباوری بابت ۹۰ دقیقه نیمکت‌نشینی تا متهم کردن باشگاه به عمل نکردن به وعده‌ها و منتقل کردن حس «قربانی شدن»، نشان داد این شکاف، صرفاً فنی یا تاکتیکی نیست؛ مسئله عمیقاً به رابطه، احترام متقابل و جایگاه خود در باشگاه برمی‌گردد.

همین‌جاست که بسیاری از ناظران و دوستداران لیورپول یادآور می‌شوند این باشگاه در سال‌های اخیر، در مدیریت خروج اسطوره‌هایش همواره بر مرز باریکی بین عقل و احساسات حرکت کرده است؛ از نحوه جدایی هندرسون و ترنت الکساندر آرنولد تا‌ محمد صلاح.

آنچه این روزها در آنفیلد جریان دارد، به‌ خوبی نشان می‌دهد که چگونه تلاش برای ساختن هویتی تازه، اگر با زمان‌بندی و صداقت کامل در قبال ستارگان قدیمی همراه نباشد، می‌تواند به بحرانی چندلایه تبدیل شود: بازیکنی که خود را سزاوار احترام بیشتر می‌داند، باشگاهی که خود را در تنگنای مالی و تاکتیکی می‌بیند و هوادارانی که میان «هیچکس بزرگ‌تر از باشگاه نیست» و «نمی‌توان با اسطوره‌ها این‌طور رفتار کرد» معلق مانده‌اند. این همان نقطه‌ای است که متن جاناتان ویلسون از آن آغاز می‌شود؛ جایی که دیگر روشن شده است در جنگ داخلی محمد صلاح و لیورپول، بعید است برنده‌ای واقعی وجود داشته باشد.

تمدید قرارداد ستاره مصری در حالی که باشگاه همزمان در تلاش برای ساختن هویتی تازه بود، به شکلی فاجعه‌بار نتیجه معکوس داده است.

امیرحسین صدر

۹ دسامبر ۲۰۲۵


فوتبال با جاناتان ویلسون

محمد صلاح علیه لیورپول؛ دعوایی که برای هیچ‌یک از طرفین پایان خوشی ندارد

محمد صلاح
محمد صلاح و لیورپول به یک نقطه سرنوشت‌ساز رسیده‌اند

شاید در دوران بازی یک فوتبالیست، هیچ چیزی به اندازه جدا شدن از باشگاهی که در آن به اوج رسیده، سخت نباشد. مگر اتفاقی کاملاً استثنایی رخ دهد؛ آیا محمد صلاح آخرین بازی‌اش را برای لیورپول انجام داده است؟

او در سه بازی اخیر از ترکیب اصلی بیرون ماند. روز دوشنبه پس از آن مصاحبه تند و تیز بعد از تساوی ۳-۳ مقابل لیدز تمرین کرد، اما برای دیدار سه‌شنبه شب لیگ قهرمانان برابر اینتر در فهرست قرار نگرفت. ممکن است برای بازی شنبه در آنفیلد برابر برایتون در تیم باشد یا نباشد؛ خودش گفته: «نمی‌دانم بازی می‌کنم یا نه، اما قرار است از آن لذت ببرم».

بعد از آن، او راهی مراکش می‌شود تا در جام ملت‌های آفریقا همراه تیم ملی مصر حاضر باشد و در پایان آن تورنمنت، پنجره نقل‌ و انتقالات باز خواهد شد!

چطور کار به اینجا کشیده شد؟ صلاح یکی از بزرگ‌ترین اسطوره‌های تاریخ لیورپول به شمار می‌آید. او در جدول گلزنان تاریخ باشگاه تنها پشت سر ایان راش و راجر هانت قرار دارد. در لیگ برتر، در مجموع همه باشگاه‌ها، فقط آلن شیرر، هری کین و وین رونی گل‌های بیشتری از او زده‌اند.

صلاح نقش کلیدی در دو قهرمانی لیگ برتر و قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا داشته است. چهار بار کفش طلای لیگ برتر را برده و سه بار هم از سوی هم‌تیمی‌ها و هم از سوی خبرنگاران فوتبال به‌ عنوان بهترین بازیکن فصل انتخاب شده است؛ از جمله در فصل گذشته.

او فقط ۳۳ سال دارد و هنوز نشانه روشنی از افت بدنی در او دیده نشده است. این آن پایانی نیست که هیچ‌کدام از طرفین انتظار داشتند.

وقتی لیورپول فصل گذشته با اقتدار به سمت قهرمانی لیگ برتر پیش می‌رفت، در پس‌زمینه یک نگرانی دائمی شنیده می‌شد: قرارداد محمد صلاح، ترنت الکساندر آرنولد و ویرجیل فن‌ دایک در تابستان به پایان می‌رسید. الکساندر آرنولد رفت؛ دو نفر دیگر ماندند. و انصافاً هیچ‌کدام، از آن‌چه پس از آن رخ داد لذت نبرده‌اند. فن‌ دایک ناگهان معمولی به نظر می‌رسد و هاله ترسناک و عظمت گذشته‌اش را از دست داده است.

الکساندر آرنولد فقط پنج بار در ترکیب اصلی رئال‌ مادرید در لیگ به میدان رفته و هرگز واقعاً راحت و جا افتاده و حل شده در تیم، نشان نداده است.

و صلاح، بی‌حوصله و جدا افتاده و تک و تنها به نظر می‌رسد. او فقط سه گل در لیگ برتر در جریان بازی به ثمر رسانده و مهم‌تر از آن، هیچ نشانه‌ای از شکل‌گیری یک ارتباط میان او و مهاجمان جدید لیورپول در درون‌ زمین دیده نمی‌شود؛ در عین حال، تا حدی در مشکلات ایجاد شده در جناح راست زمین هم نقش داشته، چون نتوانسته یا شاید نخواسته در کارهای دفاعی عقب‌نشینی و کمک انجام دهد.

این وضعیت شاید یادآور این واقعیت باشد که بخش بزرگی از «خوب به نظر رسیدن» یک بازیکن، به سیستم و ساختاری بستگی دارد که در آن بازی می‌کند.

صلاح، الکساندر آرنولد و جوردن هندرسون در سمت راست لیورپول یک مثلث تقریباً بی‌نقص تشکیل داده بودند. پاس‌های سریع و دقیق الکساندر آرنولد، صلاح را در موقعیت فرار و یورش قرار می‌داد و این باعث می‌شد مدافعان سمت چپ حریف عقب‌تر بازی کنند؛ همین موضوع، بار دفاعی ترنت را کمتر می‌کرد و به او اجازه می‌داد به مناطقی در میانه میدان برود و نقش «بازیساز» را بر عهده بگیرد، در حالی که هندرسون با دوندگی بی‌امان و هوش تاکتیکی‌اش فضاهای خالی را پوشش می‌داد.

فصل گذشته، دومینیک سوبوسلای، با وجود این‌ که بازیکنی کاملاً متفاوت نسبت به هندرسون است، موفق شد از نظر انرژی و تعقیب حریفان، نقشی شبیه به او را ایفا کند.

اما این انسجام در فصل جاری از هم پاشیده است. تلاش برای تغییر سیستم به ۱-۳-۲-۴، وظایف دفاعی بیشتری برای بازیکن جناح راست ایجاد کرده و خب، صلاح آنقدرها موفق نشد از پس این نقش تازه برآید.

او گاهی نسبت به این تغییرات ناراضی، دلخور و معترض به نظر می‌رسید؛ تا آنجا که در واكنش به يک هوادار ليورپول که مدعی شده بود حضور الکساندر ایساک و فلوریان ویرتس نسبت به داروین نونیز و لوئیس دیاز «یک ارتقا» است، در ایکس نوشت:

«بیایید درباره خریدهای بزرگ‌مان خوشحالی کنیم، بدون آن که به قهرمانان لیگ برتر بی‌احترامی كنيم».

موضوع فقط به تلاش‌های آرنه اسلوت برای ورود به سبکی تازه محدود نمی‌شود. تأثیر مرگ دیوگو ژوتا را هم نمی‌توان نادیده گرفت؛ بعد از بازی افتتاحیه فصل، وقتی هواداران در جایگاه کُپ (Kop) برای ژوتا سرود می‌خواندند، صلاح مدت‌ها در زمین ماند و اشک‌هایش را با سر آستین پیراهنش پاک می‌کرد.

به هر شکل، صلاح در این فصل آن‌طور که باید بازی نکرد و از این منظر واکنش او به نیمکت‌نشینی نگران‌کننده است. آیا حس می‌کند زمان در حال غلبه بر اوست؟

آرنه اسلوت و محمد صلاح
این، آن پایانی نیست که لیورپول و محمد صلاح در ذهن داشتند

میزان بدبینی‌ و سوءظن در صحبت‌هایش چشمگیر بود: او اصرار و تأکید کرد یک نفر در باشگاه، که نامش را فاش نمی‌کند، سعی دارد او را به سمت جدایی سوق دهد. در عین حال نام جیمی کرگر را مطرح می‌کند و ادعا دارد با او سخت‌تر از کین رفتار می‌شود؛ با استناد به اینکه ظاهراً زمانی بوده که مهاجم پیشین تاتنهام «۱۰ مسابقه» متوالی گل نزده است.

از فصل ۱۶-۲۰۱۵، یعنی اولین فصل کامل کین به‌ عنوان مهاجم اول تیم، طولانی‌ترین دوره گل‌ نزدن او فقط شش بازی بوده؛ ضمن این‌که کین برای تاتنهام بازی می‌کرد، نه برای تیمی که تازه ۴۰۰ میلیون پوند برای خط حمله‌اش خرج کرده است.

انتقادی که بیشتر از همه متوجه کین بود، عادتش به عقب آمدن بیش از حد برای گرفتن توپ بود؛ وگرنه هیچکس هرگز در دوندگی و تلاش او تردید نکرده است.

خلاصه در این ماجرا، هیچ‌کدام از طرفین سربلند بیرون نمی‌آید. این نخستین بار نیست که درباره شیوه مدیریت اسلوت سؤال‌هایی مطرح می‌شود. واکنش صلاح و انداختن همه تقصیرها گردن دیگران، نشان از نوعی حق‌ به‌ جانب بودن دارد. اما باشگاه هم باید زیر سؤال برود.

به نظر می‌رسد خریدهای تابستانی با فرض دنیایی پس از صلاح طراحی شده‌اند؛ اگر این فرض درست باشد، چرا اصلاً قرارداد جدیدی به او پیشنهاد شد؟

برای باشگاهی که در سال‌های اخیر به استفاده از داده‌ها و آمار به خودش می‌بالد، این تصمیم به طرز عجیبی احساسی به نظر می‌رسد.

شاید رها کردن صلاح، آن‌ هم احتمالاً به‌عنوان بازیکن آزاد، برای لیورپول در تابستان گذشته بیش از حد پرریسک و آشفته‌ کننده بود. همین حالا هم این حس وجود دارد که باشگاه تلاش می‌کند در مدت زمان کوتاهی، تغییرات بیش از اندازه‌ای ایجاد کند. در حالی که باید گفت: اصلاً چطور شد سه بازیکن کلیدی تیم همزمان به پایان قراردادشان رسیدند؟

نگه داشتن صلاح در حالی که همزمان برای آینده‌ای بدون او برنامه‌ریزی می‌کردند اما، فقط به فضایی آکنده از دلخوری، تلخی و سرزنش و اتهام منجر شده است.

پیشنهادی باخبر