به گزارش ایسنا، العهد در گزارشی درباره سفر «ابومحمد الجولانی» سرکرده تحریرالشام و رئیس موقت سوریه به واشنگتن و استقبال گرم «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا از وی نوشت: این دیدار در پی آن صورت گرفت که «توماس باراک» نماینده ترامپ در امور سوریه و لبنان فاش کرد که آمریکاییها در حال آماده شدن برای ایجاد یک پایگاه نظامی جدید در نزدیکی دمشق در فرودگاه نظامی المزه هستند. این امر عملا به معنای اشغال دمشق توسط آمریکا، پس از اشغال میادین نفتی شرق فرات توسط آنها خواهد بود. فرودگاه المزه در دهه ۱۹۶۰ به عنوان یک فرودگاه غیرنظامی ساخته شد و در اوایل دهه ۱۹۷۰ به یک فرودگاه نظامی تبدیل شد. این فرودگاه شاهد پرواز خلبانان سوری برای مبارزه با خلبانان اسرائیلی و آمریکایی بود. این فرودگاه زمانی نماد مقاومت در برابر تروریسم بود و امروز برای نظارت بر حرکات مبارزان مقاومت در لبنان و هرگونه جنبش مقاومتی که ممکن است در سوریه ایجاد شود یا در حال شکلگیری باشد و هدف قرار دادن اعضای آن استفاده خواهد شد. گزارشی از المانیتور در ششم ماه گذشته نیز نشان داد که این پایگاه برای اهداف لجستیکی مانند جاسوسی استفاده خواهد شد.
پایگاههای آمریکایی در خدمت امنیت صهیونیستها
مجموعهای از پایگاههای آمریکایی در منطقه وجود دارد: پایگاه «الازرق» در مثلث مرزی اردن، سوریه و عراق، پایگاه «عین الاسد» در استان الانبار در مرز سوریه، اردن و عراق، پایگاههایی در کردستان عراق که بزرگترین آنها «پایگاه اربیل» است و پایگاه «التنف» که تمام طول مرز سوریه و عراق را پوشش میدهد. بنابراین عراق توسط رژیم صهیونیستی، آمریکایی محاصره شده است. اعطای پایگاه «المزه» به آمریکاییها توسط الجولانی بخشی از امتیازاتی در چارچوب «توافقنامه امنیتی» است که به اشغالگران صهیونیستی «امنیت» در استانهای اشغالی درعا، سویدا و قنیطره را اعطا خواهد کرد. اینها پایگاههای آمریکایی هستند که نه «حافظ اسد» و نه «بشار اسد» روسای جمهور سابق سوریه حاضر به اعطای آنها نبودند.
یک پایگاه نظامی در قلب سوریه در فرودگاه المزه یادآور پایگاه هوایی بگرام در افغانستان است، با دولتی افغانی که توسط آمریکاییها منصوب شده است. شورای انتقالی به جای تلاش برای آزادسازی سرزمین، مجموعهای از اشغالهای درهمتنیده را در سوریه به ارمغان آورده است: اشغالگری رژیم صهیونیستی سوریه که اکنون تا «قطنا»، تقریبا ۲۸ کیلومتری دمشق، امتداد دارد؛ تثبیت اشغالگری آمریکا در قلب دمشق و اشغالگری ترکیه و الحاق کامل استانهای ادلب و حلب. این همان توافق امنیتی است که الجولانی برای آن به کاخ سفید رفت و بهای آن را با لغو تحریمهای آمریکا علیه خود دریافت کرد.
اسد، مانعی بزرگ در برابر خواستههای آمریکا
بشار اسد پیشتر در یک مصاحبه با المیادین خواستههای آمریکا از سوریه را تشریح و همه آنها را رد کرد. اولین خواسته، اخراج رهبران گروههای فلسطینی حماس، جهاد اسلامی و جبهه خلق برای آزادی فلسطین بود. خواسته دوم، قطع هرگونه همکاری با حزبالله لبنان و توقف هرگونه حمایت بود. خواسته سوم، جلوگیری از ورود هرگونه رهبر نظامی عراقی بود. خواسته بعدی این بود که سوریه نباید متخصصان عراقی را راه دهد اما سوریه از این متخصصان استقبال کرده و برای آنها در دانشگاههای دولتی و خصوصی سوریه موقعیتهایی ایجاد کرد.

طبق ویکیلیکس، بشار اسد چندین پیشنهاد را رد کرد: قطع روابط با ایران، تحمیل یک نظام متفاوت با زور، پیوستن به ائتلاف بینالمللی، محدود کردن خطوط تدارکاتی مقاومت در لبنان، باز کردن اقتصاد به روی شرکتهای آمریکایی و پذیرش نقش امنیتی آمریکا در سوریه. اسد همه این موارد را رد کرد و تا آخرین لحظه خواستار خروج کامل آمریکا، ترکیه و اسرائیل از سوریه شد. او اصرار داشت که هرگونه صلحی بر اساس اصل «زمین در برابر صلح» خواهد بود. در حالی که نظام سابق سوریه از سال ۱۹۷۰ تا ۶ دسامبر ۲۰۲۴، ثابت قدم ماند و از فروش یا واگذاری ارتفاعات جولان خودداری کرد و کوه هرمون، قنیطره و سعسع را در یک جنگ فرسایشی یک ساله پس از جنگ اکتبر آزاد کرد، نظام الجولانی سرزمین، ارتفاعات جولان و تمام قنیطره را بیسروصدا و بدون شلیک حتی یک گلوله به دشمن تسلیم کرد. امروز، بنیامین نتانیاهو به همراه وزیر جنگ و سخنگوی ارتش خود، با تکبر در قنیطره و بلندیهای جولان پرسه میزنند.
تفاوتهای اساسی بین دو نظام
نمیتوان نظام فعلی سوریه را نظامی دانست که برای بازسازی سوریه تلاش میکند زیرا سوریه به سمت سیستم فدرالیسم یا دولتهای کوچک فرقهای در حال حرکت است، به ویژه پس از قتل عامهایی که در درعا آغاز شد. این قتل عامها از صحنایا تا سواحل سوریه تا سویدا و اکنون در حمص با هدف اخراج علویها ادامه داشته است. همین سرنوشت در انتظار هر کسی است که با حاکمان فعلی دمشق مخالف باشد.
با این حال، در طول جنگی که در سال ۲۰۱۱ به نام «بهار عربی» آغاز شد، سوریه شاهد چنین قتل عامهایی نبود که همه کسانی را که با «بهار» مخالف بودند، هدف قرار دهد، مگر در مناطقی که توسط تروریستها اشغال شده بود. این «بهار» آغاز پایان هر قدرت عربی بود که میتوانست با اشغالگری صهیونیستی و هژمونی آمریکا مقابله کند. ما شاهد آن در سوریه بودیم زیرا با از دست دادن نقش محوری خود مخالفت کرد. در ۱۷ اکتبر ۲۰۱۹، شاهد بهاری بودیم که آنچه از قدرت مالی لبنان باقی مانده بود را نابود کرد و آنچه در عراق در راه است، حتی بزرگتر است.
انتهای پیام


