به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، برنامهریزی شهری در کشورهای شرق آسیا طی دهههای اخیر دستخوش تحولی بنیادین شده است. در گذشته، تصمیمگیریها بهصورت بالا به پایین و توسط سازمانهای دولتی انجام میشد، اما فشار اجتماعی برای شفافیت، عدالت فضایی و پایداری زیستمحیطی موجب شد تا مدلهای مشارکتی جایگزین شوند. امروز کشورهایی چون ژاپن، کرهجنوبی، تایوان، سنگاپور، چین و هنگکنگ پیشگام این تغییر هستند و با بهرهگیری از شوراهای محلی، کارگاههای مشارکتی و پلتفرمهای دیجیتال، شهروندان را به بازیگران اصلی در شکلدهی آینده شهرها تبدیل کردهاند.
در ژاپن، فرایند ماچیزوکوری با تشکیل شوراهای محلی، گفتوگوی میاناجتماعی را تقویت کرده و ظرفیت بلندمدت ساکنان را برای مشارکت در تصمیمگیریها افزایش داده است. کرهجنوبی با برگزاری کارگاههای مرحلهای و همکاری دانشگاهها، مدلهای دموکراتیک طراحی شهری را پیش میبرد. سنگاپور نیز کمیتههای محلی را در پروژههای بهبود محلهها، همچون منطقه تامپینس، دخیل کرده است. تایوان با برنامه معماران اجتماعی و مشارکت گسترده ذینفعان در پروژههای مختلف توانسته موانع سنتی را پشت سر بگذارد. این راهبردها نشان میدهند که مشارکت مردمی یک اقدام نمادین نیست، بلکه بهعنوان بخشی جداییناپذیر از سیاستگذاری شهری پذیرفته شده است.

ژاپن: ماچیزوکوری و بازسازی محلهها پس از زلزله
ابتکار ماچیزوکوری در ژاپن که از دهه ۱۹۶۰ آغاز شد، در سالهای اخیر وارد مرحلهای تازه شده و به یکی از موفقترین مدلهای مشارکتی تبدیل شده است. پس از زلزله هانشینآواجی در سال ۱۹۹۵، بیش از هشت شورای محلی در منطقه روکو کوبه تشکیل شد که بعدها در قالب یک شورای مشترک با پنج کمیته دائمی سازماندهی شدند. این شوراها توانستند طرحهای بازسازی جایگزین ارائه دهند که شامل بازطراحی مسکن، ایجاد فضاهای سبز و مدیریت منابع محلی بود. این رویکرد اکنون با همکاری چندبخشی، ابزارهای دیجیتال و مشارکت گسترده ذینفعان تکامل پیدا کرده است تا به چالشهای جدیدی همچون کاهش جمعیت، تابآوری اقلیمی و بازآفرینی شهری پاسخ دهد.
پروژه «MAD City» در شهر ماتسودو، استان چیبا، که از حدود سال ۲۰۱۰ آغاز شده بود، در سال ۲۰۲۴ با همکاری شورای ماچیزوکوری ماتسودو و کارآفرینان اجتماعی گسترش پیدا کرد. هدف اصلی این طرح بازآفرینی محلهای بود که بهدلیل رکود اقتصادی و تغییرات جمعیتی، بسیاری از ساختمانهایش خالی مانده بودند. شورای ماچیزوکوری ماتسودو با همکاری کارآفرینان اجتماعی تصمیم گرفت دامنه فعالیتها را گسترش دهد. آنها فضاهای خالی را به گالریهای موقت و رویدادهای هنری تبدیل کردند، جشنوارههای خیابانی برگزار کردند و برنامههای اقامت هنری برای هنرمندان محلی و بینالمللی فراهم آوردند.

آمار نشان میدهد که تعداد بازدیدکنندگان سالانه از این محله بین ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش یافت و حضور هنرمندان در محله موجب شد هویت فرهنگی منطقه تقویت شود.، مشارکت مردمی در این پروژه نقشی اساسی داشت؛ ساکنان محله در جلسات شورای ماچیزوکوری شرکت کردند، درباره نوع رویدادها و نحوه استفاده از فضاهای خالی نظر دادند و در مدیریت روزمره پروژهها مشارکت کردند. صاحبان مغازهها و املاک خالی نیز با در اختیار گذاشتن فضاهای خود، هزینههای اجرایی را کاهش دادند و حس مالکیت اجتماعی را تقویت کردند. به این ترتیب، محلهای که پیشتر با چالشهای شهری و کاهش جمعیت روبهرو بود، توانست با اتکا به هنر، فرهنگ و مشارکت مردمی دوباره زنده شود.
سال گذشته، توکیو یکی از گستردهترین برنامههای سبز شهری خود را با تکیه بر انجمنهای محلی موسوم به چونایکای اجرا کرد. این انجمنها که ریشهای قدیمی در فرهنگ محلهای ژاپن دارند، بهعنوان پل ارتباطی میان دولت شهری و ساکنان عمل میکنند و مسئولیت بخش مهمی از مدیریت فضاهای سبز را بر عهده گرفتند. در این طرح، شهروندان نهتنها مخاطب سیاستها بودند، بلکه بهطور مستقیم در نگهداری و تصمیمگیری درباره پارکها، دیوارهای سبز و باغهای محلی مشارکت داشتند.
آزمایشهای اولیه که در سال ۲۰۲۴ در محلههای حاشیهای شیبویا انجام شد، نشان داد که وقتی نگهداری از دیوارهای سبز و پارکها بهصورت داوطلبانه و با نظارت انجمنهای محلی پیش میرود، میزان رعایت و مراقبت از این فضاها تا ۱۵ درصد بیشتر از حالت مدیریت دولتی است. شهروندان با استفاده از اپلیکیشنهای ساده موبایلی، وضعیت گیاهان و نیازهای آبیاری را گزارش میکردند و گروههای داوطلبی برای رسیدگی به بخشهای خاص تشکیل میدادند.

این طرح با اهداف ملی ژاپن در حوزه اقلیم همسو است. آمار رسمی نشان میدهد که تا سال ۲۰۲۵، ۹۸ درصد شهرداریهای ژاپن برنامههای مشارکتی اقلیمی را در دستور کار قرار دادهاند؛ از جمله پروژههای مرتبط با کاهش اثرات گرمایش شهری، مدیریت آب باران و افزایش تابآوری در برابر تغییرات اقلیمی. در این میان، تجربه توکیو بهعنوان الگویی ملی مطرح شد که نشان داد انجمنهای محلی میتوانند بهطور واقعی در مدیریت شهری نقشآفرینی کنند و نتایج ملموس به همراه داشته باشند.
در سال ۲۰۲۵ ژاپن شاهد اجرای مدل تازهای از ماچیزوکوری با عنوان سانکانگاکوکین بود که بر پایه همکاری میان چهار بخش اصلی یعنی کسبوکار، دولت، دانشگاه و سازمانهای مالی شکل گرفت. این ابتکار در استان گونما و با مشارکت گروه Open House، بانک گونما و دانشگاه توکیو اجرا شد و هدف آن احیای مناطق در حال افول و مقابله با روند مهاجرت جمعیت به کلانشهرها بود. پروژه با تمرکز بر بازسازی خانههای قدیمی و ایجاد فضاهای سبز آزمایشی آغاز شد. خانههای متروکه با کمک ساکنان محلی و حمایت مالی بانک گونما بازسازی و به واحدهای مسکونی یا کارگاههای کوچک تبدیل شدند. زمینهای بیاستفاده نیز به باغهای محلی و پارکهای کوچک تبدیل شدند تا کیفیت زندگی در محله افزایش پیدا کند.
ساکنان در جلسات مشورتی حضور داشتند و در تصمیمگیری درباره نوع بازسازی خانهها و طراحی فضاهای سبز بهصورت مستقیم مشارکت کردند. بسیاری از خانوادهها نیروی کار خود را برای بازسازی خانهها در اختیار گذاشتند و گروههای محلی با دانشگاه توکیو همکاری کردند تا طرحهای معماری و زیستمحیطی با نیازهای واقعی جامعه هماهنگ شود. این مشارکت موجب شد پروژه به جای یک طرح تحمیلی، به یک فرایند خودسازماندهی اجتماعی تبدیل شود. نتایج اولیه نشان میدهد که این مدل توانسته است روند کاهش جمعیت را کاهش دهد و حس تعلق اجتماعی را تقویت کند. رسانههای ملی ژاپن این طرح را بهعنوان نمونهای از حکمرانی سیال و فرامحلهای معرفی کردهاند؛ الگویی که مرزهای سنتی میان دولت و جامعه را کنار میزند و با ترکیب منابع مالی، دانش دانشگاهی و انرژی مردمی، راهی تازه برای بازآفرینی شهری ارائه میدهد.

کرهجنوبی: مشارکت مردمی در بازآفرینی شهری
کرهجنوبی طی دهه اخیر به یکی از آزمایشگاههای مهم مشارکت مردمی در برنامهریزی شهری تبدیل شده است. این کشور که تجربه رشد سریع اقتصادی و گسترش کلانشهرها را پشت سر گذاشته، بهخوبی دریافته است که توسعه پایدار بدون حضور فعال شهروندان امکانپذیر نیست. از همین رو، مدلهای مشارکتی در سطوح مختلف شهری بهکار گرفته شدهاند تا مردم نهتنها شنونده، بلکه تصمیمگیرنده برنامههای شهری باشند.
نمونه شاخص این رویکرد، طرح جامع ۲۰۳۰ سئول است که یک کمیته متشکل از ۱۰۰ شهروند منتخب تشکیل شد تا چشمانداز آینده شهر را تعریف کند. این کمیته در کنار جلسات عمومی و فرایند بودجهریزی مشارکتی، توانست بیش از ۶۰ درصد پیشنهادهای مردمی را در نسخه نهایی طرح وارد کند. شهروندان در این فرایند درباره موضوعاتی چون بازآفرینی رودخانه هان، توسعه حملونقل عمومی و ایجاد فضاهای سبز نظر دادند. حضور آنان موجب شد طرح ۲۰۳۰ نه یک سند دولتی، بلکه یک توافق اجتماعی گسترده باشد.

پروژههای بازآفرینی محلههای قدیمی در سالهای اخیر با مشارکت مستقیم مردم اجرا شده است. کرهجنوبی بهطور جدی به سمت بازآفرینی محلههای قدیمی حرکت کرده است که بهدلیل فرسودگی ساختمانها و تغییرات جمعیتی، نیازمند نوسازی هستند و این فرایند نهتنها توسط دولت، بلکه با مشارکت مستقیم مردم پیش میرود.
در سئول، بیش از ۲۵۰ خانوار در کارگاههای مرحلهای شرکت کردند. این کارگاهها بهگونهای طراحی شده بودند که هر مرحله به یک موضوع خاص اختصاص داشت: ابتدا نیازهای فوری مسکن بررسی شد، سپس مسیرهای پیادهروی و فضاهای عمومی مورد بحث قرار گرفت و در نهایت طرحهای پیشنهادی برای بازسازی محله تدوین شد. ساکنان در این جلسات نظرات خود را بیان کردند و در قالب گروههای کوچک، نقشههای جایگزین برای خانهها و مسیرهای محله طراحی کردند. همین فرایند موجب شد تصمیمات نهایی با واقعیتهای زندگی روزمره مردم هماهنگ باشد و حس تعلق اجتماعی میان شهروندان تقویت شود.

پروژه شهر هوشمند بوسان در سال ۲۰۲۵ نمونهای از ترکیب فناوری و مشارکت مردمی بود. بیش از ۱۲۰۰ شهروند از طریق پلتفرمهای دیجیتال و جلسات حضوری در این پروژه مشارکت کردند. پلتفرم دیجیتال به مردم امکان میداد تا بهصورت آنلاین درباره موضوعاتی چون حملونقل هوشمند، مدیریت انرژی و طراحی فضاهای سبز نظر بدهند. در کنار آن، جلسات حضوری برای بحثهای عمیقتر برگزار شد تا شهروندان بتوانند با کارشناسان و مسئولان شهری گفتوگو کنند. این ترکیب موجب شد مشارکت گستردهتر و فراگیرتر باشد و کسانی که امکان حضور فیزیکی نداشتند، از طریق ابزارهای آنلاین وارد فرایند شدند.
نتایج این پروژهها نشان داد که مشارکت مردمی تأثیر ملموسی بر کیفیت برنامهریزی شهری دارد. در بوسان، میزان رضایت مردم از فرایند برنامهریزی شهری تا ۷۲ درصد افزایش پیدا کرد. این رقم نشاندهنده آن است که وقتی مردم احساس کنند صدایشان شنیده میشود و پیشنهادهایشان در تصمیمات نهایی لحاظ میگردد، اعتماد و رضایت اجتماعی بهطور چشمگیری بالا میرود.
نقش دانشگاهها نیز در این میان پررنگ است. همکاری میان دانشگاهها و جوامع محلی در پروژههایی همچون بازآفرینی رودخانه هان، امکان انتقال دانش تخصصی به سطح محله را فراهم کرد. این همکاری موجب شد تصمیمات علمی با تجربه زیسته مردم ترکیب شود و طرحها واقعبینانهتر باشند. تجربههای موفق نشان دادهاند که وقتی مردم در همه مراحل حضور دارند، نتایج پایدارتر و مورد پذیرش عمومیتر خواهد بود. کرهجنوبی توانسته است مشارکت مردمی را از سطح نمادین به سطح واقعی ارتقا دهد. این کشور با ترکیب کارگاههای حضوری، پلتفرمهای دیجیتال و بودجهریزی مشارکتی، الگویی ارزشمند برای دیگر کشورهای شرق آسیا ارائه کرده است.



