به گزارش مشرق، کانال تلگرامی یک حرف از هزاران نوشت:
رژیم صهیونی عامل بینظمی منطقهای، این مرتبه با کنار گذاشتن ژستهای اخلاقی بدون هشدار قبلی، امروز دوم آذر ۱۴۰۴ به پایتخت لبنان حمله کرد.
حمله به پایتخت و نقض صریح و علنی آتشبس در حالی صورت میگیرد که تمام جریانهای خارجی و حتی بعضی جریانهای داخلی لبنان با توهم اینکه پذیرفتن شروط محور صهیونی-آمریکایی میتواند موجب بازگشت آرامش به لبنان شود در طول یک سال گذشته برای خلع سلاح مقاومت مشغول فشار به حزبالله بودند و هستند. ترور یکشنبه عصر حومه جنوبی بیروت حالا بیش از هر زمان دیگری اثبات میکند که تحلیل راهبردی مقاومت از رفتار دشمن درست بوده، هست و خواهد بود.
مدعیان گزارهی «اگر خلع سلاح، آنگاه صلح و آرامش» زیر تیغ آفتاب مشغول نوشتن توهمات خود روی یخ هستند. جهاد حزبالله محدود به جهاد نظامی نبوده و نیست. همراهی نجیبانهی ساختار قدرتمند مقاومت لبنان - که حتماً قدرت کوتاه کردن دست تجاوز صهیونی را داراست - با برخی جریانهای سیاسی داخلی را میتوان وجه دیگری از جهاد شرافتمندانهی مقاومت ذیل جهاد تبیین تحلیل کرد.
درخواست کلی، بدون مخاطب و بیتأثیر برخی چهرههای ارشد سیاسی لبنان از جمله رئیسجمهور این کشور از جامعهی جهانی - همانهایی که در طول این چند ماه صرفاً تماشاگر نقضهای مکرر آتشبس توسط صهیونیستها در غزه و لبنان بودهاند - حالا دیگر بیش از هر زمان دیگری اثباتکنندهی دستگاه تحلیلی مقاومت است.
مقاومت اسلامی لبنان از ابتدا نه به آتش بس دشمن صهیونی خوشبین بود و نه به مذاکرهکنندگان دشمن آمریکایی. اولی در روی زمین مشغول توسعهطلبی و تجاوز به منافع لبنان است و دومی همان هدف اولی را در ساحت سیاست دنبال میکند. حسب تحلیل اشتباه آمریکاییها، قرار بود جریانهای داخلی لبنان روبروی مقاومت قرار گیرند. سیرهی حزبالله ولو با زخمهایی که از ترور بر پیکرش نشست، اما این خدعه را باطل کرد.
مذاکره و رفتوآمدهای دیپلماتیک هرقدر برای مقاومت بیمعنا بود و او در میدان مشغول آمادهسازی خود برای دور بعدی نبرد احتمالی با دشمن صهیونی بود، اما برای بعضی جریانهای سیاسی داخلی لبنان فریبنده و دلربا آمد. بااینحال مقاومت با همهی شروط جریانهای داخلی لبنان ازجمله ارتش و دولت همراه شد تا بهانهای به دشمن صهیونی نداده باشد.
حالا دیگر از خورشیدِ میانهی تابستان روشنتر است که دشمن حتی به تعهدی که خودش یک طرف آن بوده پایبند نیست. تنها با زبان قدرت است که میتوان این عامل بینظمیِ منطقهای را مهار کرد. همان گزارهای که نهفقط مقاومت لبنان بلکه تمام جریانهای مقاومت در تمام طول این سالها آن را تکرار کرده و حالا بعد از هفت اکتبر و جنگ سال گذشته لبنان و جنگ ۱۲روزه علیه ایران هنوز هم با قدرت دنبال میکنند. تنها زبان قدرت و زدن ضربه دردناک به دشمن صهیونی است که میتواند او را مجبور به تجدیدنظر در تصمیمهایش کند.
نظمی اگر قرار است در غرب آسیا برقرار شود نه با منطق تحمیلی آمریکا با محوریت رژیم صهیونی بهعنوان عامل بی نظمی در منطقه بلکه با مشت قدرتمند مقاومت و تحمیل اراده اش بر دشمن برقرار خواهد شد. این را ترور یکشنبه عصر جنوب بیروت میگوید.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.


