به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران، در کنار داغ ماندگاری که درپی جان باختن انسانهای بیگناه و بیدفاع بر سینه بسیاری گذاشت، موضوعاتی را نیز پیش چشم آورد. موضوعاتی که تا پیش از این کمتر مورد توجه بودند. ازجمله چگونگی انعکاس اخبار جنگ در رسانهها برای کاستن از اثرات منفی آن. چگونگی این انعکاس موجب شد خبرآنلاین به سراغ روانشناسان برود و به طرح پرسشهایی از این دست با آنها بپردازد: آیا چنانچه در اخلاق حرفهای روزنامهنگاری پروتکلی تحت عنوان پروتکل «چگونگی انتقال و انتشار اخبر مربوط به خودکشی برای کاهش تاثیرات منفی آن بر جامعه» وجود دارد، میتوان چنین چیزی را در مورد اخبار جنگ نیز تعریف کرد؟ به عبارت دیگر از منظر علم روانشناسی، پروتکل انتشار اخبار جنگ شامل چه بایدها و نبایدهایی است؟ درواقع فارغ از خط قرمزهای امنیتی، اخبار مربوط به جنگ به چه شکل باید منتقل شوند تا دست کم با تاثیرات منفی کمتری همراه باشند؟ و...
جنگ و روان جامعه؛ وقتی اخبار میتوانند هم مرهم باشند هم زخم/ حس امنیت و عزت نفس جمعی باید تقویت شود

کودکان نباید اخبار جنگ را بشنوند/ رسانه در ایام جنگ باید نگهبان روان جامعه باشد/ جنگ فقط شلیک گلوله نیست، جنگ شلیک کلمه هم هست
ازجمله نکات قابل توجه در صحبتهای فتحی «نباید»هایی است که اطلاعرسانی در ایام جنگ باید با آنها همراه باشد. او تاکید میکند بهخصوص در مورد کودکان، بیخبری به معنای خوشخبری است. کودکان به هیچ عنوان نباید اخبار جنگ را بشنوند و به جای آن، باید شنونده اخباری باشند که خبر از وجود تمهیدات لازم برای مراقبت از آنها میدهد. همچنین از نمایش تصاویر خشونتآمیز ازجمله تصاویر اجساد بهشدت باید پرهیز کرد. در ضمن از زبانی احساساتی، تحقیر یا تهدیدکننده نیز به هیچ عنوان نباید استفاده کرد. فتحی به رسانههایی اشاره میکند که بیوفقه خبر منتشر میکنند. در حالی که به عقیده او در زمان جنگ، نباید اینقدر بیوفقه و پشت هم به انتشار اخبار مربوط به جنگ پرداخت و اصطلاحا باید از بمباران اطلاعاتی پرهیز نمود. پرهیز از قهرمانسازیهای غیرواقعی و وعدههای کاذب نکته دیگری است که به عقیده این دکتری روانشناسی با تخصص کودکونوجوان باید مدنظر داشت.

راه کاهش اضطراب جامعه: دریغ نکردن اطلاعات گره خورده با جان آدمها
این روانشناس بالینی معتقد است جامعه، با وجود فیلترینگ یا در غیاب اینترنت بینالمللی، در نهایت به اخباری که باید دست پیدا میکند. چون نمیتواند جلوی میلش به بهبود، میلش به درمان، میلش به ترمیم، میلش به خودشکوفایی و... را بگیرد. این میل اگر احساس کند رسانه در راستای امیالش به او خبررسانی میکند با آن همراه خواهد شد. در این غیر این صورت دیگر به مصرف اخبار، تحلیلها و گزارشهای آن رسانه نخواهد پرداخت. نتیجه این اتفاق از دست دادن موقعیت روایتگری است. رسانه وقتی نتواند روایت قابل اعتماد و قابل استنادی از شرایط حال حاضر ارائه دهد دیگر منبع خبری محسوب نخواهد شد. تا جایی که وقتی اینترنت بینالمللی دچار اختلال و قطع میشود، افراد ترجیح میدهند دسترسی خود به اینترنت ملی را خودخواسته قطع کنند تا آنکه خبری را بشنوند که در راستای تحقق میلشان نیست.
عمرانی تاکید میکند در چنین شرایطی حداقل کاری که یک رسانه باید انجام دهد این است که اطلاعات حیاتی و ضروری را که با جان آدمها در تماس است در اختیارشان بگذارد نه این که آن را از آنها دریغ کند.
آموختن تابآوری؛ ذخیرهای برای روزهای جنگ
صبورنژاد همچنین بر ضرورت همراهکردن اخبار تلخ با پیامهای امیدبخش و برنامههایی که روحیه مقاومت را تقویت میکنند، تاکید دارد تا مخاطبان بتوانند تاثیرات منفی اخبار جنگ را بهتر مدیریت کنند.
در پایان این که جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران، هشداری بود که اهمیت آموزش تابآوری را به عنوان ضرورتی اخلاقی و روانشناختی به ما یادآور شد؛ مهارتی که باید در دل خانوادهها، رسانهها و ساختارهای اجتماعی نهادینه گردد تا فرد و جامعه در برابر چالشهای پیش رو، مقاوم، پایدار و امیدوار باقی بمانند.

۲۴۲۲۴۲