تهدید همزمان آژانس و موساد علیه ایران با رمز «داموکلس»/ تاریخچه عملیات داموکلس در اسرائیل
در تاریخ عملیات تروریستی موساد، داموکلس معنی خاصی دارد. در سال ۱۹۶۲ و با گسترش برنامه موشکی مصر، اسرائیل به این نتیجه رسید که برنامه مذکور تهدیدی برای این رژیم به شمار میرود. داوید بن گوریون، نخستوزیر وقت اسرائیل به موساد ماموریت داد که این تهدید را از بین ببرد.
فرارو– همزمانی اظهارنظرهای رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و داوید بارنیا، رئیس موساد علیه ایران شاید از لحاظ رسمی با یکدیگر ارتباطی نداشته باشد، اما در بطن خود، نشاندهنده حفظ شرایط تهدید از سوی حریف برای ایران است.
به گزارش فرارو، هر چه شرایط پس از جنگ سردتر میشود، طرفهای غربی و آژانس فشار خود بر ایران برای دسترسی به سایتهای بمباران شده هستهای و مواد غنیشده ۶۰ درصد را افزایش میدهند. گروسی که در گفتگوهای مختلفش به موضوع ایران اشاره و درباره عدم دسترسی به سایتهای فردو، نطنز و اصفهان ابراز نگرانی میکرد، این بار عبارت شمشیر داموکلس را به کار برد که در دنیای سیاست و البته تاریخ سرویس اطلاعاتی اسرائیل، معانی مشخصی دارد.
تهدید در وین، تهدید در اسرائیل
گروسی در گفتگویی با یک رسانه فرانسوی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که «آیا فکر میکنید امکان ازسرگیری همکاری ایران با آژانس وجود دارد؟ چه دلیلی دارد ایران دوباره به همکاری کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازگردد؟» گفت: «بدون یک توافق پایدار و عملی، همیشه این تهدید مانند شمشیر داموکلس بالای سر باقی خواهد ماند و هر لحظه ممکن است دوباره مشکل ایجاد شود. بنابراین باید به یک راهحل عملی و پایدار برای همه طرفها رسید.»
![]()
بارنیا هم دیروز در یک مراسم اعطای نشان به ماموران موساد، در سخنرانی خود به ایران اشاره کرد. او مدعی شد: «اجازه ندادهایم و اجازه نخواهیم داد که یک توافق بد با کشوری که خود را به نابودی اسرائیل متعهد کرده انجام گیرد. کشوری که با توسعه سلاحهای هستهای و غنیسازی اورانیوم تا سطح رسیدن به توانایی هستهای نظامی جهان را فریب داده، به محض یافتن فرصتی، سلاح هستهای خود را خواهد ساخت.»
رئیس سرویس اطلاعات خارجی اسرائیل سپس با تکرار ادعاهای پیشین درباره ایران، ادامه داد: «ایده توسعه بمب هستهای همچنان در قلب آنها زنده است. ما مسئولیت داریم اطمینان حاصل کنیم که پروژه هستهای ایران که با همکاری نزدیک با آمریکاییها ضربهای مرگبار دریافت کرد، هرگز احیا نشود.» او مدعی شد که ایران میخواهد بار دیگر جهان را با یک توافق بد مانند برجام فریب دهد. در این مراسم که برای تجلیل از ۱۲ مامور موساد برگزار شده بود، نتانیاهو و اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور اسرائیل هم حضور داشتند.
![]()
یدیعوت آحارونوت در گزارش خود به این موضوع اشاره کرد که بارنیا در سخنرانیاش، حمله به جشن حنوکا در سیدنی را به ایران نسبت داد و تهران را «گرداننده» این حملات و حملات مشابه خواند و وعده داد که انتقام گرفته خواهد شد. امروز هم خبر فوت یک استاد فیزیک هستهای دانشگاه MIT پس از انتقال به بیمارستان در نتیجه مجروحیت با شلیک چند گلوله منتشر شد. در میان رسانهها صرفاً نشریه هندوستان تایمز مدعی شد که نونو لوریرو، استاد پرتغالی این دانشگاه که در بروکلاین، ماساچوست در خانهاش هدف گلوله قرار گرفت، در یک خانواده یهودی سفاردی در پرتغال متولد شد.
![]()
نونو لوریرو در حال تدریس در MIT
در فضای رسانههای داخلی کشورمان، بر این موضوع تاکید شده که لوریرو طرفدار جدی اسرائیل و سیاستهایش بوده و همچنین در شبکههای اجتماعی آمریکایی، تلاشی برای ایجاد ارتباط میان تیراندازی سیدنی، تیراندازی اخیر در دانشگاه براون و قتل این استاد دانشگاه MIT مشاهده شد. تلاشی برای تعریف همه آنها با عنوان حملات یهودیستیزانه که اسرائیل تلاش زیادی برای ارتباط دادن چنین حملاتی به ایران میکند. اما در رسانههایی مانند آسوشیتدپرس و پیبیاس اشارهای به یهودی بودن لوریرو نشده است.
داموکلس به ما چه میگوید؟
مثال شمشیر داموکلس، برای یادآوری وجود یک تهدید دائمی برای اصحاب قدرت به کار میرود. این حکایت متعلق به یونان باستان است و قصه فردی به نام داموکلس را روایت میکند که از درباریان دیونیزوس دوم، پادشاه سیراکیوز بود. در حکایت، داموکلس فردی چاپلوس و متملق معرفی میشود که روزی به پادشاه میگوید تو مرد خوشبخت و موفقی هستی. پادشاه به او پیشنهاد میکند که یک روز جایشان را با هم عوض کنند تا او هم این خوشبختی را ببیند. در ضیافتی، داموکلس بر تخت پادشاه مینشیند و از همه چیز لذت میبرد. اما در پایان ضیافت متوجه میشود که در تمام زمانی که از نشستن بر جای پادشاه لذت میبرد، شمشیری متصل به تار موی یک اسب بالای سرش آویزان است. وقتی از وجود شمشیر مطلع شد، همه آن لذتها را از یاد برد. از پادشاه اجازه خواست که مجلس را ترک کند و هیچ وقت دیگر آرزو نکرد که جای او بنشیند.

در تاریخ عملیات تروریستی موساد هم داموکلس معنی خاصی دارد. در سال ۱۹۶۲ و با گسترش برنامه موشکی مصر، اسرائیل به این نتیجه رسید که برنامه مذکور تهدیدی برای این رژیم به شمار میرود. داوید بن گوریون، نخستوزیر وقت اسرائیل به موساد ماموریت داد که این تهدید را از بین ببرد. در جریان تحقیقات موساد مشخص شد که بخشی از دانشمندان موشکی آلمان نازی که راکتهای V1 و V2 را برای هیتلر ساخته بودند، به استخدام دولت مصر درآمدند و در کنار کارشناسان خارجی دیگر در تاسیساتی محرمانه به نام کارخانه ۳۳۳ اطراف قاهره مشغول کار بر این برنامه هستند. راکتهایی که قرار بود از زبالههای رادیواکتیور در ساخت آنها استفاده شود. برخی منابع میگویند ۲۵۰ دانشمند و تکنسین آلمانی در این پروژه درگیر بودند.
عملیات موساد بر اساس ایجاد ترس و تهدید دانشمندان و خانوادههای آنها برای بازگشتشان به اروپا و اکثراً آلمان طراحی شد. اما متنهای موجود درباره این عملیات از جمله متن منتشر شده در سایت کتابخانه مجازی یهودی (JEWISH VIRTUAL LIBRARY) این مجوز هم صادر شده بود که اگر اقدامات مبتنی بر تهدید و ایجاد ترس پاسخگو نبود، ماموران موساد میتوانند دانشمندانی که به برنامه موشکی مصر کمک میکنند را به قتل برسانند. عملیات داموکلس در سال ۱۹۶۲ آغاز شد و تاکتیکهای اصلی آن، آدمربایی و ارسال بمبهای پستی بود. بعضی از این اقدامات موفق و بعضی نیز ناموفق بود.
شاخصترین فردی که در این عملیات به قتل رسید، هاینز کروگ، تاجر آلمانی بود که سابقه کار در پروژه موشکی آلمان نازی را داشت و بعد از جنگ با مصر تجارت میکرد. از او به عنوان نفر اصلی تامینکننده نیازمندیهای نظامی و موشکی مصر نام میبرند که سپتامبر ۱۹۶۲ در مونیخ ربوده و جسدش هیچ وقت پیدا نشد. فقط دو روز بعد از ربودنش، مرسدس بنز او در خیابان کشف شد. دادگاه آلمان در سال ۱۹۷۳ رسماً او را مرده اعلام کرد.
اما نیوزویک سال ۱۳۹۷ روایت دیگری را منتشر کرد. این مجله آمریکایی مدعی شد که اسرائیلیها گروک را به ربودند و به تلآویو بردند. در این باره نوشته شد: «وی به زندان موساد منتقل شد و در معرض شکنجه قرار گرفت. او ابتدا سکوت اختیار کرد اما بعدا اعتراف کرد. کروگ پیشنهاد کرد که به مونیخ بازگردد و به عنوان جاسوس موساد کار کند. بعد از اینکه این دانشمند هرچه را که میدانست به موساد گفت، موساد به این فکر افتاد که چه باید بکند چراکه بازگشت وی به مونیخ بسیار خطرناک بود و او میتوانست به موساد خیانت کند و به پلیس خبر بدهد. برای همین ایسر هارئیل، رئیس وقت موساد آسانترین راه را انتخاب کرد. او از یکی از زیردستانش خواست کروگ را به مکان دورافتادهای در شمال تل آویو ببرد و به او تیراندازی کند. بعد از ترور این دانشمند یک هواپیمای نیروی هوایی اسرائیل جسد را در دریا انداخت.»
![]()
نوامبر ۱۹۶۲ هم در جریان انفجار یک بمب پستی به تاسیسات ۳۳۳، ۵ کارگر مصری کشته شدند. بعضی اهداف هم جان سام به در بردند. مانند هانس کلینواچر که سال ۱۹۶۳ کمپینی برای قتل او در سوئیس طراحی شده بود اما ناموفق بود. یا استاد دانشگاهی که روی بخش الکترونیک این برنامه کار میکرد و در آلمان غربی و شهر مرزی لوراخ هدف قرار گرفت اما آن هم ناموفق بود.
در جریان تهدید دختر یکی از دانشمندان اصلی در سوئیس برای این که پدرش را راضی به بازگشت به آلمان کند، دو نفر دستگیر شدند و از این واقعه به عنوان علت تعطیلی عملیات نام میبرند. با افشای عملیات، رسوایی به بار آمد و تلاشهای دیپلماتیکی که برای بهبود روابط اسرائیل و آلمان غربی در جریان بود را با خطر جدی مواجه کرد. پس از این رسوایی سیاسی که با خشم وزارت خارجه اسرائیل روبرو شده بود، بن گوریون دستور توقف عملیات داموکلس را صادر کرد.
ایسر هرئل، رئیس وقت موساد مجبور به استعفا و روایت غالب این شد که او تهدید موشکی مصر را زیادتر از واقعیت ارزیابی کرده بود. هدایت این عملیات در موساد بر عهده اسحاق شامیر بود که بعدها دو بار در سالهای ۱۹۸۳-۱۹۸۴ و ۱۹۸۶ – ۱۹۹۲ نخستوزیر اسرائیل بود. او هم بعد از توقف عملیات و در اعتراض به فضایی که ایجاد شده بود، از موساد استعفا داد.


