به گزارش خبرگزاری ایمنا، حجتالاسلام حسین گنجی امروز _پنجشنبه دوم اسفند_ در اولین سالگرد ارتحال عالم ربانی آیتالله عبدالقائم شوشتری اظهار کرد: آیتالله عبدالقائم شوشتری شخصیت والا و مقام تشرفاتی به محضر مبارک حضرت داشتند؛ چراکه صاحب روح لطیف و ظریفی بود و گاهی در اندک حرکتی درون انسانها را میخواند.
وی با بیان خاطرهای افزود: دوستانمان در مدرسه حضرت آیت الله گلپایگانی، درس اخلاقی و درس اعتقادی و معرفتی داشتند و میگفتند که ایشان همین که وارد کلاس شدند فرمودند در ارتباط با حضرت علی اکبر (ع) مشغول صحبت بودید؟ و در ادامه فرمودند من وارد کلاس شما شدم و دیدم بوی حضرت علی اکبر (ع) میآید. چه کسی میتواند چنین شامهای را داشته باشد؟ و استشمام بکند در یک جلسه نام علی اکبر (ع) یا صفات علی اکبر بیان شده است؟! بدون آنکه در آنجا بوده باشد.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: در مناجاتها و روایات ما آمده است، اگر شامه ظاهری داریم، شامه درونی هم داریم، ما اگر نگاه ظاهری داریم نگاه قلبی هم داریم، اگر گوش ظاهری داریم و میشنویم گوش درونی هم داریم؛ همچنین هر قلب انسان مؤمن و غیر مؤمن دارای دو تا گوش است منتها فرد مؤمن آن گوشی که ندای فرشتگان را میشنوند دقت میکنند و غیر مؤمنین ندای شیاطین را میشنوند. بنابراین تعجب نکنیم که به این استاد، یک قوه شامه دادند تا با آن بعضی مسائل را بفهمد. آیتالله شوشتری گاهی بوی تعفن گناه را متوجه میشد.
وی با اشاره به اینکه آیتالله شوشتری تشرفاتی به محضر مبارک حضرت ولیعصر (عج) داشت، افزود: از آنجایی که در پارهای از زمان عمر ارتباط تنگاتنگ با حضرت آیت الله بهجت داشت، آیت الله شوشتری احساس تشرف میکرد و تشرف هم رخ داده بود.
گنجی گفت: ما سوختن آیت الله شوشتری را، سوز و گداز او را یعنی یک صدای ملکوتی داوودی را از او دیدیم. به عنوان مثال در اوج جوانیاش آن وقت سر حال جوانی پر از عشق و محبت حضرت ولی الله الاعظم (عج) وقتی با آن سوز و گداز شروع به شعر خواندن میکرد، دیگر همه جمعیتی که بودند بیقرار میشدند.
وی اظهار کرد: امام باقر (ع) فرمودند: شرقا به شرق عالم بروی، غربا به غرب عالم بروی، به علم صحیح، به علم توحید، به علم دین، به علم ولایت، به علم رسالت و قرآن محال است برسی مگر از در خانه ما، از منزل ما و از بیانات ما بیرون آمده باشد. همچنین حضرت مولی الموحدین به کمیل بن زیاد نخعی فرمود هیچ زمینی نیست در عالم مگر پر از دام ابلیس؛ شیطان و ابلیس دامهای مختلف برای سالکان، شیاطین، عابدان، مرتاضان و… برای همه دام دارد. از طرفی مولا فرمود که یک جا دامهای ابلیس نیست و اصلاً وجود خارجی ندارد، آنان که وصل به ما اهل بیتاند، ارتزاق و روزی علمیشان، معرفتیشان، سلوکیشان و معنویشان از خانه ما حضرات اهل بیت عصمت و طهارت است. بنابراین سالک کسی است که عقلش را با ولایت احیا بکند.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: یکی از شاگردان خاص حضرت آیتالله شیخ عبدالقائم شوشتری، آیتالله محسن قمی نماینده دفتر مقام معظم رهبری است؛ ببینید آیتالله شوشتری چه قدرت و چه جاذبهای داشته که توانسته شاگردان مستعد و مهیا و آماده را به راه بیندازد.
گنجی افزود: آیتالله شوشتری استاد برجسته ما شخصیتی بود که وقتی آن نفس قدسیاش به هرکه میخورد راهش میانداخت. اصلاً از تعداد شاگردان و سالکانی که توسط ایشان راه افتادن عددی نداریم که بگوییم چند نفر هستند و آن مقداری که الان ما میشناسیم، در نظام، کشور، در جایگاههای مختلف چه در سنگر نماز جمعه، چه در سنگرهای فرهنگی، چه در سنگرهای تبلیغات و منبر فراوانند، که تحت تأثیر انفاس قدسیه این مرد بزرگ قرار گرفتند.
وی گفت: آیتالله شوشتری به من گفتند که «نزد هر کسی میروی اول ببین تو را به که میخواند؟ به کی دارد دعوت میکند؟ آیا به خودش دعوت میکند یا به چیزهای دگر دعوت میکند؟ و…»
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: حضرت آیت الله شوشتری رضوان الله تعالی علیه ارتباطش با خدا ارتباط تنگاتنگ بود، ارتباط عجیب و غریبی داشت.
وی ادامه داد: دعوت یک معیار برای شناخت اساتید و برای شناخت بزرگان است؛ و ما دیدیم دائماً آیت الله شوشتری ما را به خدا دعوت میکرد مخصوصاً به حضرت؛ دلال محبت و واسط این قضایا بود.
گنجی تصریح کرد: ما باید ببینیم عالمان و بزرگواران ما برای حضرت چند تا دوست درست کردند؟ چند تا طلبه را تربیت کردند و…؟ سالک الی الله کسی است که نفسش را کشت، مگر انسان خدا خدا کند تا نفسش آرام بگیرد تا نفسش خاموش بشود، سالکان الی الله نفسشان را کشتن و از بین بردند.
وی افزود: آری یک سال است که از فراق این استاد بزرگ که سر تا پا سوز، سرتا پا گداز، سر تا پا محبت و عشق به خدا، عشق و محبت به حضرات اهل بیت عصمت و طهارت بود، میگذرد؛ گاهی مناجاتهایش در نمازها، عبادتها در رکوع و در سجودش غوغا میکرد. انسان وقتی نگاه میکرد عجب نمازی میخواند این الصلاة و معراج المومن همین نماز در نماز بالا میرفت و اوج میگرفت و به معراج میرفت باشد ما راه این بزرگواران را ادامه بدهیم.
استاد حوزه علمیه گفت: هر کسی یک مأموریتی داشته و آیتالله شوشتری مأمور بوده دست طلبهها و مردم را بگیرد و راه بیندازد.
وی اظهار کرد: انسان وقتی از حبیبش، از محبوبش و از دوستش جدا میشود، آن سوز و فریادی که دارد، حرارتش از حرارت تکه آهنِ داغ و تفتیده برتر و بالا است.