گزاره‌های راهبردی در گفتمان فرماندهی سپهبد شهید حسین سلامی

گزاره‌های راهبردی در گفتمان فرماندهی سپهبد شهید حسین سلامی

گفتمان راهبردی سپهبد شهید حسین سلامی، نقطه تلاقی چهار عنصر عرفان، جهاد، عدالت و عقلانیت بود. وی با خلق مدل های نوین در قدرت سازی منطقه ای، بازدارندگی مبادرتی و فرماندهی مردم پایه، دکترین جدیدی از دفاع همه جانبه در تراز تمدن اسلامی ارائه کرد.

به گزارش ایسنا، یدالله ربیعی؛دستیار و مشاور عالی رئیس مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدت‌های سپاه در یادداشتی با موضوع گزاره‌های راهبردی در گفتمان فرماندهی سپهبد شهید «حسین سلامی» آورده است:

شهادت مظلومانه و سرافرازانه سپهبد شهید پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در جریان مقاومت تاریخی ایرانیان در جنگ تحمیلی و تجاوز مشترک دوازده روزه رژیم صهیونیستی و ایالات‌متحده آمریکا به ایران اسلامی، علاوه بر اینکه حادثه‌ای تلخ و درعین‌حال افتخارآمیز در حافظه ملی است، نقطه عطفی تعیین‌کننده در تاریخ دفاع مقدس جدید ملت ایران محسوب می‌شود.

این جنایت جنگی که با اهداف شوم چندگانه، به‌ویژه ضربه به اراده و قدرت راهبردی ایران اسلامی و حذف مغزهای متفکر مقاومت و بازدارندگی کشور طراحی شد، در حقیقت نشان‌دهنده عمق هراس دشمن از فرماندهانی بود که نه‌تنها میدان را می‌شناختند، بلکه اندیشه‌های نوین و الهام‌بخش برای ساخت قدرت دفاعی و امنیت پایدار داشتند.

سپهبد شهید سلامی، در زمره این فرماندهان تراز انقلاب اسلامی بود؛ فرماندهی که در مقام مسئولیت، عقلانیت راهبردی را با ایمان انقلابی، تدبیر را با جسارت و سیاست ورزی امنیتی را با معنویت تلفیق کرد.

وی در شمار معماران تحول در دکترین دفاعی ایران، پایه‌گذار منطق بازدارندگی فعال، توسعه‌دهنده گفتمان قدرت ترکیبی و مروج مکتبی از فرماندهی مؤمن، تهاجمی، انعطاف‌ناپذیر و مردم پایه بود که امروز در لایه‌های گوناگون سپاه و جبهه مقاومت تداوم دارد.

این نوشتار باهدف بازشناسی علمی و تحلیلی اندیشه‌های دفاعی و راهبردی این شهید بزرگوار و مستندسازی و انتقال گزاره‌های کلیدی در گفتمان فرماندهی و دکترین نظامی وی به نسل‌های امروز و فردای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، به‌ویژه فرماندهان، مدیران و تصمیم سازان حوزه دفاع و امنیت، تهیه‌شده است.

مجله کیان ایران بر اساس مأموریت تاریخی و مسئولیت راهبردی مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدت‌های سپاه در ثبت، تحلیل و ترویج اسناد و معارف فرماندهان شهید، این یادداشت را به‌عنوان بخشی از منظومه پژوهشی خود برای تبیین الگوهای کارآمد فرماندهی و بازدارندگی در عصر تهدیدهای ترکیبی و جنگ‌های شناختی تهیه و منتشر کرده است؛ باشد که چراغ راهی برای آینده‌سازان جهاد بزرگ ملت ایران باشد.

این یادداشت، ادای دینی است به مقام رفیع سرداری که اندیشه‌اش سلاح بود و ایمانش سپر و اکنون‌که در جبهه خون درخشیده است، صدای او باید در میدان اندیشه و عمل شنیده شود.

فرمانده‌ای در نظام جمهوری اسلامی ایران صرفاً مسئولیتی اجرایی و عملیاتی نیست؛ بلکه ساحتی راهبردی دارد. در این میان، سپهبد شهید حسین سلامی، فرمانده کل پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به‌عنوان یکی از فرماندهان اندیشمند نظامی پس از انقلاب، توانست در دوره فرماندهی خود بر این نهاد مقدس، گفتمانی اصیل، چندلایه، آینده‌نگر و برخاسته از آموزه‌های اسلامی و انقلابی را پایه‌گذاری و تثبیت کند؛ گفتمانی که هم‌ریشه در سنت حکمرانی دینی دارد، هم متکی بر تجربه میدانی مقاومت است و هم در نسبت سنجی با تحولات راهبردی منطقه‌ای و بین‌المللی، واجد ابعاد متمایز و نوین است.

در این یادداشت، پنج محور اصلی گفتمان نظامی شهید سلامی استخراج و به‌طور خلاصه، تحلیل و به‌اجمال، در تطبیق با دکترین‌های راهبردی روز بررسی‌شده است.

گزاره‌های راهبردی گفتمان شهید سلامی

۱. گفتمان «ایران قوی» بازتعریف اقتدار ملی در نظام انقلاب اسلامی

شهید سلامی در سطح مفهومی، «ایران قوی» را فراتر از بازسازی قدرت سخت نظامی مطرح می‌کرد. در منظومه فکری او، اقتدار ملی تلفیقی از سه مؤلفه اصلی بود:

الف: «اقتدار معنوی و نرم در امتداد انقلاب اسلامی» با تأکید بر آرمان‌های جهانی انقلاب، گسترش نفوذ معنوی در جغرافیای مقاومت و تعریف قدرت بر پایه الهیات سیاسی-توحیدی

ب: «اقتدار علمی-فناورانه»: به‌ویژه در حوزه‌هایی چون هوا و فضا، فناوری‌های نظامی بومی، جنگال، پدافند هوشمند و زیست‌بوم نوآوری دفاعی

ج: «اقتدار نظامی-بازدارنده» با اتکا بر موشک‌های نقطه زن، عمق راهبردی منطقه‌ای و طراحی جبهه‌های مردمی مقاومت در برابر دشمن.

در نگاه تطبیقی، رویکرد سوم را می‌توان نزدیک‌ترین رویکرد به دکترین «قدرت ترکیبی» دانست که در برخی راهبردهای امنیت ملی برخی قدرت‌های بزرگ مانند چین و روسیه نیز دیده می‌شود؛ با این تفاوت که در گفتمان شهید سلامی، بنیان هستی شناختی آن در توحید و اندیشه مقاومت ریشه دارد.

۲- اصل پیش‌دستی فعال؛ از بازدارندگی سنتی تا بازدارندگی مبادرتی

یکی از مهم‌ترین تحولات راهبردی در دوره فرماندهی شهید سلامی، عبور از بازدارندگی کلاسیک به بازدارندگی مبادرتی(الگویی راهبردی از قدرت دفاعی و امنیتی یک کشور برای پیش دستی فعالانه در برابر تهدیدها) بود. این اصل، در اقدامات راهبردی سپاه، ازجمله در عملیات «شهید سلیمانی»، سرنگونی پهباد گلوبال هاوک آمریکا، پاسخ به ترور شهید فخری زاده یا مقابله با تحرکات صهیونیستی در منطقه متجلی شد.

برخلاف دکترین‌های غربی که بر پاسخ محور بودن تأکیددارند، شهید سلامی دکترین «پیش‌دستی فعال» را با الهام از فرهنگ عاشورا، آموزه‌های قرآنی (و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه)، و سنت پیامبرانه در مدیریت تهدیدها و بهره‌گیری از فرصت‌ها پیاده کرد.

۳-قدرت سازی منطقه‌ای از طریق الگوی «امت-جبهه»

شهید سلامی قائل به مدل جغرافیای مقاومت از جنس «امت واحده» بود، نه صرفاً هم‌پیمانی ژئوپلیتیکی. در این الگو:

- فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و یمن، حلقه‌های زنده جبهه‌ای واحد تلقی می‌شدند

- قدرت سازی نظامی و امنیتی از طریق انتقال تجربه، آموزش نیروهای بومی و توانمندسازی عملیاتی مقاومت پیگیری می‌شد.

این مدل، برخلاف دکترین‌های سنتی ایجاد بلوک اتحادهای رسمی نظامی (مانند ناتو و...)، بر پویایی اجتماعی-مردمی و انعطاف‌پذیری نهادی تأکید می‌کرد. از منظر تطبیقی، می‌توان این الگو را نوعی بازتعریف بومی از مفهوم «شبکه‌سازی نامتقارن قدرت» دانست که در نظریه‌های جنگ‌های نسل چهارم نیز بر آن تأکید شده است

۴- ترکیب فرماندهی جهادی-الهیاتی با مهندسی راهبردی قدرت

شهید سلامی در عین اشراف کامل بر تاکتیک‌ها و فناوری‌های نوین نظامی، فرمانده ای با بنیان‌های الهیاتی بود. وی در سخنرانی‌های خود پیوسته به توکل و نصرت الهی به‌عنوان مؤلفه پیروزی، انقلاب و جهاد علمی، فرهنگی و نظامی در منظومه‌ای یکتا، و مدیریت صحنه نبرد در ساحت جنگ نرم و شناختی اشاره می‌کرد.

در گفتمان او، فرمانده نه صرفاً طراح و هدایت‌کننده عملیات، بلکه رهبر معنوی جبهه نیز هست. این ویژگی با دکترین‌های رهبری نظامی در مکاتب غربی و شرقی که مبتنی بر سلسله‌مراتب خشک و متعصب حرفه‌ای و عقلانیت ابزاری هستند، تفاوتی بنیادین دارد و بیشتر به متون دینی و سیره پیامبر و امیر المومنین (ع) نزدیک است.

۵- تحلیل تطبیقی گفتمان شهید سلامی با دکترین‌های امنیتی-نظامی روز

برای تحلیل تطبیقی گفتمان فرماندهی شهید سلامی، می‌توان به پنج تمایز محوری نسبت به دکترین‌های رایج اشاره کرد:

الف) مبنای معرفتی:

دکترین‌های غربی عمدتاً بر پایه عقلانیت و علم ابزاری و منافع ملی تدوین می‌شوند؛ درحالی‌که گفتمان شهید سلامی ضمن توجه به این عقلانیت و منافع، مبتنی بر معرفت دینی و رسالت تاریخی انقلاب اسلامی است.

ب) ماهیت قدرت:

قدرت در نظام‌های غربی عمدتاً به توان سخت و ابزارهای فناورانه متکی است؛ اما گفتمان سلامی، قدرت در پیوستگی باایمان به غیب، عقلانیت، مردم، اعتمادبه‌نفس، شهادت و ابتکار و خلاقیت تحقق می‌یابد.

پ)جایگاه مردم:

در گفتمان فرماندهی شهید سلامی، مردم پشتوانه و عامل بازدارندگی و دفاع‌اند. این گزاره در بسیج، عمق اجتماعی مقاومت و سرمایه اجتماعی انقلاب معنا می‌یابد. در مقابل، در دکترین‌های غربی، مردم معمولاً مخاطب امنیت‌اند، نه تولیدکننده آن.

ت) رویکرد به جنگ شناختی:

درحالی‌که مکاتب نظامی غرب در دهه‌های اخیر بر جنگ شناختی به‌عنوان ابزار تضعیف اراده دشمن متمرکزند، شهید سلامی این نوع جنگ را، هم تهدید و هم فرصتی تلقی می‌کرد و با طراحی «افق‌های امید ساز» و «هژمونی روایی»، جمهوری اسلامی را تقویت می‌کرد.

او با بهره‌گیری از تجربه‌های جنگ‌های گذشته و آشنایی و تسلط بر فضای رسانه‌ای، روایتی از توان و قدرت جمهوری اسلامی را تولید می‌کرد که ضمن بی‌اثر کردن جنگ شناختی دشمن، نوعی غلبه وبرتری را در اردوگاه خودی پرورش می‌داد.

ث) ساختار فرماندهی:

مدل فرماندهی در سپاه تحت مدیریت شهید سلامی، ترکیبی از فرماندهی شبکه‌ای، جهادی و تفکر نظام‌مند بود که باقدرت میدان‌داری، اشراف اطلاعاتی و چابکی تصمیم سازی همراه شده بود.

نتیجه‌گیری:

گفتمان راهبردی سپهبد شهید حسین سلامی، نقطه تلاقی چهارعنصر عرفان، جهاد، عدالت و عقلانیت بود. وی با خلق مدل‌های نوین در قدرت سازی منطقه‌ای، بازدارندگی مبادرتی و فرماندهی مردم پایه، دکترین جدیدی از دفاع همه‌جانبه در تراز تمدن اسلامی ارائه کرد. گفتمان او نه‌تنها الگوی فرماندهی مؤثر در مواجهه با تهدیدهای ترکیبی است، بلکه ظرفیت تبدیل به مکتب راهبردی ماندگار برای آینده نظام دفاعی جمهوری اسلامی ایران را دارد.

منبع:

کیان ایران؛ فصلنامه تخصصی دفاع مقدس و مطالعات راهبردی و نظامی (شماره‌های ۱ و ۲) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدت‌های سپاه، یهار و تابستان ۱۴۰۴، صص ۳۳۸،۳۳۹،۳۴۰،۳۴۱

انتهای پیام