اتحادیه کارگری در میدان عمل قرار دارند؛
بسیج کارگری در اروپا علیه نسلکشی در غزه
بسیج کارگری در مقیاس بزرگ ممکن است پاسخی به تداوم اقدامات اسرائیل باشد.
به گزارش ایلنا و به نقل از خبرگزاری الجزیره قطر، اقدامات اعتصابی کارگران ابزاری قدرتمند است که میتواند زنجیرههای تأمین جنگ را در جهان مختل کرده و دولتها را مجبور به تسلیم کند؛ کاری که اخیرا در جنگ غزه کارگران فعال اروپایی با اسرائیل در بنادر و راههای مواصلاتی کردند!
طبق گزارش الجزیره، آتشبس از ۱۰ اکتبر سال جاری میلادی در سراسر غزه برقرار شده است، اما اسرائیل خشونت وحشیانه خود را متوقف نکرده است. در طول سه هفته، بیش از ۲۲۰ فلسطینی کشته شده و روز سهشنبه، بیش از ۱۰۰ نفر در ۲۴ ساعت قتل عام شدند. اسرائیل همچنان از ورود مقدار کمکی که در آتشبس توافق شده بود، خودداری میکند. این کشور مانع از ورود مواد و تجهیزات برای بازسازی و تخلیههای پزشکی در مقیاس بزرگ میشود. در کرانه باختری اشغالی، سربازان و شهرکنشینان اسرائیلی با مصونیت از مجازات به حمله به مردم فلسطین و اموال آنها ادامه میدهند.
بسیج کارگری در مقیاس بزرگ ممکن است پاسخی به تداوم اقدامات اسرائیل باشد. اتحادیههای کارگری، به ویژه در اروپا، به طور منحصر به فردی در موقعیت ایفای نقش محوری در تضعیف حمایت دولتهای خود از اسرائیل قرار گرفتهاند. با توجه به تجارت فعال بین اسرائیل و کشورهای اروپایی و اهمیت لجستیکی بنادر اروپایی، کارگران در بسیاری از بخشها میتوانند با سازماندهی برای فلسطین تغییر ایجاد کنند.
در طول دو سال گذشته، میلیونها نفر در سراسر اروپا راهپیمایی کردهاند، اما دولتها تا حد زیادی درخواستها برای پایان دادن به هرگونه حمایت از اسرائیل را نادیده گرفتهاند. حتی دولت ایرلند، با وجود حمایت کلامی خود از حقوق فلسطینیان، در تجارت گسترده با اسرائیل مشارکت دارد. ایرلند در سال ۲۰۲۴ سومین واردکننده بزرگ از اسرائیل بود.
راهپیماییهای عمومی اغلب به عنوان یک نیروی سوپاپ اطمینان عمل میکنند، نارضایتیها را هدایت میکنند و فشار بر دولتها را برای تغییر سیاست کاهش میدهند اما اعتصابات موضوعی متفاوت است. کارگران اقتصاد را هدایت میکنند. وقتی آنها از انجام وظایف خود امتناع میکنند، عواقب آن میتواند از نظر سیاسی و اقتصادی پرهزینه باشد.
برخلاف راهپیماییهای اعتراضی، اعتصابات و اقدامات صنعتی میتوانند زنجیرههای تأمین را فلج کنند، هزینههای تولید را افزایش دهند و امتیازاتی را تحمیل کنند. اتحادیهها تجربه سازمانی برای تشدید استراتژیک اقدامات - از رکودهای محلی گرفته تا اعتصابات در مقیاس ملی - دارند و اختلالات اقتصادی را به فشار سیاسی تبدیل میکنند.
در دموکراسیهای لیبرال، اتحادیهها همچنان مؤثرترین ابزاری هستند که از طریق آن مردم میتوانند دولتها را مجبور به اقدام کنند و از قضا شواهد زیادی نیز در تاریخ معاصر وجود دارد.
به عنوان مثال، اتحادیههای کارگری در کشورهای غربی نقش فعالی در به چالش کشیدن رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی ایفا کردند. اعتصاب ضد آپارتاید ایرلندیها در فروشگاههای دانز در ژوئیه ۱۹۸۴، زمانی که کارگران در اعتراض به آپارتاید از حمل کالاهای آفریقای جنوبی خودداری کردند، به نقطه عطفی در تاریخ مبارزات کارگری تبدیل شد. به طور مشابه، در نوامبر ۱۹۸۴، کارگران بارانداز سانفرانسیسکو با امتناع از تخلیه محموله وارده از آفریقای جنوبی، موضع خود را اعلام کردند.
این موارد و موارد دیگر از اقدامات همبستگی کارگران، شتاب جنبش ضد آپارتاید در غرب را گسترش داد که در نهایت منجر به اعمال رسمی تحریمها علیه رژیم آپارتاید توسط دولتها شد.
حالا، اتحادیه اروپا بزرگترین شریک تجاری اسرائیل است که ۳۲ درصد از کل تجارت کالایی اسرائیل را در سال ۲۰۲۴ تشکیل میدهد. اتحادیه اروپا ۳۴.۲ درصد از واردات اسرائیل را تأمین میکند و ۲۸.۸ درصد از صادرات آن را دریافت میکند. بخش عمدهای از تدارکات و لجستیک نظامی اسرائیل از کشورهای اتحادیه اروپا میآید. اختلال در این زنجیره تأمین میتواند مستقیماً ماشین جنگی اسرائیل را تضعیف کند.
بنادر، نقاط حساسی در این زنجیره هستند زیرا جریان کالاها را کنترل میکنند. اقدامات صنعتی گزینشی در بنادر که حمل و نقل کالا به اسرائیل را متوقف میکند، تأثیر قابل توجهی خواهد داشت. کالاهای اسرائیلی تنها ۰.۸ درصد از کل تجارت اتحادیه اروپا را تشکیل میدهند، بنابراین چنین اقداماتی به اسرائیل ضربه سختی وارد میکند در حالی که تأثیر حداقلی بر اقتصادهای اتحادیه اروپا خواهد داشت.
علاوه بر این، اختلال در بنادر اتحادیه اروپا فراتر از اروپا خواهد بود. بخش عمدهای از تجارت اسرائیل با ایالات متحده، شریک تجاری اصلی آن با ۵۵ میلیارد دلار تجارت کالا و خدمات در سال ۲۰۲۴، از طریق بنادر اصلی اروپا عبور میکند. مسدود کردن حمل و نقل یا افزایش هزینههای حمل بار با مجبور کردن کشتیها به اجتناب از مراکز اتحادیه اروپا، میتواند هزینه لجستیک اسرائیل را به شدت افزایش دهد.
جنگ و استعمار اسرائیل در فلسطین، به روابط نزدیک اسرائیل با شرکتها، به ویژه در اروپا و آمریکای شمالی متکی است. بسیاری از این شرکتها همچنین کارفرمایان اصلی در این مکانها هستند، از کارگران سوءاستفاده میکنند، دستمزدها را کاهش میدهند و برای مقرراتزدایی از نیروی کار لابی میکنند در حالی که از اشغال و جنگ سودهای کلان میبرند.
این روندی بوده که تاکنون موفقیت نسبی خود را نسبت به سایر اشکال اعتراض به تداوم نسل کشی توسط اسرائیل و حمایت اروپاییان از آن نشان داده و اثرگذاری داشته است.


