همشهری آنلاین: روایت اول شخص کارخانی و حضورش در بخش هایی از فیلم آن را در طبقه بندی متداول فیلمهای مستند در زمره مستندهای مشارکتی و اجرایی قرار می دهد. کارخانی در این فیلم روایتی تا حد زیاد شخصی و شیفته وار از امیر نادری ارائه می کند، آن هم در حالیکه جز چند ثانیه کات دادن اول و آخر فیلم توسط نادری، از او حضوری به شکل گفتگو و پرسش و پاسخ وجود ندارد. خط اصلی جستجو در تنگنا روایتی جسته کارخانی در این فیلم روایتی تا حد زیاد شخصی و شیفته وار از امیر نادری ارائه می کند، آن هم در حالیکه جز چند ثانیه کات دادن اول و آخر فیلم توسط نادری، از او حضوری به شکل گفتگو و پرسش و پاسخ وجود ندارد. خط اصلی جستجو در تنگنا روایتی جسته وگریخته از حضور و هنر و شخصیت امیر نادری از دوران جوانی تا سالهای پس از مهاجرتش است و کارخانی این همه را از لابلای گفتگوهای مستقیم با افرادی از میان دوستان و همکاران دوران گذشته نادری روایت می کند.
از آنجایی که فیلم در دوران قرنطینه کرونا تصویربرداری شده، افرادی که مخاطب پرسشهای کارخانی قرار می گیرند، همچون مردمی که در پس زمینه کوچه و بازار دیده می شوند، و حتی خود کارخانی ماسک زده اند و فقط لحظاتی هست که برخی از چهره ها در خلوت میانه گفتگو ماسک از صورت بر می دارند. چهره های خسته از زیر ماسک در آمده افراد این ذهنیت را در ناخوادآگاه مخاطب شکل می دهد که آنها رو به دوربین چیزهایی می گویند که شاید تاکنون پنهان مانده. جنس خاطرات برخی از دوستان نادری نیز اینچنین است. وقتی به همسر نادری اشاره می شود، وقتی نامه خاص نادری به یک دوست از پس سالها دوری رو به دوربین گرفته می شود، وقتی علیرضا زرین دست از پارک خوابی خودش و نادری تعریف می کند، وقتی نصرت کریمی از صحنه باران در عنوان بندی تنگنا حرف می زند، در همه این تک لحظه های ویژه، مخاطب خود را با چهره ای ویژه از نادری تنها می بیند.
جستجو در تنگنا بی آنکه به وضوح حرفی از تفاوت جایگاه سینما در دوران گذشته و امروز بزند، با نمایش موتیف وار سردر سالن های متروکه و تعطیل، از رنج دورانی می گوید که دیگر سینما و فیلم دیدن جایگاه گذشته را ندارد. حرفهای نادری درباره قاب بندی و زیبایی شناسی عکاسی و فیلمبرداری و جزئی نگری و سختگیری های او از دوران کار عکاسی وقتی در تدوینی موازی با قابهای تاثیرگذار و جذاب دونده روایت می شود، مخاطب به درک خوبی از آنچه نادری را به یکی از پیشروترین فیلمسازان سینمای ایران بدل کرد می رسد.
فیلم تنگنا بهانه ای برای ورود به برخی صحبتها درباره نحوه کارگردانی نادری و تجربه گرا بودن او است؛ کارخانی در جستجو در تنگنا دریچه ای برای یافتن پاسخ دقیق این پرسش باز می کند که چه شد امیر نادری برای همیشه از ایران رفت. کارخانی در هیچ لحظه ای از این فیلم به طور مستقیم حرفی درباره این موضوع نمی زند اما نتیجه مستقیم از فیلم او، البته برای مخاطب خاصی که در ابتدا به آن اشاره شد، گیر افتادن نادری در تنگنایی است که به ساخت فیلم در سرزمینی دیگر که بوی آفتاب و نفت را نمی دهد تن بدهد. کارخانی از کوچه و خیابان های پایین شهر، از سالنهایی که یک روز رونق داشتند و حالا سالهاست متروکه مانده اند می گذرد. از لابلای تصاویر بی کیفیت و غبار گرفته تنگنا، از تدوین حیرت انگیز زمین کندن امیرو در آب. باد. خاک به فریادهای امیروی دونده و خاطرات مربوط به حضور پر تاثیر نادری در گذشته پرسه می زند. جستجوی او نه فقط مربوط به نادری و آثارش بلکه مربوط و مرتبط با سینما است. عشق به سینما، که نادری هم درگیرش بود و هست، سوژه و زیرمتن اصلی جستجو در تنگنا است. در صحنه ای از فیلم اشاره ای به فیلم فیتزکارالدو (۱۹۸۲) ساخته ورنر هرتزوگ می شود. نمایشی جذاب از کاری نشدنی مانند عبور یک کشتی بزرگ از وسط یک جنگل توسط بومیان که نادری آن را بسیار دوست می داشت. مخاطب خاص و علاقه مند به سینما بی آنکه کارخانی در فیلم اشاره کند، یاد کوه (۲۰۱۶) ساخته نادری می افتد که موضوع و مضمونش، یعنی انجام کاری سختی و شاید نشدنی و عبور از یک تنگنا را با همه توان خود به تصویر کشیده بود. تنگنای عشق به هنر سینما و فیلم ساختن و در سینما ماندن، که نادری یکی از نمونه های مثال زدنی و موفق در گذر از سختی های آن است، مهمترین حرف جستجو در تنگنا است.
جواد صفوی نویسنده و منتقد سینمایی


