تجاوز اسرائیل چگونه فضای امنیتی کشورهای عربی را تغییر داد؟
یک رسانه عربی با اشاره به اینکه تریلیونها دلار هدیه کشورهای عربی به آمریکا و ترامپ نتوانست برای این کشورها امنیت ایجاد کند تاکید کرد بعد از حمله اسرائیل به قطر فضای امنیتی اعراب تغییر کرده و باید به فکر یک معادله جدید مقابل واشنگتن باشند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در ادامه تحلیلهای رسانهها و محافل منطقهای و بینالمللی درباره تجاوز تروریستی رژیم صهیونیستی به خاک قطر و ابعاد و پیامدهای آن، وب سایت قطری العربی الجدید در مقالهای به قلم مروان قبلان، مدیر واحد مطالعات سیاسی در مرکز عربی برای مطالعات و پژوهشهای سیاسی، به تغییر فضای امنیتی کشورهای عربی بعد از این اتفاق پرداخته است.
حمله اسرائیل به قطر با اطلاع قبلی آمریکا انجام شد
روشن است که نمیتوان باور کرد دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از حمله تروریستی اسرائیل به مقر هیئت مذاکره کننده جنبش حماس در دوحه از قبل اطلاع نداشته و از نظر منطقی، بعید است که اسرائیل تصمیمی در منطقه بگیرد و به آمریکا که بزرگترین حامی و متحد آن است و از ابتدا هم در جنگ غزه مشارکت مستقیم داشته، اطلاع ندهد.
از سال 1967 اسرائیل نزدیکترین متحد آمریکا در صحنه بینالمللی بوده و این کشور در همه سطوح خودش را موظف به حمایت از صهیونیستها میداند. عوامل اتحاد آمریکا و اسرائیل، متعدد بوده و برخی میگویند که برجستهترین عامل آن باورهای مشترک مبتنی بر میراث یهودی- مسیحی است که پیروان آن امروز پایگاه حمایتی اصلی برای ترامپ هستند. اما در هر صورت همه دولتهای آمریکا از ابتدا خودشان را موظف به حمایت از اسرائیل میدانستند و منافع مشترک زیادی دارند.
ماهیت روابط آمریکا با اعراب و حمایت از منافع اسرائیل
اما درباره مسئله حمله اسرائیل به قطر به عنوان کشوری که بزرگترین همپیمان عرب آمریکا محسوب میشود، کاملاً واضح و منطقی است که واشنگتن زمانی که منافع دو متحد اصلی آن یعنی دوحه و تل آویو در تضاد با یکدیگر قرار میگیرد، قطعاً منافع تل آویو را مورد توجه قرار میدهد و تجربه ثابت کرده که در برخی موارد آمریکاییها حتی منافع اسرائیل را به منافع خودشان هم ترجیح میدهند.
در این میان شاید برای برخی سوال ایجاد شود که چرا واشنگتن منافع اسرائیل را بر منافع گسترده خودش در ارتباط با کشورهای حوزه خلیج فارس ترجیح میدهد. پاسخ این است که در واقع آمریکا هرگز بین انتخاب حمایت از منافع اسرائیل یا کشورهای حوزه خلیج فارس، تحت فشار نبوده و روابط خود را با این کشورها به گونهای تنظیم کرده که آنها هرگز نتوانند چنین سوالی از واشنگتن بپرسند.
به استثنای بحران تحریم نفتی اعراب در طول جنگ اکتبر سال 1973 هرگز هیچ بحران واقعی بین کشورهای عربی منطقه با آمریکا در نتیجه اتحاد این کشور با اسرائیل و یا موضع آن در قبال مسئله فلسطین ایجاد نشده بود.
علت این امر آن است که کشورهای عربی به دلیل وابستگی امنیتی مطلق به واشنگتن، نیاز به فناوری آمریکایی به ویژه در صنعت انرژی که شریان حیاتی اقتصادهای آنهاست و دلایل مختلف دیگر، هرگز جرات سوال کردن از آمریکا یا زیر سوال بردن سیاستهای آن را نداشتهاند؛ همانند اتفاقی که بعد از حمله اسرائیل به قطر رخ داد و هیچ یک از سران عرب کمترین موضعی مقابل آمریکا نگرفتند.
با توجه به مشکلات فعلی که اقتصاد آمریکا با آن مواجه است، اغراق نیست اگر بگوییم که زندگی اقتصادی امروز آمریکا به وضوح به منافع آن با کشورهای حوزه خلیج فارس بستگی دارد.
تغییر فضای امنیتی کشورهای عربی بعد از گسترش تجاوزات اشغالگران در منطقه
از دهههای گذشته رابطه کشورهای عربی منطقه با آمریکا مبتنی بر اصل« نفت مقابل امنیت» بوده و این کشورها تصور میکردند که واشنگتن از امنیت آنها محافظت خواهد کرد.
اما فضای امنیتی کشورهای حوزه خلیج فارس بعد از عملیات طوفان الاقصی در اکتبر 2023 کاملاً تغییر کرد و اسرائیل به یک چالش امنیتی اصلی برای منطقه به ویژه کشورهای عربی تبدیل شد. نگرانی امنیتی کشورهای عربی به ویژه بعد از حمله اسرائیل به خاک قطر، چندین برابر شد و واکنش این کشورها به این تجاوز رژیم صهیونیستی و میزان همبستگی آنها با دوحه نشان میدهد که اعراب شروع به درک بزرگیِ تهدید ایجاد شده توسط اسرائیل کردهاند؛ جایی که این رژیم به آسانی و با اطمینان از مصونیت در برابر هرگونه مجازات و پاسخگویی، به هر یک از کشورهای عربی که میخواهد تجاوز میکند.
این آگاهی از تغییر عمیق در فضای امنیتی کشورهای حوزه خلیج فارس، مستلزم پر کردن شکاف میان نیازهای امنیتی این کشورها و منافع اقتصادی آنهاست. هرچند که طی سالهای گذشته وابستگی واشنگتن به نفت کشورهای حوزه خلیج فارس تا حدودی کمتر شده اما منافع دولت ترامپ با این کشورها صرفاً محدود به نفت و گاز نیست، بلکه بسیار فراتر از آن است.
تریلیونها دلار هدیه اعراب به آمریکا برای آنها امنیت به ارمغان نیاورد
با توجه به مشکلات فعلی که اقتصاد آمریکا با آن دست و پنجه نرم میکند، اغراق نیست اگر بگوییم حیات اقتصادی آمریکا به وضوح به منافع آن با کشورهای حوزه خلیج فارس بستگی دارد. به عنوان مثال آمریکا برای پایین نگه داشتن قیمت انرژی باید با کشورهای حوزه خلیج فارس همکاری کند؛ در غیر این صورت اقتصاد ایالات متحده وارد حالت رکود تورمی خواهد شد که میتواند منجر به بحران مالی جدیدی برای این کشور شود که کمتر از بحران مالی سال 2008 نیست.
علاوه بر آن، حجم قراردادهای امضا شده توسط ترامپ در سفر خود به کشورهای عربی منطقه در ماه مه گذشته از سه تریلیون دلار فراتر رفته و 1.2 تریلیون دلار آن تنها با قطر بوده است. سرمایهگذاری کشورهای حوزه خلیج فارس در آمریکا از جمله اوراق قرضه خزانهداری هم از 2 تریلیون دلار بیشتر است.
از سوی دیگر، کشورهای حوزه خلیج فارس بیش از 200 میلیارد دلار از آمریکا سلاح خریداری کردهاند و تنها عربستان سعودی اخیراً قراردادهای تسلیحاتی به ارزش 140 میلیارد دلار با آمریکاییها امضا کرد. این سرمایهگذاریها که ترامپ به آن افتخار میکند میلیونها فرصت شغلی برای آمریکاییها به وجود میآورد.
علاوه بر آن قیمت گذاری نفت اعراب با دلار آمریکا یکی از مهمترین مزایا برای پول آمریکاست. با این تفاسیر میتوان متوجه شد که دولت آمریکا و شخص ترامپ چه منافع گستردهای در کشورهای عربی منطقه دارند، اما با این وجود آمریکاییها حتی اگر راست بگویند و از تجاوز اسرائیل به قطر اطلاع قبلی نداشته باشند هم هیچ اقدامی برای حمایت از دوحه یا دست کم توبیخ ظاهری اسرائیل انجام ندادند.
گزینههای اعراب مقابل تجاوزات صهیونیستها و خیانت آمریکا
بر همین اساس و در شرایطی که اسرائیل به عنوان اصلیترین متحد آمریکا که تحت حمایت همه جانبه آن قرار دارد، به تهدیدی بزرگ علیه امنیت و رونق اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس تبدیل شده، این کشورها باید معادله جدیدی را در روابط خود با واشنگتن ترسیم کنند؛ به این صورت که به آمریکاییها بگویند منافع اقتصادی شما با ما، به مهار اسرائیل و متوقف کردن جنونی که نتانیاهو از دو سال گذشته در منطقه به راه انداخته مرتبط است.
کشورهای عربی منطقه باید موضعی اتخاذ کنند که آمریکا بفهمد این کشورها در سایه تغییر فضای امنیتی خود میتوانند دست به اقداماتی بزنند که خوشایند واشنگتن نیست.
کشورهای حوزه خلیج فارس میتوانند به مشارکتها و همکاریهای امنیتی بینالمللی خود تنوع ببخشند و گزینههای جدیدی برای محافظت از امنیتشان اتخاذ کنند. امروز هیچ چیز به اندازه تقویت روابط کشورهای حوزه خلیج فارس با چین و روسیه، واشنگتن را آزار نمیدهد. اجلاس سران کشورهای عربی- اسلامی در دوحه فرصت مهمی برای بررسی این گزینهها و ایجاد یک معادله جدید مقابل واشنگتن است و آمریکا باید با این معادله مواجه شود.
سکوت و تردید کشورهای عربی منطقه در اتخاذ موضعی روشن مقابل جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و کل منطقه و رضایت به حمایت آمریکا از جنایات این رژیم، همان چیزی است که موجب گستاخی اسرائیل برای گسترش تجاوزاتش در منطقه و حمله مستقیم به کشورهای عربی متحد آمریکا شد و این وضعیت باید پایان یابد.
انتهای پیام/