طرفداری | سه سال پیش، باستین شواین اشتایگر در دهمین سالروز شکست بایرن مونیخ مقابل چلسی در فینال خانگی فصل ۱۲-۲۰۱۱ لیگ قهرمانان اروپا، مروری بر خاطرات تلخ بهجا مانده از آن فینال که زمینهساز موفقیتهای بعدی باشگاه و فوتبال آلمان شدند، داشت.
به بهانهی تقابل امشب بایرن مونیخ و چلسی در هفته اول مرحله «لیگ» لیگ قهرمانان اروپا که بار دیگر این دو تیم را در ورزشگاه آلیانتس آرنا مقابل همدیگر قرار داده، بد نیست مصاحبه شمارهی ۳۱ سابق مونیخیها در مورد آن فینال تاریخی با مجله Sabner51 را بخوانیم. شبی که بایرن مونیخ تا یکقدمی فتح جام رفت، اما در نهایت دستش از رسیدن به آن کوتاه ماند. بااینحال، فوتبال آلمان در عرض یک سال آینده به افتخارات فوقالعادهای با بسیاری از بازیکنان شکستخورده در فینال مونیخ رسید؛ قهرمانی در فینال ومبلی، فتح سهگانه و صدالبته قهرمانی جهان در برزیل.
- باستین، امروز وقتی به آن فینال فکر میکنی، چه احساسی داری؟
از من نپرسید چطور آن بازی را باختیم. هنوز هم برایم یک معماست.
- احتمالاً برای همه تماشاگران هم همینطور بود. تمام شهر بعد از آن در شوک فرو رفت. صبح روز بعد برای تو چگونه گذشت؟
صبح زود به شهر رفتم، یک آبپرتقال و یک پرتزل گرفتم. سپس برای قدمزدن کنار ایزار رفتم، کاری که اغلب اوقات انجام میدادم. اما صبح آن روز تقریباً تنها بودم. سکوتی بر شهر حکمفرما بود. روی سنگی کنار رایشنباخبروک نشستم و پاهایم را در آب گذاشتم. پاهایم به خاطر ضربهای که در بازی خورده بودم، درد میکرد و خنک کردنشان حس خوبی داشت. شکست بسیار سنگینی بود. واقعاً دردناک بود. مدام فکر میکردم چطور ممکن است چنین اتفاقی افتاده شده باشد. تا امروز فقط یک دلیل به ذهنم میرسد: اینکه چلسی چهار سال قبل فینال لیگ قهرمانان را در ضربات پنالتی باخته بود و شاید خدایان فوتبال میخواستند این بار بخت با آنها یار باشد.
- تو گفته بودی واکنش هواداران بعد از فینال خیلی روی تو تأثیر گذاشت. چه تجربهای داشتی؟
چون در مرکز شهر زندگی میکردم، ارتباط زیادی با مردم مونیخ داشتم. درباره فینال صحبت میکردیم. میدیدم چطور تمام شهر ناامید شده بود، اما در عین حال چقدر از بازی ما به وجد آمده بودند. حتی فروشندگان بازار ویکتوالینمارکت هم در روزهای بعد سعی میکردند دلداریام بدهند. آنها میگفتند: «خیلی خوب بازی کردید، سال بعد حتماً قهرمان میشوید.»
- آیا کمی هم آسودگیخاطر بود که هیچکس تو را بابت ضربه پنالتیای که به تیرک زدی سرزنش نکرد؟
هیچ سرزنشی در کار نبود، حتی بین خودمان در تیم هم چنین چیزی نداشتیم. بیشتر از همه خودم بودم که خودم را سرزنش میکردم. اما فکر نمیکنم پنالتی بدی زدم. پتر چک در دروازه واکنش فوقالعادهای داشت و با نوک انگشتانش توپ را به سمت تیرک هدایت کرد. باید آن را قبول میکردم، هرچند خیلی سخت بود. آن هم در چنین فینال بزرگی، در ورزشگاه خانگی، مقابل جایگاه جنوبی... هنوز هم چهره هواداران را جلوی چشمم میبینم.

- آمار پس از ۱۲۰ دقیقه گویای همهچیز است: ۳۵-۱۲ شوت، ۲۰-۱ کرنر، ۶۱ درصد مالکیت توپ برای بایرن مونیخ. حتی در ضربات پنالتی ۳-۱ جلو بودید...
مزیت میزبانی واقعاً به ما کمک کرد. این را میشد در جریان بازی دید. چلسی بهشدت تحت فشار بود. سالها بعد با فرانک لمپارد و خوان ماتا درباره آن بازی صحبت کردم. آنها گفتند آن زمان اصلاً درک نمیکردند چرا جام در هتلشان است. برای من و بیشتر همتیمیهایم، این بزرگترین شکست دوران حرفهایمان بود. حس میکردیم یک دستمان روی جام است، شاید بیشتر، اما در آخرین لحظه از دستمان لغزید.
- کارل هاینس رومنیگه در جلسهی شام بعد از بازی گفت این شکست از بارسلونا ۱۹۹۹ هم بدتر بود. چقدر طول کشید تا با آن کنار بیایی؟
در تعطیلات پس از یورو، لحظهشماری میکردم [که فصل جدید] دوباره شروع شود. میخواستم با این تیم همهچیز را فتح کنم، تیمی که تقویت هم شده بود. میتوانستید انگیزه باورنکردنی موجود را در تکتک بازیکنان حس کنید. ما در بالاترین سطح ممکن تمرین میکردیم و انگار نیروی بیسابقهای آزاد شده بود. به یاد دارم پیش از برد ۴-۰ برابر بارسلونا در نیمهنهایی، با فرانک [ریبری] و آرین [روبن] صحبت میکردیم و یکدیگر را به جلو هل میدادیم. مثل برادر همدیگر شده بودیم.
- یوپ هاینکس گفته بود با تو گفتوگوهای زیادی داشت. آن زمان چقدر برایت اهمیت داشت؟
خیلی زیاد، اما من تنها نبودم. او پیشتر هم بهعنوان بازیکن و هم مربی دستاوردهای زیادی داشت. به چنین کسی بهطور ویژه گوش میدهید. اما چیزی که مرا مجذوبش کرد این بود که او پس از فینال ۲۰۱۲ چطور بهعنوان مربی رشد کرد. همه بازیکنان، حتی نیمکتنشینها، کادر فنی پشت تیم و هواداران را با خودش همراه کرد. حس میکردید واقعاً از این کار لذت میبرد. یکبار هم به من گفت این بهترین دوران کاریِ دوران حرفهایاش است. او از کار کردن با ما لذت میبرد. برای ما هم همینطور بود، فقط برعکس. او برایمان مثل یک پدر بود.

- و شما در زمین غیرقابل مهار بودید و سهگانه تاریخی ۲۰۱۳ را فتح کردید.
ما در سطحی فراتر از دیگر تیمها بازی میکردیم؛ بهسادگی میتوانم بگویم که بهترین تیم بودیم. چیزی که بیش از همه برایم ارزشمند است این است که آن را با DNA بایرن مونیخ و با تعداد زیادی بازیکن پرورشیافته در آکادمیمان به دست آوردیم. اما حتی کسی مثل کلودیو پیزارو را هم جزو همانها میدانم. او همیشه با روح بایرن زندگی میکرد.
- آیا قهرمانیهای ۲۰۱۳ و جام جهانی ۲۰۱۴ بدون شکست در فینال ۲۰۱۲ ممکن بود؟
گفتنش سخت است. اما من شخصاً باور دارم پایه و اساس ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ همان شکست ۲۰۱۲ بود. بعد از آن یک یا دو درصد بیشتر از همیشه انرژی میگذاشتیم، همان چیزی که مقابل چلسی کم داشتیم. موفقیت ۲۰۱۳ نیروی عظیمی به ما برای جام جهانی ۲۰۱۴ بخشید. در دوران حرفهایام هیچچیز رایگانی به من داده نشد. همیشه باید برایش زحمت میکشیدم. اشتفان بکنباوئر، مربی تیم زیر ۱۷ سالههای بایرن مونیخ روزی به من گفت: «البته که انتخاب راه آسان راحتتر است، اما گاهی بهتر است مسیر سنگلاخی را انتخاب کنی.» آن جمله برای همیشه در ذهنم ماند. افتخار میکنم که آن مسیر را با بایرن طی کردم. ما با همدیگر رشد کردیم تا جایی که میتوانستیم پیش از شروع فصل بگوییم هدفمان قهرمانی در لیگ قهرمانان است. در چهار سال، سه بار به فینال رسیدیم. چیزی شکل گرفت و خوشحالم که بخشی از آن بودم.

اولین قهرمانی چلسی در لیگ قهرمانان اروپا با غلبه بر بایرن مونیخ در ضربات پنالتی