بررسی روند تحولات فضای سیاسی پس از اعتراضات ۱۴۰۱ تا امروز

اعتراضات سال ۱۴۰۱ از عصر روز دوشنبه، ۲۸ شهریور و سه روز پس از مرگ مهسا امینی آغاز شد. جمعیتی که طیف گستردهای از آنان را زنان تشکیل میدادند، حرکت اعتراضی خود را از تقاطع خیابان حجاب و بلوار کشاورز در تهران آغاز کردند. همزمان در شهرهای مختلف کشور نیز در واکنش به این اتفاق تجمعهای اعتراضی گستردهای برگزار شد؛ اعتراضاتی که با گسترش یافتن دامنه آن فضایی امنیتی در بسیاری از شهرها حاکم کرد و منجر به قطع گسترده اینترنت و فیلترینگ اینستاگرام و واتسآپ در ایران شد.
این اعتراضات یکی از شدیدترین امواج اعتراضی برخاسته از بطن جامعه در دهههای اخیر بوده است. پس از اعتراضات سال ۸۸ که ابعاد سیاسی داشت، این بزرگترین حرکت اعتراضی در بیان نارضایتی به وضعیت موجود به وسعت تمام ایران بود. نخستین واکنش گسترده به حادثهای که برای مهسا امینی رخ داد پس از انتشار توئیت نیلوفر حامدی خبرنگار شرق و عکس مهسا در تخت بیمارستان بود که به فاصله اندکی خاتمیمدیا کانال سیدمحمدخاتمی به آن واکنش نشان داد و از فاجعهای ناگوار نوشت که «درد آن تا مغز استخوان را میسوزاند...» و خواهان آن شد «بیش از این زمینه مشوه شدن چهره اسلام و نظام را فراهم نیاورند و با پدیدآورندگان این حوادث برخورد مناسب صورت گیرد؟!»
پس از این انتشار اطلاعات و پس از اعلام خبر مرگ مهسا امینی، مقامات رسمی یک به یک به این موضوع واکنش نشان دادند. ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور دولت سیزدهم دستور پیگیری و بررسی حادثه به وزیر کشور را صادر کرد و احمد وحیدی وزیر کشور خطاب به معاون امنیتی خود نوشت: «علت حادثه را با فوریت و دقت بهصورت ویژه بررسی و نتیجه را به اینجانب گزارش کنید.» دادستانی هم دستور ایجاد کارگروه ویژه را صادر کرد و معاونت امور زنان نیز از پیگیری لایحه حفظ کرامت زنان سخن گفت.
با این وجود واکنش پلیس به این مسئله، از نگاه بسیاری از تحلیلگران آن روزها از جمله علت برانگیختگی معترضان بود؛ «ملاک حجاب برای خانمهایی که در خیابان حاضر میشوند را خانمها باید بدانند آنها نمیتوانند با یک ساپورتی که اگر مانتویش باز شود چهره قشنگی نخواهد داشت در خیابان حاضر شوند.» این بخشی از نخستین واکنش رسمی پلیس به مرگ مهسا امینی بود. سردار رحیمی، رئیس پلیس وقت پایتخت گفته بود «خانم امینی تا رسیدن به مقر پلیس درون ون چند بار شوخی و خنده داشته است.»
بیانِ مبهم ماجرای رخداده، عدم شفافیت و جلوگیری از بیان اعتراضات مردم عادی، مانع از پایان این اعتراضات خیابانی شد. اما به اذعان بسیاری آنچه در این اتفاق و اعتراضات و پس از آن رخ داد، هیچ چیز را به حالت قبل بازنگرداند و فضای سیاسی و اجتماعی جامعه متاثر از اعتراضات سال ۱۴۰۱ تغییرات گستردهای به خود دید. در میان مردم، اصرار و پافشاری بر مواضع ادامه پیدا کرد، اما تصمیم دو دولت مستقر پس از این اعتراضات متفاوت بود. رویکرد دولت سیزدهم در زمینه حجاب اجباری، اعمال فشارهای گسترده به جریانهای معترض بود، قوه قضائیه نیز لایحهای تحت عنوان «عفاف و حجاب» را تنظیم کرد و مجلس نیز با آن موافقت کرد.
دولت سیزدهم از ارائه لایحه برگزاری تجمعات صحبت کرد و در بهمنماه سال ۱۴۰۱ یک فوریت آن را به تصویب رساند، با این وجود هیچگاه تصمیمی در اینباره در آن دولت نهایی نشد. با تغییر ناگهانی دولت و روی کار آمدن مسعود پزشکیان و مواضع وی بهویژه درخصوص زنان، لایحه جنجالی عفاف و حجاب اجرایی نشد، اخیراً نیز وعدهای درخصوص برگزاری تجمعات بدون نیاز به اخذ مجوز از سوی وزارت کشور مطرح شد. از نظر دولت چهاردهمیها، رویکرد آنها جلوی بروز یک موج اعتراضی دیگر در پی حمله اسرائیل به ایران را گرفت و اتفاقاً در وقوع اتحاد و همبستگی ایام جنگ اثرگذار بود.
با گذشت سه سال از وقوع اعتراضات سال ۱۴۰۱، فضای سیاسی و اجتماعی ایران با تغییرات گستردهای روبهرو شده است و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و فعالان سیاسی در آن سال خشمی در میان مردم ایران فوران کرد که ریشه در گذشته و تصمیمات صورتگرفته در قبال آنها داشته است.
پیشنهادی باخبر
تبلیغات