زینب سلیمانی:

مقاومت، برای حاج قاسم وسیله‌ای برای متوقف کردن خشونت افسارگسیخته به شمار می‌رفت

مقاومت، برای حاج قاسم وسیله‌ای برای متوقف کردن خشونت افسارگسیخته به شمار می‌رفت

دختر شهید سلیمانی گفت: رویکرد شهید سلیمانی و سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی به کنترل خشونت، جلوگیری از فروپاشی‌های زنجیره‌ای و حفظ حداقلی از نظم انسانی در محیط ناپایدار بوده است. در این معنا، مقاومت برای حاج قاسم سلیمانی وسیله‌ای برای متوقف کردن خشونت افسارگسیخته به شمار می‌رفت و دیپلماسی نه‌تنها جایگزین، بلکه مکملی ضروری در مسیر دستیابی به نحوی انسانی‌تر و با ثبات‌تر در منطقه بحران‌زده بود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، به گزارش ایلنا، کنفرانس بین المللی «دیپلماسی و مقاومت در مکتب حاج قاسم» در ششمین سالگرد شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانی با حضور سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه و زینب سلیمانی مدیر بنیاد قاسم‌سلیمانی برگزار شد.

زینب سلیمانی مدیر بنیاد شهید سلیمانی در این نشست با طرح این پرسش که هدف نهایی این مقاومت و دیپلماسی چه است، گفت: شهید سلیمانی از نخستین سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسیر خود را در حوزه امنیت و دفاع ملی آغاز کرد. در دوران دفاع مقدس، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله، در کنار هزاران رزمنده دیگر، بخشی از یک کنش جمعی برای حفظ تمامیت ارضی کشور بود. اگرچه پیروزی در جنگ حاصل فداکاری یک ملت بود، اما تجربه میدانی و تربیت نسلی از نیروهای میدانی از ویژگی‌های برجسته این دوره از زندگی اوست. 

وی ادامه داد: پس از پایان جنگ، با مأموریت در مناطق جنوب‌شرق کشور، با مسئله متفاوتی مواجه شد یعنی امنیت در بستر جامعه. رویکرد او در این دوره علاوه بر جنبه نظامی، اجتماعی و انسانی نیز بود. توسعه محلی، گفت‌وگو با معتمدان و تلاش برای بازگرداندن افراد حاشیه‌نشین به چرخه امنیت نشان می‌داد که ثبات پایدار بدون توجه به کرامت انسان‌ها ممکن نیست. تجربه جنوب‌شرق ایران جلوه عینی از پیوند امنیت، عدالت اجتماعی و کرامت انسانی در رویکرد حاج قاسم بود. 

سلیمانی با اشاره به انتصاب پدرش به فرماندهی نیروی قدس، عنوان کرد: فعالیت‌های شهید سلیمانی وارد عرصه منطقه‌ای شد هم‌زمانی با دورانی پرتلاطم در نظام بین‌الملل، ماجرای ۱۱ سپتامبر و بهانه‌جویی آمریکا برای حضور در افغانستان و به‌ویژه جنگ عراق در سال ۲۰۰۳، ساختار امنیتی غرب آسیا را دچار یک گذار بنیادی در موازنه قدرت کرد. فروپاشی دولت‌ها، افزایش بازیگران غیر دولتی و ناامنی‌های مزمن بعدی، از جمله ظهور داعش، از پیامدهای این تحولات بود. 

وی افزود: در این شرایط، رویکرد جمهوری اسلامی ایران در صیانت از امنیت ملی، رویکردی بود که اجرای میدانی آن به‌طور مشخص بر عهده شهید سلیمانی قرار گرفت. مقابله با داعش صرفاً یک مقابله نظامی تلقی نمی‌شد، بلکه تلاشی هدفمند برای جلوگیری از گسترش خشونت افسارگسیخته، فروپاشی جوامع و تخریب بنیان‌های انسانی و اجتماعی منطقه بود. در این معنا، قربانیان داعش تنها به یک گروه یا مذهب خاص محدود نمی‌شدند، بلکه تمدن‌های ریشه‌دار و میراث تاریخی غرب آسیا در برابر الگویی از خشونت قرار گرفته و ضدتمدنی داشتند. 

دختر شهید سلیمانی اظهار کرد: در همین چارچوب، نقش شهید حاج قاسم سلیمانی در تحولات لبنان، فلسطین، عراق، سوریه و یمن تنها در سطح فرماندهی نظامی قابل فهم نیست. او در عمل، مقاومت و دیپلماسی را به‌طور همزمان به کار می‌برد. از یک سو، برای ایجاد بازدارندگی منطقه‌ای در سطح داخلی، یکی از ویژگی‌های برجسته سردار سلیمانی توانایی او در تحلیل دقیق مسائل و تفکیک تهدیدهای راهبردی از اختلافات و چالش‌های درجه‌دوم بود. این رویکرد باعث شد که او فراتر از تقسیم‌بندی‌های سیاسی و جناحی به‌عنوان یک ظرفیت و سرمایه ملی شناخته شود. این امکان را داد تا به‌عنوان فرمانده‌ای قابل اعتماد و امین برای کنشگران مختلف عمل کند.

زینب سلیمانی افزود: رفتار او در همراهی و حمایت از افرادی که در برخی موضوعات با او اختلاف نظر داشتند، اما در مقاطعی با تفکیک‌های مشترک امنیتی مواجه شده بودند، نشان‌دهنده درک عمیق و راهبردی او از اولویت‌ها و منافع کلان بود. رویکردی که اعتماد گسترده و قابل‌توجهی را هم در داخل کشور و هم در سطح منطقه‌ای برای او به همراه داشت. 

وی با اشاره مجدد به پرسش آغازین خود گفت: هدف نهایی حاج قاسم سلیمانی از مقاومت و دیپلماسی چه بود؟ پاسخ را می‌توان در یک مفهوم کلیدی خلاصه کرد؛ حفظ کرامت انسان‌ها. از منظر سردار سلیمانی، این مفهوم متوجه یک دولت یا یک ایدئولوژی نبود، بلکه متوجه زندگی، امنیت و کرامت انسان‌ها در بستر فروپاشی نظم‌های سیاسی و گسترش خشونت سازمان‌یافته بود. به همین دلیل، دایره کنش او به مرزهای مصنوعی یا هویتی محدود نمی‌شد و حمایت از جوامع آسیب‌دیده، فارغ از تعلقات دینی و قومی، در کانون رویکرد او قرار داشت. 

دختر شهید سلیمانی اضافه کرد: در همین چارچوب، رویکرد او در تقابل محکوم با دو روی مختلف در منطقه قابل فهم است: از یک سو، رویکرد مداخله‌گرایانه ایالات متحده در مدیریت امنیت منطقه‌ای و از سوی دیگر، سیاست‌های مبتنی بر تبعیض ساختاری و استفاده نامتقارن از سوی رژیم صهیونیستی. این تقابل عملاً حاج قاسم سلیمانی را به یکی از نقاط کانونی تعارض با این دو بازیگر تبدیل کرد. 

مدیر بنیاد شهید سلیمانی اظهار کرد: پس از ترور ایشان، این اقدام در بخشی از گفتمان رسمی ایالات متحده و متحدانش به‌عنوان ابزاری برای برقراری صلح و ثبات و اصلاح و توازن قوا توجیه شد. با این حال، بررسی تحولات شش سال گذشته از گسترش بی‌ثباتی‌های امنیتی تا تعمیق بحران‌های انسانی، امکان یک ارزیابی تجربی را روشن می‌سازد. این نشان می‌دهد که حذف یک بازیگر میدانی محوری نه‌تنها به تولید صلح پایدار منجر نشد، بلکه سازوکارهای مهار خشونت را تضعیف کرد.

سلیمانی گفت: در این چهارچوب، تجربه این نکته است که رویکرد شهید سلیمانی و سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی به کنترل خشونت، جلوگیری از فروپاشی‌های زنجیره‌ای و حفظ حداقلی از نظم انسانی در محیط ناپایدار بوده است. در این معنا، مقاومت برای حاج قاسم سلیمانی وسیله‌ای برای متوقف کردن خشونت افسارگسیخته به شمار می‌رفت و دیپلماسی نه‌تنها جایگزین، بلکه مکملی ضروری در مسیر دستیابی به نحوی انسانی‌تر و با ثبات‌تر در منطقه بحران‌زده بود.

وی تاکید کرد: تحولات شش سال گذشته نشان می‌دهد که رویکرد شهید سلیمانی نه یک کنش فردمحور، بلکه بازتابی از راهبرد کلان جمهوری اسلامی ایران بود. راهبردی که با وجود حذف فیزیکی او، از طریق همرزمانش تداوم یافته و تا زمانی که اشکال مختلف اشغال، تجاوز و بی‌ثبات‌سازی در مناطق ادامه دارد، به‌عنوان الگویی برای مهار خشونت و دفاع از نظم انسانی بازتولید خواهد شد. 

زینب سلیمانی خاطرنشان کرد: در پایان رویکرد او را می‌توان صورت‌بندی کرد؛ دفاع از کرامت انسان‌ها با بهره‌گیری همزمان از مقاومت و دیپلماسی به‌عنوان یک راهبرد واقع‌گرایانه و انسان‌محور. ماندگاری نام او نیز دست‌کم در خط تحمیلی از همین پیوند میان قدرت، عقلانیت و دغدغه انسانی ناشی می‌شود.

انتهای پیام/

پیشنهادی باخبر