یادداشت تحلیلگر ترک: چرا نتانیاهو از خلافت سخن می‌گوید؟

یادداشت تحلیلگر ترک: چرا نتانیاهو از خلافت سخن می‌گوید؟

چیزی که نتانیاهو بیان کرده، بحثی درباره خلافت یا ترس از احتمال مجدد سیستم سیاسی خلافتی نیست. ترس واقعی او، حتی ترس از احتمال تاسیس خلافت به دست ترکیه هم نیست.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سیاست خارجی ترکیه و نحوه طرح اهداف دیپلماتیک این کشور در رسانه و افکار عمومی، ابعاد جالب توجهی دارد. این روزها و در شرایطی که جمهوری آذربایجان در حال حل اختلافات بین ترکیه و رژیم صهیونیستی است، جراید نزدیک به اردوغان، تصویر متفاوتی از ترکیه را به نمایش گذاشته‌اند.

مدت اندکی قبل از آغاز عملیات طوفان الاقصی، رئیس جمهور ترکیه در سفر به نیویورک با بنیامین نتانیاهو دیدار کرد و قبل از آن هم در آنکارا و آنتالیا میزبان رییس رژیم صهیونیستی بود و برای عادیسازی روابط، تلاش فراوانی توسط تیم فیدان – کالن صورت گرفت. اما در فضای رسانه‌ها، حزب عدالت و توسعه تمایل دارد ترکیه را به عنوان دشمن اصلی اسرائیل معرفی کند! 

ابراهیم کاراگل از نویسندگان مشهور ترکیه که در اغلب سفرهای خارجی، اردوغان را همراهی می‌کند، در ستون تحلیل خود، به شکلی اغراق‌آمیز به توصیف نقش منطقه‌ای ترکیه پرداخته است. 

اگر چه برخی از ابعاد متن این نویسنده درباره احتمال نابودی رژیم صهیونیستی، قابل تامل است، اما اظهارات او درباره دشمنی ترکیه – اسرائیل در نوع خود عجیب است. 

برای آشنایی با تفکرات و راهبردهای رسانه‌ای این دسته از روزنامه نگاران نزدیک به حزب عدالت و توسعه، بخش‌های مهم یادداشت کاراگل را با هم مرور می‌کنیم: 

کشور ترکیه , بنیامین نتانیاهو ,

اسراییل، چگونه خلافت را متوقف می‌کند؟

یک بار دیگر به محتوای سخن بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل توجه کنیم. او گفته است: «اجازه نخواهیم داد در چند کیلومتری ساحل مدیترانه، خلافت تأسیس شود».

به باور من، این سخن نتانیاهو، یک جمله‌ی معمولی نیست. چیزی که نتانیاهو بیان کرده، بحثی درباره خلافت یا ترس از احتمال مجدد سیستم سیاسی خلافتی نیست. ترس واقعی او، حتی ترس از احتمال تاسیس خلافت به دست قدرت منطقه‌ای مهمی مانند ترکیه هم نیست. چنین چیزی نگران‌کننده نیست و در صورت لزوم این اتفاق خواهد افتاد. اما مساله اصلی نتانیاهو، تلاش برای یافتن نوعی توجیه و راه حل برای مشکل وجودی اسرائیل است.

در شرایط کنونی، نابودی اسرائیل به یک احتمال مهم تبدیل شده و مدت‌هاست که مسئله اسرائیل، صرفاً مشکل اعراب و اسرائیل نیست. دولت اسرائیل به نقطه‌ای رسیده که با تداوم نسل کشی، آینده خود را نابود خواهد کرد. 

اظهارات نخست وزیر اسرائیل، از سر هراس و وحشت است. «ترس»، به گفتمان و دال مرکزی و در عین حال محور اصلی اظهارات اسرائیل تبدیل شده است. ترس از آینده، علاوه بر آن که مردم اسرائیل را دچار وحشت و پارانویا می‌کند، به اولویت اساسی فکری و عملی دولت نتانیاهو تبدیل شده است.

اگر چه ترس در میان مقامات اسرائیل همواره وجود داشته، اما آنها سابقاً فقط از اعراب و ایران می‌ترسیدند و حالا ترکیه به عنوان یک تهدید آشکار در حال ظهور است. 

این اولین بار است که چنین اتفاقی برای اسرائیل می‌افتد. همان کسانی که امپراتوری عثمانی را نابود کردند و خلافت را برانداختند و جمهوری ترکیه را به گروگان گرفتند، حالا پس از صد سال و در شرایطی که پس از این تحولات، ترکیه باز هم به اوج قدرت رسیده، به شدت نگران و وحشت زده هستند. 

کشور ترکیه , بنیامین نتانیاهو ,
قدرت جهانِ غربی که به اسرائیل مصونیت داده بود، حالا از هم پاشیده شده است. شرایط کنونی، مانند قرن بیستم نیست و همه چیز عوض شده است. 

نظم سیاسی جهانی هشتاد سال گذشته فرو ریخته و حتی می‌توان گفت، نظم برتری غربی دویست سال گذشته فروپاشیده است. 

این نمونه بزرگی از فروپاشی نظم پس از جنگ جهانی دوم است. ولی باز هم باید گفت، این همه ماجرا نیست. شرایط اقتصادی هشتاد سال گذشته نیز تغییر کرده است. این خود مقامات صندوق بین‌المللی پول هستند که به چنین چیزی اذعان می‌کنند و به راستی محل عبرت است. شاید جنگ‌های تجاری آمریکا و چین پرده آخر این نظم اقتصادی است.

رژیم اسرائیل در سال 1948 میلادی تأسیس شد و دلیل اصلی آن، نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم بود. همان نظمی امروزه از نو تنظیم شده است. 

برخلاف قرن بیستم که اوج هژمونی غرب بود و برای اسرائیل، مصونیت و امنیت کامل ایجاد کرده بود. با آن که اسرائیل صاحب سلاح هسته‌ای شده، بارها مرتکب جنایت شده، بارها به قراردادهای مهم بین‌المللی بی‌اعتنایی کرده، اما همواره از حاشیه امن برخوردار بوده و از تحریم‌های سازمان ملل نیز معاف و مصون مانده است.

در قرن بیست و یکم نیز، رژیم اسرائیل در غزه مرتکب نسل کشی شد. اما این آخرین «هدیه» و آخرین امتیازی بود که نظام غرب به صهیونیست‌ها داد. این اتفاق دیگر هرگز تکرار نخواهد شد. زیرا اسرائیل، واقعاً نگران حفظ موجودیت خود خواهد بود. چرا که نظم قدرت غربی به عنوان حامی همیشگی پشت جبهه اسرائیل، با وجود حمایت همه جانبه آمریکا در حال فروپاشی است. 

بعد از مدتی، حتی حمایت بی‌چون و چرای ایالات متحده از اسراییل نیز متزلزل خواهد شد. 

اسرائیل، به خاطر ترس از تنهایی و انزوا، به دامن تاریخ پناه می‌برد و تلاش می‌کند اروپاییان را یک بار دیگر با خطراتی همجون عثمانی و صفوی بترساند، ترس ناخودآگاه آنها را بیدار کند و آنها را به صف حامیان خود بکشاند. 

حالا سوال اینجاست: آیا اسرائیل می‌تواند به منظور حفظ موجودیت خود، جنگ صلیبی جدیدی را به راه بیاندازد؟ به عنوان مثال، همین حالا یونان و بخش رومی قبرس را علیه ترکیه می‌شوراند و آنها را تحریک می‌کند. 

اسرائیل، هر دو کشور یونان و قبرس را می‌ترساند تا تسلیحات بیشتری بخرند و علیه ترکیه خود را مجهز کنند. 

از دیگر سو، تلاش می‌کند در جهان عرب، نوعی تعصب ملی و زبانی و فرهنگی علیه عثمانی و ترکیه ایجاد کند. حتی حاضر است به منظور اختلاف انداختن بین ترکیه و ایران، ضمیر ناخودآگاه دوقطبی و تخاصم «عثمانی- صفوی» بین ترکیه و ایران را بیدار کند. بخش دیگر این پروژه نیز، حمایت از پ.ک.ک و سرمایه‌گذاری بر روی ناسیونالیسم کردی است.

کشور ترکیه , بنیامین نتانیاهو ,
اسرائیل برای اقناع آمریکا و اروپا، ترس از ترکیه و اسلام را دامن می‌زند. اما واقعاً می‌تواند باز هم مصونیت دوران قرن بیستم را به دست بیاورد و از حمایت کامل غرب برخوردار شود؟ 

به نظر می‌رسد اسرائیل باید برای رسیدن به چنین هدفی، غرب را علیه ترکیه تحریک کند و به فکر نوع جدیدی از جنگ صلیبی باشد. 

ولی مساله اینجاست که غرب دیگر چنین قدرتی ندارد. این همان چیزی است که واقعاً اسرائیل را دچار تنهایی و انزوا می‌کند! 

حمله به عراق در سال 2001 یک پروژه اسرائیلی بود، تلاش برای گنجاندن مفهوم اسلام و تروریسم در کنار همدیگر، ساخته و پرداخته اسرائیل بود. 

دامن زدن به اسلام هراسی و تولید مفهوم «تهدید اسلامی» کار آنها بود. کودتا علیه دولت نجم الدین اربکان در سال 1996 میلادی در ترکیه، یک پروژه اسرائیلی بود. 

این ذهن آنها بود که ده‌ها جبهه را برای جنگ غرب و اسلام گشود. آنها تمام قدرت آمریکا و اروپا را علیه جهان اسلام به کار گرفتند و منطقه را از هم پاشیدند. اما غرب دیگر چنین قدرتی ندارد و پراکنده و متلاشی شده است. 

قدرت ایالات متحده به تنهایی برای آزمودن دوباره این چیزها کافی نیست. دیگر برای غرب، هیچ امکانی برای تغییر رژیم‌ها، ترسیم نقشه‌ها یا تقسیم کشورها در جغرافیای مسلمانان وجود ندارد. این اصلی‌ترین دلیل و هراسی است که اسرائیل را منزوی می‌کند.

ترکیه مالک و وارث اسرائیل است و ادعای مالکیت بر آن سرزمین‌ها را خواهد داشت! ترکیه فقط یک قدرت منطقه‌ای نیست، بلکه یک وارث است. نیرویی است که قبلاً در سال 1917 در غزه علیه بریتانیایی‌ها جنگیده و حالا دوباره صحنه را به دست گرفته است. ترکیه وارث تمام مکان‌های نشان داده شده در نقشه اسرائیل است. تلاش برای بسیج تمام اروپا و آمریکا علیه ترکیه با یک حمله صلیبی جدید، بیهوده خواهد بود.

کشور ترکیه , بنیامین نتانیاهو ,

تبلیغ بر روی احتمال نظام خلافتی مورد حمایت ترکیه به منظور ترساندن غرب، به نتیجه نخواهد رسید. چرا که غرب ترس‌های دیگری دارد. قدرت غرب پس از صدها سال در حال فروپاشی است. 

آنها اولویت‌های مهم‌تری نسبت به اسرائیل دارند. به عنوان مثال، روسیه و چین. همچنین طرح تبدیل یونان و قبرس به سلاحی علیه ترکیه بیهوده خواهد بود. 

این کشورها متوجه خواهند شد که در چنین شرایطی مدیترانه و دریای اژه را از دست خواهند داد و نباید خودشان را فدای اسرائیل کنند. اسرائیل در حال حاضر تمام عناصر تحت نفوذ خود را علیه ترکیه بسیج می‌کند. 

پ.ک.ک، اعراب، یونان، شرکایش در کشورها‌ی ترک، تمام قدرت‌های بانفوذ در غرب...اما قدرت جهانی در جهت مخالف جریان دارد. تاریخ به درون حوض خودش جاری می‌شود و جغرافیا به حالت طبیعی خود بازمی‌گردد. 

متوقف کردن این طوفان یا خنثی کردن این موج غیرممکن است. ممکن نیست که غرب صرفاً برای حفظ مصونیت اسرائیل، جنگی تمام‌عیار علیه جهان اسلام اعلام کند، در حالی که تجزیه قدرت جهانی در حال وقوع است و تهدیدهای روسیه و چین برای همه آشکار است. 

نتانیاهو سعی دارد از حادترین ترس‌های غرب استفاده کند. این کشور در حال سرمایه‌گذاری روی «انگیزه‌هایی» مانند خلافت، تهدید اسلام، توسعه‌طلبی ترکیه و محور سُنی است که هم کشورهای منطقه و هم جهان را نگران خواهد کرد. 

ترکیه در تمام مرزهای آنها خواهد بود و در صورت لزوم، اسرائیل را در خانه‌اش زندانی خواهد کرد. نسل‌کشی نتانیاهو و دیوانگی او نیز به فروپاشی اسرائیل کمک خواهد کرد و این اتفاق در حال رخ دادن است. 

در این شرایط، بهترین انتخاب برای اسرائیل شاید زانو زدن در برابر ترکیه و پناه بردن به آنکارا باشد. چنین روندی، خونین باشد یا بدون خونریزی، به تصمیم اسرائیلی‌ها بستگی دارد.

انتهای پیام/

پیشنهادی باخبر