امت واحده| مولوی اسحاق مدنی: جایگاه حضرت علی(ع) نزد اهل سنت ثابت است

امت واحده| مولوی اسحاق مدنی: جایگاه حضرت علی(ع) نزد اهل سنت ثابت است

مولوی اسحاق مدنی می‌گوید ادعای اینکه اهل سنت به اهل‌بیت محبت ندارند، از دروغ‌های شاخدار است. کافی است از هر سنی حتی وهابی‌ها بپرسید: در آخر نمازتان، در تشهد، چه می‌خوانید؟ همه پاسخ می‌دهند: «اللّهم صلِّ على محمد و على آل محمد».

خبرگزاری تسنیم، سعید شیری: امروز امت اسلامی در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ معاصر قرار دارد. منطقه ما با بحران‌های پیچیده سیاسی، امنیتی و اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ از جنگ‌ها و اشغالگری‌ها گرفته تا تحریم‌ها، جریان‌های افراطی و پروژه‌های بزرگ تجزیه و تضعیف دولت‌ها. در چنین فضایی، کوچک‌ترین شکاف میان مسلمانان، همچون زخمی تازه، طمع دشمنان را چند برابر می‌کند.

برنامه‌های رسانه‌ای و اطلاعاتی قدرت‌های خارجی و جریان‌های تکفیری، سال‌هاست بر پایه «ایجاد و تعمیق اختلاف مذهبی» طراحی شده است؛ گاهی با تحریف تاریخ، گاهی با انتشار روایات جعلی، و گاهی با القای این تصور که پیروان یک مذهب، نسبت به قرآن یا اهل‌بیت پیامبر بی‌اعتنا هستند. 

اکنون که دشمنان اسلام در پی مشغول‌کردن مسلمانان به نزاع‌های درونی برای نادیده‌گرفتن مسائل اصلی امت‌اند، بیش از هر زمان به بیداری، صبر و گفت‌وگوی عالمانه نیاز داریم. وحدت نه‌تنها یک تاکتیک موقت، بلکه یک اصل اعتقادی و راهبردی برای حفظ عزت و آینده امت اسلامی است.

خبرگزاری تسنیم با مولوی اسحاق مدنی رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و نماینده سه دوره مجلس خبرگان رهبری از استان سیستان و بلوچستان دربارۀ ضرورت وحدت اسلامی و راهکارهای جلوگیری از تفرقه به گفت‌وگو نشست. مشروح آن را در ادامه می‌خوانید. 

* شبهه «قرآن متفاوت» و «بی‌محبتی اهل سنت به اهل‌بیت» از ابزارهای قدیمی دشمنان برای ایجاد تفرقه است. با توجه به تجربه شما، چه راهکارهای فرهنگی و رسانه‌ای می‌تواند این شبهات را در افکار عمومی جهان اسلام به‌طور ریشه‌ای برطرف کند؟

با توجه به تجربه، بارها در جاهای مختلف، چه خارج و چه داخل، شنیده‌ام که می‌گویند قرآنی که مذهب اهل تشیع دارد یا آن قرآنی که مذهب اهل سنت دارد، متفاوت است. 

قرآنِ متفاوت جز یک دروغ بیش نیست
همیشه پاسخ داده‌ام: اگر اهل تشیع قرآنی غیر از این قرآن داشتند، چرا روی همین قرآن کار می‌کردند؟ الان تقریباً همان قرآنی که اهل سنت چاپ می‌کنند، اهل تشیع هم همان را چاپ می‌کند.

در تمام مساجد اهل سنت و اهل تشیع، جز همان قرآنی که در مساجد اهل سنت است، قرآن دیگری نمی‌بینید. حتی در روستاهایی که کمتر کسی سر می‌زند، اگر به مسجد یا خانه‌ها بروید و قرآنی پیدا کنید، همان قرآنی است که اهل سنت دارند.  اهل تشیع همان قرآنی را تفسیر می‌کند که اهل سنت در دست دارد. این سخن که قرآن‌ها متفاوت است، جز یک دروغ بیش نیست.

هیچ عالم شیعه‌ای روایات تحریف را نمی‌پذیرد

* استناد آنها به برخی روایت‌هایی است که در متون روایی وجود دارد.

در زمانی، افرادی در میان اهل تشیع، روایت‌های ضعیف و دروغینی را نشر می‌دادند که به اهل تشیع نسبت داده می‌شد. چنین وضعی در بین اهل سنت نیز وجود داشته و بسیاری روایات ضعیف در میان ایشان یافت می‌شود که خود آنها هم قبول ندارند.

موضوع «تحریف شدن قرآن» یا «قرآن دیگر» اگر هم روایتی داشته باشد، هیچ عالم شیعه‌ای آن را نمی‌پذیرد. همه بر همین قرآن موجود که بین اهل تسنن و اهل تشیع مشترک است، اتفاق نظر دارند.

* یکی از شبهات دیگری که به اهل سنت طی سده‌ها نسبت داده می‌شود تا بر اختلافات دو مذهب بیشتر دامن بزنند، بی محبتی اهل سنت نسبت به ساحت مقدس اهل بیت وحی است.

نسبت به اینکه اهل سنت به اهل‌بیت محبت ندارند یا علاقه ندارند، این نیز از دروغ‌های شاخدار است. چرا؟ کافی است از هر سنی، از هر مذهبی، حتی وهابی‌ها بپرسید: در آخر نمازتان، در تشهد، چه می‌خوانید؟ همه پاسخ می‌دهند: «اللّهم صلِّ على محمد و على آل محمد».

علاوه بر این، در کتاب‌های صحیح اهل سنت مانند بخاری، مسلم و دیگر کتاب‌ها، باب‌هایی درباره مناقب بزرگان صحابه وجود دارد که در کنار آنها باب‌هایی درباره اهل‌بیت آمده است: فضائل حضرت علی، حضرت حسن و حضرت حسین علیهم‌السلام.

این یعنی کسانی که در زمان پیامبر بودند، پیامبر فضائل آنان و علاقه خود به آنان را آشکار بیان کرده است. حدیث «فاطمه بضعةٌ منّی» (فاطمه پاره تن من است) در کتب صحیح اهل سنت موجود است. همچنین لقب «سیدة نساء العالمین» برای حضرت فاطمه سلام‌الله علیها در بخاری و مسلم آمده است.

جایگاه حضرت علی نزد اهل سنت ثابت است

از دیگر سو نزد اهل سنت، وقتی می‌گویند «خلفای راشدین»، حضرت علی نیز از خلفای راشدین است. حتی 6 ماهی که قبل از صلح امام حسن علیه‌السلام ایشان حکومت کرد، باز هم آن 6 ماه را جزء خلفای راشدین حساب کرده‌اند. این موارد در کتاب‌های معتبر و مشهور که در حوزه‌های علمیه تدریس می‌شود.

اهل سنت خلافت حضرت علی را حق می‌دانند و جایگاه ایشان در اسلام و شایستگی‌هایشان را انکار نمی‌کنند. در بدر، شجاعت حضرت علی نقش مستقیم در شکست کفار داشت. در خیبر، پیامبر فرمود: «فردا این پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و رسول او را دوست دارند و او هم خدا و رسول را دوست دارد.» همه صحابه منتظر بودند شاید آنها آن فرد باشند. وقتی روز فرا رسید، پیامبر پرسید: «علی کجاست؟» گفتند: یا رسول‌الله، چشمش مشکل دارد. فرمود: صدا کنید. حضرت آمد، پیامبر بر چشم او دست کشید و چشمش درست شد و پرچم را به او داد. حضرت علی به میدان رفت و خیبر را که فتحش ناممکن می‌نمود، فتح کرد.

روایتی در کتاب‌های اهل سنت هست که: «هر کس حضرت علی را دوست بدارد مؤمن است و هر کس دشمن او باشد منافق است.» این روایت صریح است.

بله، ممکن است به دلیل تفاوت فقهی، برخی مراسم‌هایی که اهل تشیع انجام می‌دهند نزد اهل سنت پذیرفته نباشد، اما محبت، عصمت، نزدیکی و جایگاه اهل‌بیت نزد رسول خدا انکار نمی‌شود.

آیا ممکن است کسی رسول خدا را دوست داشته باشد اما پاره تن او را دوست نداشته باشد؟وقتی پیامبر به سجده می‌رفت، حسن و حسین علیهما ‌السلام بر پشتش سوار می‌شدند و پیامبر سجده‌اش را طولانی می‌کرد تا بچه نیفتد.

وقتی در مجلس یزید سر مبارک امام حسین علیه‌السلام را آوردند و یزید با چوب به لب‌های ایشان زد، یکی از صحابه گفت: «یزید، این چوب را بردار؛ من پیامبر خدا را دیدم که این لب‌ها را می‌بوسید.» یزید شرمنده شد و چوب را کنار گذاشت

بنابراین در میان اهل تشیع، همان قرآن چاپ می‌شود که در میان اهل سنت نیز چاپ می‌شود. شرح و تفسیر همین قرآن نوشته و تدریس می‌شود و به کودکان آموزش داده می‌شود. همچنین هیچ مسلمانی نمی‌تواند بگوید که اهل‌بیت رسول خدا را دوست ندارد یا به آنها علاقه ندارد. این اصلاً شدنی نیست.

ترس و حب دنیا مانع دفاع برخی امرای اسلامی از غزه است

* با اشاره به سخنان شما درباره مردم غزه و لزوم اقدام هماهنگ کشورهای اسلامی، مدل عملی هم‌افزایی نظامی و سیاسی امت اسلام برای بازدارندگی در برابر اسرائیل و حامیانش چگونه باید طراحی شود؟
این آقایانی که حکومتشان را در کشورهای اسلامی اداره می‌کنند، وضعشان طوری است که اگر امروز آمریکا بخواهد رئیس‌جمهور فلان کشور اسلامی عوض شود، فردا عوض می‌شود. به خاطر ترسی که از آمریکایی‌ها دارند، دنبال نافرمانی از آنها نیستند. اصل قضیه از اینجا شروع می‌شود، نه اینکه آنها اعتقادی به دفاع از فلسطین ندارند. یکی دو بار هم مصری‌ها تلاش کردند که کاری بکنند، اما نشد و درگیری آنها منجر به شکست شد. یک‌بار هم که آنها پیروز شدند، آمریکا جلو آمد و گفت آتش‌بس بکنید؛ اگر آتش‌بس نکنید، من از اسرائیل حمایت می‌کنم. این‌ها اساساً با آمریکا نتوانستند بجنگند. در واقع خوف آمریکا در دلشان نشسته و این‌ها هم نمی‌توانند با او درگیر شوند. آن‌ها هم که یک کم وجدان دارند، باز هم این قضایا را محکوم می‌کنند.

* الآن ما شاهدیم که به قول شما یک عده محکوم می‌کنند، اما گروهی از کشورهای به اصطلاح اسلامی هستند که اصلاً حمایت هم می‌کنند؟!

همان ترس است دیگر. پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلم فرمودند: «به زودی تمامی ملت‌ها از هر گوشه جهان به سوی شما برای بلعیدنتان حمله ور خواهند شد، همان گونه که گرسنگان به سوی خوردن غذا حمله ور می‌شوند. گفتیم: آیا در آن زمان جمعیت ما کم است؟ پیامبر فرمود: نخیر، بلکه جمعیت شما در آن روز خیلی زیاد است، اما مثل کف‌های روی آب و رودخانه ها هستید و الله ترس و غظمت شما را از قلب دشمنانتان بیرون میاورد و در قلب های شما سستی و ضعف و ترس را قرار میدهد. گفته شد: این ترس و سستی و ضعف به چه سببی است؟ پیامبر فرمود: به سبب محبت دنیا.»

یعنی اسلام که در دنیا پیشرفت کرد، آن‌ها محبت دنیا و ترسِ موت را نداشتند. این‌ها امروز از مرگ می‌ترسند. از موت می‌ترسند. به این دلیل است که به این وضعیت امروزی گرفتار شده‌اند.

انتهای پیام/ 
 
 

پیشنهادی باخبر