عملیات تروریستی موساد در مسکو

عملیات تروریستی موساد در مسکو

ترور ژنرال ایگور کیریلوف، فرمانده نیروهای دفاع هسته‌ای، بیولوژیکی و شیمیایی روسیه، همراه با دستیارش در مسکو، گمانه‌زنی‌ها و بحث‌های زیادی را در مورد نیروهای پشت این عملیات جسورانه برانگیخته است.
ترور ژنرال ایگور کیریلوف، فرمانده نیروهای دفاع هسته‌ای، بیولوژیکی و شیمیایی روسیه، همراه با دستیارش در مسکو، گمانه‌زنی‌ها و بحث‌های زیادی را در مورد نیروهای پشت این عملیات جسورانه برانگیخته است.
نویسنده دکتر محمدعلی صنوبری - مدیر مرکز مطالعات استراتژیک نگاه نو
 
کیریلوف با یک دستگاه انفجاری که در یک موتورسیکلت مخفی شده بود، کشته شد. این دستگاه به‌صورت از راه دور و هنگام خروج او از ساختمان مسکونی منفجر شد. در حالی که کمیته تحقیقاتی روسیه، احمد قربان‌اف، شهروند ازبکستانی را به تروریسم تحت مواد مختلف قانون جزایی روسیه متهم کرده، پیامدهای این رویداد بسیار فراتر از یک اقدام خشونت‌آمیز منفرد است.

تحلیلی عمیق‌تر نشان می‌دهد با شبکه‌ای پیچیده از مانورهای ژئوپلیتیک و عملیات مخفی احتمالا شامل چندین بازیگر روبه‌رو هستیم که واحد ترور موساد اسرائیل به‌عنوان مظنون اصلی ظاهر می‌شود. انتساب سریع مسئولیت توسط بی‌بی‌سی به منابع اوکراینی به بی‌بی‌سی سؤالات بیشتری در مورد ماهیت واقعی این حادثه برمی‌انگیزد و روایتی چندلایه را نشان می‌دهد که برای مخفی‌کردن سازمان‌دهندگان واقعی طراحی شده است.

دقت عملیاتی و روش اجرا شباهت‌های قابل‌توجهی به الگوهای مشاهده شده در ترورهای منسوب به موساد دارد. به‌طور تاریخی، سازمان اطلاعاتی رژیم اسرائیل از چنین تاکتیک‌های دقیقی در عملیات‌های پرریسک برای هدف قرار دادن افراد در لبنان و سوریه استفاده کرده است. این حوادث اغلب شامل فناوری پیشرفته، برنامه‌ریزی پیچیده و شبکه‌ای از جاسوسان برای اجرای مأموریت‌ها با کمترین خطر برای عوامل درگیر بوده است.

انتخاب ژنرال کیریلوف به‌عنوان هدف، اهمیت استراتژیک ترور را برجسته‌تر می‌کند. به‌عنوان یک شخصیت کلیدی در دستگاه دفاعی روسیه، نقش کیریلوف فراتر از امنیت ملی بود‌؛ او بخشی جدایی‌ناپذیر از تأثیر نظامی جهانی روسیه محسوب می‌شد. مرگ او نه‌تنها جنبه‌ای حیاتی از دفاع روسیه را بی‌ثبات می‌کند، بلکه پیام گسترده‌تری به کرملین درباره آسیب‌پذیری‌های موجود در دستگاه امنیتی‌اش ارسال می‌کند.

بنیادهای ژئوپلیتیکی: اوکراین و رژیم صهیونیستی
پذیرش مسئولیت این ترور توسط اوکراین، در حالی که در ظاهر محتمل به نظر می‌رسد، به‌عنوان پرده‌ای برای پنهان‌کردن حقیقت عمل می‌کند. دولت اوکراین دلایل زیادی برای نشان دادن خود به‌عنوان یک نیروی توانمند در ضربه‌زدن به قلب قدرت روسیه دارد، به‌ویژه در بحبوحه درگیری‌های جاری. با این حال، پیچیدگی این عملیات به مشارکت یک نهاد با‌تجربه‌تر اشاره دارد. سازمان اطلاعاتی اوکراین، با وجود توانمندی‌های رو به رشد، سابقه‌ای اثبات‌شده در انجام ترورهای پیچیده خارجی با دقت نشان داده شده در مسکو ندارد.  در اینجا، سایه موساد اسرائیل به‌طور برجسته ظاهر می‌شود. علاقه رژیم‌صهیونیستی به تضعیف نفوذ روسیه، به‌ویژه در مناطقی مانند سوریه، با اهداف استراتژیکش همخوانی دارد. طی سال‌ها، این رژیم تلاش کرده تا حمایت روسیه از جناح‌های دشمن امنیت خود را محدود کند. به‌عنوان مثال، در سوریه، همکاری بین رژیم‌صهیونیستی و اوکراین در اشتراک اطلاعات و جنگ پهپادی آشکار بوده است. این همکاری به‌طور قابل‌توجهی عملیات روسیه را مختل کرده و مسکو را مجبور به بازنگری در تعهدات و استراتژی‌های خود در منطقه کرده است.

پیامدهای استراتژیک برای روسیه
این ترور، یک آسیب‌پذیری بحرانی در چهارچوب امنیتی روسیه را آشکار می‌کند. اگر بازیگران خارجی بتوانند یکی از محافظت‌شده‌ترین شخصیت‌های سلسله‌مراتب نظامی روسیه را هدف قرار دهند، پیامدها برای امنیت ملی بسیار نگران‌کننده است. حتی بیشتر از آن، پتانسیل یک اثر دومینویی وجود دارد که رهبران نظامی و سیاسی بیشتری هدف قرار گیرند، در تلاشی حساب‌شده برای تضعیف اقتدار کرملین.  پاسخ روسیه به این حادثه در تعیین وضعیت آینده امنیتی آن، محوری خواهد بود. نادیده گرفتن پیامدهای گسترده این ترور دشمنان را به انجام عملیات‌های مشابه تشویق خواهد کرد. در مقابل، پاسخی قوی و حساب‌شده، چه از نظر دیپلماتیک و چه عملیاتی، می‌تواند از تجاوز بیشتر جلوگیری کند.

شباهت‌ها با عملیات‌های پیشین موساد
شهرت موساد به‌عنوان یکی از مؤثرترین سازمان‌های اطلاعاتی جهان بر توانایی آن در اجرای ترورهای برون‌مرزی استوار است. این سازمان بارها نشان داده که برای تأمین منافع امنیتی رژیم اسرائیل آماده اقدام یک‌جانبه است. در حال حاضر، نفوذ روسیه به‌عنوان یک چالش جدید برای این رژیم تلقی می‌شود.

شباهت‌های ترور کیریلوف با عملیات‌های پیشین موساد قابل چشم‌پوشی نیست. استفاده از مواد منفجره با کنترل از راه دور و انتخاب دقیق هدفی که حذف آن بیشترین سود استراتژیک را به همراه داشته باشد، نشان‌دهنده سطح بالای تخصصی است که به‌ندرت خارج از دستگاه اطلاعاتی اسرائیل دیده می‌شود.  زمان‌بندی این ترور، در میانه افزایش تنش‌ها میان روسیه و نیروهای هم‌پیمان غرب نیز به پیچیدگی ماجرا می‌افزاید و به‌طور همزمان منافع ژئوپلیتیکی متعددی را تأمین می‌کند.

زمینه گسترده‌تر روابط رژیم اسرائیل و روسیه
با وجود همکاری‌های گاه‌به‌گاه، به‌ویژه در مدیریت توازن قدرت در سوریه، رژیم اسرائیل و روسیه در چندین جبهه با یکدیگر اختلاف دارند. حمایت مسکو از رژیم‌ها و گروه‌های مخالف اسرائیل مدت‌هاست که نقطه اصطکاک بوده است. در مقابل، ائتلاف اسرائیل با قدرت‌های غربی و حمایت مخفیانه از نیروهای اوکراینی نیز روابط را تیره‌تر کرده است.  ترور کیریلوف ممکن است نشانه تغییر در این پویایی باشد. این اقدام، پیامی جسورانه از سوی رژیم اسرائیل است که نشان می‌دهد برای مقابله مستقیم با منافع روسیه در صورت تضاد با منافع خود آمادگی دارد. چنین اقدامی بدون خطر نیست، زیرا احتمال دارد واکنش شدید مسکو را به دنبال داشته باشد. با این حال، منافع احتمالی، از حذف یک چهره کلیدی روسی گرفته تا وارد کردن ضربه روانی به کرملین، ممکن است از پیامدهای منفی پیشی بگیرد.

نقش جنگ روانی
فراتر از مزایای تاکتیکی فوری، این ترور به‌عنوان ابزاری قدرتمند در جنگ روانی عمل می‌کند. با هدف قرار دادن شخصیتی در سطح کیریلوف، عاملان این ترور پیامی آشکار به روسیه ارسال کردند: هیچ‌کس، صرف‌نظر از مقام و اهمیت، از دسترس عملیات ترور در امان نیست.  این امر پیامدهای عمیقی برای روحیه نخبگان نظامی و سیاسی روسیه دارد و عنصری از ترس و نااطمینانی را وارد معادلات آنها می‌کند.  تأثیر روانی این اقدام به دشمنان روسیه نیز گسترش می‌یابد. برای اوکراین، این عملیات، چه مستقیما دخیل بوده باشد یا نه، باعث افزایش روحیه می‌شود و توانایی نفوذ به عمق خاک دشمن را به نمایش می‌گذارد. برای رژیم اسرائیل، این اقدام تصویر آن را به‌عنوان بازیگری توانمند و قاطع در برابر دشمنانش تقویت می‌کند.

لزوم بازنگری راهبردی
برای روسیه، ترور ژنرال کیریلوف یک زنگ خطر است. کرملین باید تهدید چندوجهی ناشی از بازیگرانی چون موساد و متحدانش را به رسمیت بشناسد. این امر نیازمند بازنگری جامع در سیاست‌های امنیتی روسیه، چه در داخل و چه در عرصه بین‌المللی است.

در سطح داخلی، روسیه باید شکاف‌هایی را که امکان چنین عملیاتی را فراهم کردند، رفع کند. تقویت توانایی‌های ضدجاسوسی، بهبود اقدامات نظارتی و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پیشگیری ضروری است.

در سطح بین‌المللی، روسیه باید راهبردهای دیپلماتیک و نظامی خود را برای مقابله با نفوذ فزاینده دشمنانش، به‌ویژه رژیم اسرائیل، تنظیم مجدد کند.  در کوتاه‌مدت، مسکو ممکن است به دنبال تلافی باشد، چه از طریق عملیات مخفی خود و چه با اعمال فشار بر عوامل مسئول. با این حال، این رویکرد تنها زمانی موفق خواهد بود که با سیاست‌های قاطع‌تر علیه رژیم اسرائیل همراه شود.

پیشنهادی باخبر