به گزارش همشهری آنلاین، این باران، یک آشتیکنان بزرگ میان شهروندان و خیابانهاست. برخلاف همیشه که باران مترادف با ترافیک کلافهکننده بود، این روزها مردم را میبینیم که با اشتیاق، پشت شیشههای بخارگرفته کافهها یا زیر سقف ایستگاهها، به تماشای رقص قطرات نشستهاند.
حالا که رنگ خاکستری از صورت ساختمانها پاک شده، حیف است در خانه بمانیم. تهران در این لحظات، پوسته خشک و رسمیاش را دور انداخته و لطیفترین چهرهاش را به نمایش گذاشته است. اما سؤال اینجاست: «کجا برویم که لذت این هوا دوچندان شود؟» برخی نقاط تهران، گویی برای همین روزهای ابری و بارانی طراحی شدهاند؛ جاهایی که ترکیب معماری، طبیعت و بوی نم خاک، سکانسی سینمایی میسازد. در ادامه، ۶ نقطه طلایی تهران را معرفی میکنیم که باران، زیباییشان را چندین برابر میکند و جان میدهند برای پیادهروی، عکاسی و تنفس هوای پاک.
خیابان ولیعصر(عج)؛ تونل چنارهای خیس

کلاسیکترین و البته محبوبترین گزینه، همیشه ولیعصر است؛ اما نه همه جای آن. حدفاصل پارک وی تا تجریش، وقتی باران میبارد، به یک دالان رویایی تبدیل میشود. چنارهای کهنسال در دو طرف خیابان مثل چتری طبیعی عمل میکنند و صدای برخورد باران با برگهای زرد و نارنجی باقیمانده، موسیقی متن قدمهایتان میشود. پیادهروهای عریض و بوی خاک نمخورده در این راسته، شما را از هیاهوی شهر جدا میکند.
باغ فردوس؛ ضیافت تاریخی زیر باران

اگر میخواهید باران را در قابی تاریخی تماشا کنید، باغ فردوس بهترین انتخاب است. عمارت باشکوه موزه سینما با آن گچبریهای زیبا، وقتی خیس میشود، جلوهای جادویی پیدا میکند. انعکاس تصویر عمارت در حوضهای پرآب و قدمزدن روی سنگفرشهای باغ، حس و حال فیلمهای قدیمی را زنده میکند. اینجا میتوانید بعد از کمی قدمزدن، در کافههای اطراف پناه بگیرید و از پشت پنجره بارش را تماشا کنید.
پل طبیعت؛ تماشای شهر از میان ابرها

برای کسانی که عاشق چشماندازهای مدرن هستند، پل طبیعت در روز بارانی یک تجربه متفاوت است. کفسازی چوبی پل وقتی خیس میشود، بوی جنگل میدهد. از فراز این پل، اتوبان مدرس شبیه رودی از نور بهنظر میرسد و کوههای البرز که حالا کلاهی از ابر و مه بر سر دارند، نمایانترند. وزش باد خنک و قطرات ریز باران در این ارتفاع، حس پرواز در میان ابرها را تداعی میکند.
بام تهران؛ قدمزدن در مه

اگر میخواهید دقیقا وسط ابرها باشید، باید کمی سربالایی را به جان بخرید و به بام تهران بروید. اینجا باران جنس دیگری دارد؛ ریزتر و لطیفتر. در روزهای بارانی، معمولاً لایهای از مه غلیظ بام را میپوشاند که فضایی وهمانگیز و آرامشبخش میسازد. تماشای شهر که زیر پایتان شسته و تمیز شده، همراه با سکوت کوهستان، خستگی هفته را از تن بیرون میکند.
پارک ملت؛ کلاسیکترین قاب پاییزی

پارک ملت فقط یک بوستان نیست؛ شناسنامه پاییز تهران است. وقتی باران میزند، مسیرهای طولانی و پیچدرپیچ پارک که زیر چتر چنارهای بلند پنهان شدهاند، به دالانهایی رویایی تبدیل میشوند. تماشای قطرات باران روی مجسمههای مشهور پارک و قدمزدن کنار دریاچه مصنوعی که حالا پرآبتر و مواج شده، حس زنده بودن به آدم میدهد. اینجا بوی خاک بارانخورده و برگهای خیس، غلیظتر از هرجای دیگر شهر است.
بلوار کشاورز؛ قدم زدن در خاطره جمعی

بلوار کشاورز یک نوستالژی زنده است که زیر باران جان میگیرد. راهرفتن در مسیر میانی بلوار، درست وقتی نهرهای آب پر و شاخههای بید مجنون زیر سنگینی قطرات خم شدهاند، لذتی وصفناشدنی دارد. نشستن کوتاه روی نیمکتهای سنگی و تماشای هیاهوی شهر از دور، درحالیکه شما در جزیره آرامش بلوار هستید، پارادوکس جذابی است که فقط باید تجربهاش کرد.
خیابان باب همایون؛ ضیافت نور و سنگفرش

اگر میخواهید طعم باران را با چاشنی تاریخ و غذاهای خیابانی بچشید، باب همایون مقصد شماست. سنگفرشهای این پیادهراه زیر نور چراغها و بارش باران مثل جواهر برق میزنند و حال و هوای تهران قدیم را تداعی میکنند. اینجا میتوانید زیر سایهبان دکههای سیار یک چای داغ یا غذای خیابانی بخورید و از تماشای انعکاس نور در گودالهای کوچک آب و مردمی که با چترهای رنگی در رفتوآمدند، لذت ببرید.
کوچهپسکوچههای شهر؛ از عودلاجان تا جماران

لذت بارانگردی فقط در خیابانهای اصلی نیست. باید در کوچههای آجری و قدیمی «عودلاجان» و «سنگلج» گم شد تا بوی خاک و تاریخ را استشمام کرد، یا در شیبهای تند و باغکوچههای «جماران» و «درکه» نفس تازه کرد. حتی قدمزدن در محلههای دنج مرکز شهر زیر باران، عطر دیگری دارد. سکوت این دالانهای خیس و تماشای ناودانهای جاری، روایتی صمیمی و بدون روتوش از تهران دارد.


