رئیس بنیاد ایران‌شناسی: پویایی فرهنگی و پالایش تمدنی، راز ماندگاری ایران در تاریخ است
کد خبر:۱۳۲۳۴۳۴
در همایش «مطالعات معاصر ایران»؛

رئیس بنیاد ایران‌شناسی: پویایی فرهنگی و پالایش تمدنی، راز ماندگاری ایران در تاریخ است

رئیس بنیاد ایران‌شناسی در همایش «مطالعات معاصر ایران» گفت: پویایی فرهنگی و پالایش تمدنی، راز ماندگاری ایران در تاریخ است.
رئیس بنیاد ایران‌شناسی: پویایی فرهنگی و پالایش تمدنی، راز ماندگاری ایران در تاریخ است

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، علی‌اکبر صالحی، رئیس بنیاد ایران‌شناسی، روز دوشنبه پنجم آبان ماه در همایش «مطالعات معاصر ایران» که با حضور استادان و پژوهشگران حوزه‌ی ایران‌شناسی در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد، با تأکید بر پویایی هویت ایرانی و نقش تاریخی ایران در پالایش فرهنگی تمدن‌ها، گفت: «ملت ایران در طول قرون، نه‌تنها از تهاجمات نظامی و فرهنگی آسیب ندیده، بلکه همواره توانسته است از آنها اندیشه‌ای بومی و تمدنی بسازد. ایران امروز باید از مرحله‌ی دفاع از تصویر خود عبور کند و به کنشگری معنا‌ساز در تمدن جهانی تبدیل شود.»

رئیس بنیاد ملی ایران‌شناسی در آغاز سخنان خود با اشاره به تداوم هویت تاریخی و فرهنگی ایران اظهار داشت: «وقتی سیر تاریخ را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که ایران در هر دوره، شکل و شمایل تازه‌ای یافته، اما همواره روح و هویت ایرانی خود را حفظ کرده است. این پایداری فرهنگی، راز ماندگاری ایران در تاریخ است.»

صالحی با تأکید بر ویژگی «مدارا‌جویی» ایرانیان افزود: «ایرانیان در ذات خود مردمی مداراگرند. این سخن از سر تعصب نیست، بلکه واقعیتی تاریخی است که در آثار بزرگانی، چون فردوسی، سعدی، حافظ و مولانا نیز بازتاب یافته است. روحیه‌ی مداراجوی ایرانیان باعث شده تا در برخورد با فرهنگ‌ها و اندیشه‌های بیگانه، به‌جای تقلید، آنها را پالایش و بومی کنند.»

وی در ادامه خاطرنشان کرد: «در طول تاریخ، چه هنگام هجوم مغولان و چه در دوران نفوذ فرهنگی غرب، ایرانیان توانسته‌اند عناصر بیرونی را در قالبی بومی و فرهنگی جذب کنند. نمونه‌ی روشن این ظرفیت، نقش ایران در نظام‌مند کردن و گسترش اسلام است. اسلام هنگام ورود به ایران فاقد ساختار فکری منسجم بود، اما دانشمندان ایرانی آن را پالایش و به جهان معرفی کردند. از تاریخ‌نگاری طبری گرفته تا تدوین نحو و علوم اسلامی، ایران در قالب‌بخشی به این دین نقش بنیادین داشت.»

صالحی در بخش دیگری از سخنان خود به دیدگاه‌های اندیشمندانی همچون سیدمحمد بهشتی، ادوارد سعید و جلال آل‌احمد اشاره کرد و گفت: «برای فهم جایگاه ایران در جهان امروز، باید از آرا و تجربه‌ی اندیشمندان بهره گرفت؛ کسانی که توانسته‌اند ایران را از منظر فرهنگی، تمدنی و فلسفی تحلیل کنند.»

وی با اشاره به کتاب «ایران کجاست، ایرانی کیست» اثر سیدمحمد بهشتی اظهار داشت: «بهشتی معتقد است ایران سرزمینی است که در آن مردم توانسته‌اند از دل تنوع قومی، زبانی و مذهبی، وحدتی فرهنگی پدید آورند. ایرانیان همواره اهل میانه‌روی، اعتدال و تعادل بوده‌اند؛ چه در سیاست، چه در اخلاق و هنر. در سراسر تاریخ، اقوام و ادیان گوناگون در این سرزمین در کنار هم زیسته‌اند و این نشان از روحیه‌ی همزیستی و مدارای فرهنگی ایرانی دارد.»

صالحی افزود: «ایران نه شرق مطلق است و نه غرب مطلق؛ بلکه جهانی میانه است که توانسته میان حکمت شرقی و عقلانیت غربی تعادل برقرار کند. بهشتی تأکید می‌کند که باید ایران را دوباره بشناسیم، چراکه امروز درک درستی از ایران و ایرانی بودن نداریم و از آیینه‌ی غرب‌زدگی به خود می‌نگریم.»

رئیس بنیاد ملی ایران‌شناسی در ادامه به آرای ادوارد سعید، اندیشمند فلسطینی‌تبار و نویسنده‌ی کتاب مشهور شرق‌شناسی، اشاره کرد و گفت: «ادوارد سعید نشان داد که شرق‌شناسی دانشی بی‌طرف نیست؛ بلکه ابزاری فرهنگی در خدمت قدرت است. غرب با استفاده از این دانش، شرق را غیرعقلانی، احساسی و عقب‌مانده معرفی کرده تا راه سلطه را هموار کند. این نکته بسیار مهم است، زیرا نشان می‌دهد تولید روایت و تصویر تا چه حد در شکل‌دهی به ذهنیت جهانی نقش دارد.»

او افزود: «در جهان امروز نیز رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی همان نقش شرق‌شناسی کلاسیک را ایفا می‌کنند. هرکس بتواند روایتی قانع‌کننده و هوشمندانه ارائه دهد، ذهن‌ها را در اختیار می‌گیرد. متأسفانه ما هنوز در مقابله با این هجوم فرهنگی موفق نبوده‌ایم.»

به گفته‌ی صالحی، ادوارد سعید روشنفکر را کسی می‌داند که «در برابر قدرت می‌ایستد و با وجدان جهانی می‌اندیشد، نه با تعصب قومی یا سیاسی».

صالحی در بخش دیگری از سخنرانی خود با اشاره به دیدگاه‌های جلال آل‌احمد درباره‌ی غرب‌زدگی تصریح کرد: «آل‌احمد نخستین کسی بود که به‌روشنی از خطر تهی‌شدن درون جامعه‌ی ایرانی از معنا و استقلال سخن گفت. او معتقد بود نفوذ غرب نه‌تنها فرهنگی، بلکه اقتصادی و روانی است و جامعه‌ی شرقی را از درون می‌فرساید. به باور او، دین و سنت ستون‌های اصلی هویت ایرانی‌اند و بدون آنها، جامعه دچار بی‌ریشگی می‌شود.»

وی ادامه داد: «دیدگاه آل‌احمد هنوز پس از دهه‌ها موضوعیت دارد. غرب‌زدگی یعنی از خود بیگانگی؛ یعنی اینکه ما خود را از دریچه‌ی نگاه غرب تعریف کنیم. امروز هم خطر نگاه سیاست‌زده و غرب‌زده به ایران وجود دارد و بازگشت به خودِ فرهنگی و تمدنی ایران از الزامات دوران ماست.»

رئیس بنیاد ملی ایران‌شناسی در جمع‌بندی مباحث نظری خود اظهار داشت: «اکنون باید بپرسیم: ایران در جهان امروز و فردا چه نقشی می‌خواهد ایفا کند؟ آیا تنها می‌خواهیم تصویر نادرست از خود را اصلاح کنیم یا قصد داریم کنشگری فعال و معنا‌ساز در تمدن جهانی باشیم؟ پاسخ درست، هر دو است. ما باید با حفظ اصالت فرهنگی، در گفت‌و‌گو با جهان حضور مؤثر داشته باشیم.»

او تأکید کرد: «شناخت ایران باید بر پایه گفت‌و‌گو، احترام متقابل و درک واقعیت استوار باشد. ایران یک هویت زنده و پویاست، نه یادگاری از گذشته. فرهنگ ایرانی همان نیرویی است که ملت ما را در طول قرن‌ها از دل بحران‌ها عبور داده است.»

صالحی در ادامه با اشاره به انقلاب اسلامی، آن را «ایستگاه تاریخی دیگر در خودنمایی ایران در جهان معاصر» توصیف کرد و گفت: «انقلاب اسلامی حرکتی فکری و فرهنگی بود، نه صرفاً سیاسی. در زمانی رخ داد که جهان میان ایدئولوژی‌های مادی همچون کمونیسم، کاپیتالیسم و ناسیونالیسم عربی تقسیم شده بود و دین از عرصه‌ی عمومی کنار رفته بود. اما انقلاب اسلامی بار دیگر دین را به مرکز توجه جهانی بازگرداند.»

وی افزود: «پس از انقلاب، کرسی‌های متعدد دین‌پژوهی در دانشگاه‌های غربی تأسیس شد و نگاه به دین، اسلام و ایران تغییر یافت. این نشان می‌دهد که ایران در دوران معاصر نیز توانسته است نقش فکری و تمدنی خود را بازیابد.»

رئیس بنیاد ملی ایران‌شناسی با تأکید بر ظرفیت تاریخی ملت ایران در «پالایش و بازسازی فرهنگی» یادآور شد: «ایران بار‌ها در طول تاریخ از بحران‌ها عبور کرده است، زیرا ملت آن قدرت پالایش درونی دارند؛ می‌توانند اندیشه‌ها را بازسازی و معنا‌های نو خلق کنند. امروز نیز همین فرایند در حال وقوع است.»

صالحی در پایان سخنان خود اظهار داشت: «ایران را باید همچون ظرفی دانست که مظروف آن فرهنگ، دین و تمدن است. اگر این ظرف نباشد، مظروف نیز جایی برای تجلی نخواهد داشت. حفظ ایران یعنی حفظ بستر فرهنگ و معنویت. ملت ایران با هویتی دیرپا و فرهنگی زنده، همچنان می‌تواند یکی از کانون‌های اصلی تمدن جهانی باشد.»

او تأکید کرد: «چهل‌وپنج سال از انقلاب اسلامی گذشته و این زمان در مقیاس ملت‌ها لحظه‌ای بیش نیست. آنچه اهمیت دارد، استمرار اندیشه و پویایی فرهنگی است. ایران بار دیگر می‌تواند به‌عنوان کشوری معنا‌ساز، گفت‌و‌گو‌محور و تمدن‌پرور در جهان معاصر بدرخشد.»

پیشنهادی باخبر